در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
به گزارش خبرنگار جنایی جامجم، صبح 18 مهر امسال سرایدار میانسال تبعه افغان در ساختمانی در خیابان آفریقای تهران به قتل رسید. با دستور بازپرس ساسان غلامی،کشیک قتل دادسرای جنایی تهران همسر 33 ساله و پسر دایی 19 ساله به نام رحیم بازداشت شدند و سرانجام رحیم به جنایت اعتراف کرد. او و همسر مقتول دیروز به شعبه سوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شدند. فریبا ـ همسر مقتول ـ در جریان تحقیقات قضایی گفت: دو بار رحیم تهدید کرده بود شوهرم را به قتل میرساند اما بعد مدعی میشد شوخی کرده است. گمان نمیکردم او شوهرم را بکشد . در ادامه رحیم قتل شوهر فریبا را پذیرفت و مدعی شد که دلداده این زن بوده و برای اینکه با او ازدواج کند آن مرد را با انداختن شال به دور گردنش به قتل رسانده است.
متهمان با صدور قراربازداشت در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند.
فریبا و رحیم هردو دستبند به دست در اتاق بازجویی بودند.رحیم مدام میگفت عاشقم و اگر اعدام شوم، نمیترسم .
فریبا بی گناه است؛ آزادش کنید.
فریبا ماجرای عاشقانهتان چه بود؟
یک سال و نیم پیش زمانی که رحیم و خانواده اش با سوار شدن به کامیون قاچاقچی از افغانستان به ایران میآمدند، خواهر 17 ساله او به دلیل خفگی در کامیون فوت شد. رحیم خودش را مقصر میدانست. حتی کار در خیاطی و کارهای ساختمانی او را آرام نکرد. افسرده شده و گریه میکرد. به پیشنهاد زن دایی ام با او حرف میزدم که آرام شود و در جریان این درددل کردن دلداده هم شدیم.
میدانستی شوهرت کشته شده؟
از دو ماه پیش دوبار گفت شوهرت را میکشم و بعد با التماسهایم گفت دروغ گفته و فکر جنایت ندارد. چندبار از او خواستم جدا شویم. شبی که در خانه مادرم در شهرری بودم تلفنی خبر داد که شوهرم را میکشد، تهدید کردم اگر این کار را کند، خودم را زیر ماشین میاندازم که ادعا کرد دروغ گفته است.
بعد چه شد؟
صبح پیامک زد حال شوهرت را بپرس. سریع راهی خانه شده و با جسد شوهرم روبهرو شدم.
مقتول سد راهمان بود
رحیم چرا دست به قتل زدی؟
این اواخر فریبا نمیخواست با من باشد و شوهرش سد راهمان بود. ابتدا قصد داشتم برای او پاپوشی درست کنم تا به زندان برود، اما نشد. با یک نفر آشنا شدم که ده میلیون تومان میگرفت تا شوهر فریبا را بکشد. شب حادثه هفت میلیون به او دادم و مقابل ساختمان رفتیم اما به بهانه پارک موتور فرار کرد.
بعد خودت مرتکب قتل شدی؟
میدانستم مرد سرایدار در خانه تنهاست. وارد خانهشان شدم، او تلویزیون نگاه میکرد. شالی را از کنار میز برداشتم و دور گردنش انداختم. تلاش کرد خودش را نجات دهد، اما نتوانست و خفهاش کردم.
چطور دستگیر شدی؟
روز بعد همراه مادرم به آنجا رفتیم که ماموران به من شک کردند و دستگیر شدم.
اگر دستگیر نمیشدی؟
میخواستم فریبا را با خودم به ترکیه ببرم و بعداز ازدواج در آنجا کار و زندگی کنیم.
میدانی چه مجازاتی در انتظارت است؟
حکم قصاص. حاضرم اعدام شوم. نمیخواهم به زنی که عاشقش هستم آسیبی برسد. او مادر دو فرزند است. نمیخواهم در زندان بماند.
معصومه ملکی
حوادث
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر