در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
به گزارش جامجم، پس از طرح چندین شکایت مشابه از سوی زنان ساکن شرق تهران،طی پنج ماه اخیر مبنی بر سرقت کیف آنها در آرایشگاههای این منطقه،پیدا کردن ردی از سارق در دستور کار ماموران پلیس قرار گرفت.
اولین شکایت در اردیبهشت ماه ثبت شد.زن جوان با مراجعه به کلانتری 126 تهرانپارس با طرح شکایتی به ماموران گفت: صبح امروز به یکی از آرایشگاههای محله تهرانپارس رفته بودم. آرایشگاه مثل همیشه خیلی شلوغ بود و من چند دقیقه کیفم را روی صندلی کنار دستم گذاشتم، اما به محض اینکه برگشتم دیگر اثری از کیفم نیست.
زن جوان ادامه داد: گوشی تلفن همراهم را هم داخل کیفم گذاشته بودم.برای همین سریع خودم را به خانه رساندم و موضوع را به همسرم اطلاع دادم و با هم برای سوزاندن کارت به بانک رفتیم. اما هنوز ساعتی از ماجرا نگذشته بود که بانک به من اعلام کرد موجودی حسابم صفر است. هر چند مبلغ موجودی من حدود یک میلیون تومان بود،اما گوشی تلفن همراهم قیمت بالایی داشت.
تحقیقات روی این پرونده ادامه داشت تا اینکه چندین شکایت مشابه دیگر در کلانتری مطرح شد. بررسی پروندهها نشان داد، سرقتها در آرایشگاههای معروف منطقه رخ داده است.
ردزنی در طلافروشی
سرهنگ مجید عسگرنیا، رئیس کلانتری 126 تهرانپارس در مورد نحوه ردزنی سارق بعد از ثبت چندین شکایت مشابه گفت: بررسی اطلاعات گردش حساب مالباختگان نشان میداد سارق دقایقی بعد از دزدیدن کیف مشتریان اقدام به خرید ارز از صرافیها کرده است. در مواردی هم خرید خود را از طلافروشیها انجام داده بود. با مراجعه به صرافیها و بررسی دوربین مدار بسته مغازهها،توانستیم به تصویر متهم دست پیدا کنیم و مشخص شد سارق، زن جوانی است.
در مرحله بعد ماموران تصویر ضبط شده از سارق جوان را در اختیار آرایشگاههای مورد نظر قرار دادند و از آنها خواستند به محض مراجعه سارق به آنجا، موضوع را به پلیس اطلاع دهند. البته تعدادی از صندوقداران آرایشگاهها او را هنگام سرقت مشاهده کرده بودند، اما ردی از سارق در این شاخه بهدست نیامد.
سرهنگ عسگرنیا افزود: «با توجه به اینکه اکثر خانمها، گوشی تلفن همراه خود را در کیف خود قرار داده بودند و سرقت شده بود، ردیابی تلفنهای همراه شاکیان قدم بعدی در رسیدن به سارق جوان بود. به محض اینکه سارق جوان اقدام به روشن کردن یکی از گوشیها کرد،با ردیابی تلفن همراه شاکی به نشانی محل سکونت او دست پیدا کرده و در یک اقدام ضربتی صبح روز شنبه متهم دستگیر شد.»
وی در مورد کشف اموال سرقتی از خانه متهم اظهار کرد: «جستوجوی محل سکونت سارق،باعث کشف تعداد زیادی مدارک شناسایی شاکیان و کیف زنانه شد. اما با محاسبات ما مجموع مبلغ سرقتی از کارت عابربانک شاکیانی که طرح شکایت کردهاند، حدود 80 میلیون تومان است.»
رئیس کلانتری تهرانپارس درباره اعترافات متهم گفت: «دختر جوان اقرار کرده تمام سرقتها را به تنهایی انجام داده است که تحقیقات از او ادامه دارد.»
کیفها چطور سرقت میشد؟
یکی از شاکیان پرونده که در کلانتری حضور داشت در گفتوگو با خبرنگار جامجم گفت: «حدود چهل روز پیش یعنی اواخر مرداد ماه بود که به یکی از سالنهای بزرگ آرایش شرق تهران رفتم. وسعت برخی سالنهای آرایشی این منطقه خیلی زیاد است و همین سبب میشود که همیشه شلوغ باشد. شیوه پذیرش مشتری هم به این صورت است که در بدو ورود باید از صندوق فیش تهیه شود.من هم برای تهیه فیش، کارت عابر بانکم را به صندوقدار دادم و رمز را به او اعلام کردم. فکر میکنم اعلام رمز توسط مشتری بزرگترین نقطه ضعف در برخی مراکز خرید است. چون همان باعث شد سارق رمز مرا شنیده و در فرصتی مناسب کیفم را برداشته و فرار کند.»
سارق تنها 20دقیقه بعد از سرقت کیف زن جوان، مبلغ 37 میلیون تومان از حساب او ارز خرید.
در بازداشتگاه دق میکنم
دختر جوان در طول مصاحبه سعی میکند، علت سرقت را توجیه کند و میگوید اگر مشکل مالی نداشتم و کاری پیدا میکردم به سمت سرقت نمیرفتم. گفتوگوی جامجم با این دختر را در ادامه میخوانید:
چند سال داری؟
متولد سال 1371 هستم.
درس خواندهای؟
بله، از دانشگاه آزاد، کارشناسی مدیریت بازرگانی گرفتهام.
چطور شد به فکر سرقت افتادی؟
اردیبهشت امسال بود که صاحبخانهمان گفت باید خانه را تخلیه کنید. پدرم سکته کرد و چند وقتی نتوانست سر کار برود. برای همین پولی نداشتیم که بتوانیم اجاره را پرداخت کنیم. اگر هم میخواستیم به خانهای دیگر برویم، صاحبخانه مبلغی از ودیعه را به جای اجارههای عقبافتادهاش برمیداشت و باز هم به مشکل برمیخوردیم. این روند ادامه داشت وسایلمان را در کوچه میریخت. برای همین خیلی ناراحت بودم و دنبال راهحلی میگشتم. یک روز که در همین فکر بودم، در آرایشگاه خیلی اتفاقی رمز عابربانک یک مشتری را موقع پرداخت وجه متوجه شدم. بعد همان مشتری در کنار من نشست و حواسش به کیفش نبود. یکدفعه جرقه سرقت از کارت عابربانک او در ذهنم زده شد.
یعنی قبل از آن هیچ نقشهای برای سرقت از کارت عابربانک نداشتی؟
بار اول خیلی اتفاقی موفق به سرقت شدم. در یک چشم بر هم زدن کیف پول آن خانم را از داخل کیفش برداشتم. اما بار بعد فکر کردم برداشتن کل کیف، ریسک کمتری دارد.
چرا برای حل مشکل سر کار نرفتی؟
میخواستم سر کار بروم. اما کار پیدا نمیکردم. حتی در آزمون بانک هم شرکت کردم اما قبول نشدم. چند آگهی استخدام منشی هم دیدم و به آنها هم سر زدم. اما به من پیشنهادهای غیراخلاقی میدادند.
با پولهای سرقتی چه کردی؟
تبدیل به ارز میکردم و بعد سر فرصت دوباره به ریال تبدیل میکردم و اجاره خانه میدادم.
چند ماه اجاره عقبافتاده داشتید که مبلغ آن 80 میلیون تومان شد؟
میخواستم مبلغی هم برای آینده خودم پسانداز کنم. پدرم نمیتوانست به من جهیزیه بدهد.
الان دوست داری چه اتفاقی بیفتد؟
دلم میخواهد رضایت بگیرم و به خانه برگردم. فکرش را هم نمیکردم دستگیر شوم. من نمیتوانم در بازداشتگاه بمانم. تا صبح در اتاق دربسته دق میکنم. حاضرم با یکی از شاکیان به خانهشان بروم تا مطمئن باشند فرار نمیکنم. باور کنید اگر آزاد شوم دیگر دست به دزدی نمیزنم.
میتوانی اموال مسروقه را پس بدهی؟
باور کنید من 20 میلیون آن را گم کردهام. وقتی سکه خریدم، سکهها را گم کردم. بقیه را هم اجاره خانه دادهام. اما تمام سعی خودم را میکنم که پولشان را پس بدهم.
فاطمه شیخعلیزاده
گروه حوادث
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر