سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در مورد ماهیت ملخهایی که در ایران دردسرساز شدهاند، همچنان تردیدهایی وجود دارد اما گزارشهای مردمی و شواهد پیشین حاکی از آن است که این گونه میتواند ملخ دریایی یا ملخ صحرایی با نام علمی (Schistocerca gregaria) باشد که نخستینبار در سال ۱۷۷۵ میلادی توسط محققی به نام فورسکال (Forskal) شناسایی و ثبت علمی شد.
طول بدن ملخهای صحرایی حدود 7 سانتیمتر است و اغلب آنها در علفزارها و صحراها از برگها تغذیه میکنند. ملخهای صحرایی در آفریقا، آسیای میانه و آسیای جنوبی پراکنش دارند و تاکنون حدود ۱۲ گروه یا دسته از آنها شناسایی شده است. اما جالب است بدانید، ملخهای صحرایی فقط یکی از گروههای کوچک ملخها (Grasshoppers) هستند که بنا به دلایلی که در ادامه خواهیم گفت، از زندگی انفرادی خارج و در قالب دستهجات متعدد مهاجم میشوند.
گروههای ملخهای مهاجم میتوانند در طول یک روز بیش از ۱۳۰ کیلومتر پرواز کنند. ملخها چشمهای مرکب دارند و رنگ صورتی در آنها نشان میدهد که به بلوغ رسیدهاند. اما همچنانکه ملخها بالغتر میشوند، رنگ آنها نیز به زرد روشن تغییر میکند. غذاهای برگی که ملخ با آروارههایش میجود، در محفظهای موسوم به محفظه غلات نگهداری میشود. غدد بزاقی که بزاق را ترشح میکنند، در اصل آغازگر فرآیند هضم غذا در ملخها هستند. ملخها غذا را در روده میانی هضم و مواد مغذی آن را جذب خون میکنند. حفرههایی در سرخرگ اصلی ملخها هست که درست مانند قلب عمل میکنند و خون را از عقب به جلو میرانند.
یک دسته ملخهای صحرایی، گاه بالغ بر ۴۰میلیارد عضو دارد. نحوه تخمگذاری آنها هم جالب است، ابتدا ملخ ماده صحرایی با ناحیه شکمیاش زمین را وارسی میکند و سپس با کمک پاهای عقبی گودالی حفر میکند و در آن بالغ بر صد تخم میگذارد. نوزادان تازه متولدشده ملخها، در طی پنج مرحله به بلوغ میرسند که البته برای این ملخها هر مرحله از مرحله پیشین طولانیتر است. اما طول دوره حیات این ملخها در کل خیلی کوتاه و بین سه تا پنج ماه برآورد شده است.
رمزگشایی از کلونیهای میلیونی
باید بهخاطر داشته باشید که ملخهای صحرایی همیشه خانمانبرانداز و دردسرساز نیستند؛ بلکه اغلب آنها بهصورت انفرادی زندگی میکنند و گاهی در تمام طول عمر زیانی به جایی نمیزنند، اما اگر سرعت تکثیرشان به هر دلیلی زیاد شود، طبیعتا از نظر منابع غذایی هم با مشکل و محدودیت مواجه خواهند شد؛ در این صورت است که اغلب گروههای ویرانگری تشکیل میدهند و شروع به مهاجرتهای گسترده میکنند. اما چه عواملی باعث میشود سرعت زاد و ولد آنها زیاد شود؟
زمانی که فصل بارش آغاز میشود و پوشش گیاهی در منطقه رشد خوبی دارد، زاد و ولد ملخها هم بهدلیل داشتن منابع غذایی کافی به صورت چشمگیری شدت میگیرد و تعداد ملخها زیاد میشود. بعد از مدتی اگر خشکسالی آغاز شود، پوشش گیاهی هم طبیعتا کاهش پیدا میکند. در این شرایط تنها منبع غذایی موجود برای ملخها، پوششهای گیاهی محدود به شکل قطعههایی (Patch) با فاصله از هم هستند.
طبیعی است که ملخهای پرتعداد به سمت این منابع غذایی محدود هجوم میآورند و در این هجومهای پرتعداد است که دست و پاهای آنها مرتب با یکدیگر برخورد میکند. برخوردهای مداوم دستها و پاها باعث میشود در بدن ملخها هورمون سروتونین (Serotonin) ترشح شود. سروتونین نوعی پیامرسان عصبی است که در بدن تولید میشود و پیامهای عصبی را از یک یاخته عصبی یا نورون به سلول هدف میرساند. کاری که این هورمون در بدن ملخها انجام میدهد، این است که باعث میشود آنها از زندگی انفرادی، وارد مرحله زندگی دستهجمعی شوند. بعد از آن، ملخهای صحرایی تشکیل کلونیهای میلیونی میدهند. زیرا ترشح هورمون سروتونین در بدن ملخها در اصل نوعی سیگنال است و به ملخها این پیام را میدهد که خشکسالی آمده و شرایط محیطی بد شده است. بنابراین به نفعشان است که در چنین شرایطی به جای زندگی انفرادی، زندگی اجتماعی داشته باشند. پس از آن است که کلونیهای میلیونی ملخها شکل میگیرند و به جاهای دیگری حمله میکنند که در آنها منابع گیاهی وجود دارد.
واقعیت این است که هیچ حشرهای در این شرایط از نظر خانمانبراندازی حتی به گرد پای ملخهای صحرایی هم نمیرسد. هجوم ناگهانی ملخهای صحرایی این قابلیت را خواهد داشت که فقط در چند ساعت، کل پوشش گیاهی یک مزرعه را از بین ببرد. محققان در تازهترین تلاشها درصددند جلوی این چرخه تولید سروتونین را بگیرند و آن را متوقف کنند تا شاید از این طریق بتوانند هجوم ملخها را مهار کنند.
از زندگی بدون بال تا پرواز
ملخهای صحرایی زندگی را بیبال آغاز میکنند. ملخهای بیبال را جهنده (hopper) مینامند. اما آنها هم درست مانند والدینشان عادت دارند از گیاهان تغذیه کنند. ملخهای بیبال جهنده معمولا تا زمان بلوغ به تنهایی تغذیه میکنند اما وقتی تعداد ملخهایی که از تخم خارج میشوند زیاد میشود، به سرعت تغییر رنگ میدهند و به دستههای متعدد (Swarm) تبدیل میشوند. دستههای ملخ مانند موجی سیاه از زمین به هوا بلند میشوند و هرچیزی را در مسیر ببینند، میخورند تا اینکه در نهایت این ملخها هم به ملخهای بالدار بالغ تبدیل شده و به آسمان پرواز میکنند.
ملخها چطور میتوانند مسافتهای طولانی را طی کنند؟
سادهترین پاسخی که میتوان به این پرسش داد، سازگاریهایی است که ملخها پیدا کردهاند. برای مثال در ملخهای صحرایی، بالها از بدن ملخ بزرگتر است و برای طی مسافتهای طولانی کارآیی فوقالعادهای دارند. ضمن اینکه لولههای نای ملخها (Tracheae) هم که برای حمل اکسیژن حیاتی هستند، در طی مسیرهای طولانی به آنها کمک میکنند. ملخها، ماهیچههای بسیار قوی در پاهای بلند عقبیشان دارند که نیروی لازم را برای پرشهای بلند مهیا میکند. لولههای مالپیگی آنها در حین سفر، مواد زاید را از خونشان حذف میکند و در آخر هم گرههای عصبی در طناب عصبی اصلی هستند که با پردازش سیگنالهای عصبی در کل مسیر تاثیرگذار ظاهر میشوند.
درست است که بالها این امکان را به ملخها میدهند که مسافتهای طولانی را بر فراز خشکیها و زمینهای بایر طی کنند اما آنها اغلب با باد پرواز میکنند و این باد است که آنها را به جلو میراند. باد معمولا به سوی جاهایی میوزد که فشار هوا در آنها کم است و این دقیقا همان جایی است که احتمال بارش باران و رشد گیاهان در آن وجود دارد، بنابراین ملخها به جایی میروند که گیاهان باشند و بتوانند از آنها به عنوان منبع غذایی تغذیه کنند.
چرا هجوم ملخها را قبلا نداشتیم؟
خیلیها علت ورود این ملخها را به کشور ما، مهاجرت سالانه عنوان میکنند و
بر این باورند که ملخهای صحرایی در دور اول بعد از عبور از صحرای آفریقا، امارات و عربستان خود را به استانهای فارس، هرمزگان، بوشهر، خوزستان، سیستان و بلوچستان و کرمان رساندند، اما در دور دوم از سمت هند و پاکستان میآیند و از اینروست که پیشبینی شده در دور دوم هجوم ملخها، مبارزه باید در سطحی بین ۹۰۰ هزار تا یک میلیون هکتار انجام شود.
اما کارشناسان محیطزیست به موضوع دیگری غیر از مهاجرت هم اشاره میکنند. بسیاری از کارشناسان محیطزیست دلیل اصلی زیانباری این ملخها را عواملی مانند افزایش چرای بیرویه و تغییر کاربری اراضی از طبیعی به کشاورزی عنوان میکنند؛ زیرا این مهاجرت و روند طبیعی، سالها وجود داشته است اما در شرایط کنونی این ملخها به واسطه کمبود جدی غذا به مزارع و شهرها حملهور شدهاند.
ضمن اینکه نباید فراموش کرد در سالهای اخیر بسیاری از دشمنان طبیعی این ملخها که میتوانستند جمعیت آنها را کنترل کنند، از بین رفتهاند. از آن جمله میتوان به جمعآوری بیرویه عقربها از طبیعت توسط عدهای از سودجویان اشاره کرد.
برای مبارزه با ملخها چه باید کرد؟
یکی از نگرانیها در زمان بروز چنین اتفاقاتی این است که اغلب فروش گسترده سم توسط برخی افراد سودجو آغاز میشود، در حالی که این شیوه نهتنها برای محیطزیست آسیبرسان است بلکه بازار شایعات را هم میتواند داغ کند. در حال حاضر مسؤولیت برخورد و مواجهه با این اتفاق بهعهده سازمان حفظ نباتات کشور است. این سازمان اعلام کرده است که در دور اول هجوم ملخها، ده استان درگیر با این آفت بودهاند و انتظار میرود در دوره دوم تعداد استانهای درگیر با توجه به نوع مقابله کاهش پیدا کند. امید میرود با همکاری نهادهای مسؤول در این بحران، بتوان تا حد امکان از سموم شیمیایی کمتر استفاده کرد و به جای آن اولویت را بر استفاده از سموم زیستی و مبارزه مکانیکی گذاشت. ضمن اینکه اتخاذ تدبیری برای متوقفکردن چرخه ترشح سروتونین در ملخها نیز موردی است که در تحقیقات اخیر به شدت بر آن تاکید شده است.
فرناز حیدری
دانش
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد