در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
به گزارش خبرنگار جامجم، ظهر گرم یک روز تابستانی صدای آژیر آمبولانس، در کوچه پس کوچههای یکی از محلههای ورامین پیچید و جمعیت به سمت خانه سیروس روانه شدند تا بفهمند ماجرا از چه قرار است.
مجتبی که بیحال روی زمین افتاده بود توسط امدادگران اورژانس داخل آمبولانس برده شد و تنها کسی که همراه او رفت سیروس بود. لحظاتی بعد از رسیدن به بیمارستان مجتبی جان خود را از دست داد و با توجه به اعلام مرگ مشکوک او،جسد برای معاینه به پزشکی قانونی منتقل شد.گزارش معاینه جسد حاکی از این بود که علت فوت پارگی طحال ناشی از وارد آمدن ضربه شدید به شکم این مرد بوده است. به این ترتیب اولین کسی که مورد بازجویی قرار گرفت سیروس بود که دوست صمیمیاش شب حادثه را در خانه او گذرانده بود. نفر بعدی که ماموران به او مظنون شدند پدر سیروس بود که شب حادثه را در کنار دو جوان سپری کرده بود.
بهدنبال آن، تحقیقات محلی حکایت از آن داشت که خیلی شبها جوانهای محل در خانه سیروس جمع میشوند و بازی و شرطبندی میکنند.
متهمان در بازجوییهای اولیه به قتل اعتراف کرده و اظهار کردند به دلیل اختلاف مالی با مجتبی،او را مورد ضرب و شتم قرار دادهاند.
در دادگاه چه گذشت؟
مادر پیر مجتبی پشت در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران نشسته و منتظر است محاکمه متهمان قتل فرزندش آغاز شود. نگاهی به آدمهایی که در رفت و آمد هستند، میاندازد و میگوید: «چهار سال پیش دو جوانم را از دست دادم. بعد از کشته شدن مجتبی پسر دیگرم هم در تصادف فوت کرد.»
پیرزن با پشت دست اشکش را پاک میکند و میگوید:«می دانستم که مجتبی خیلی وقتها به خانه سیروس میرود و قمار میکنند. بعد هم شنیدم که آن شب یعنی 20 مرداد 94، پسرم باخته بود، اما پول نداشت. سر همین هم با سیروس درگیر شده بود. سیروس رفیق گرمابه و گلستانش بود که حالا من را داغدار کرده است. از قصاص قاتل فرزندم گذشت نمیکنم.»
محاکمه آغاز میشود و متهمان که با قید وثیقه آزاد هستند، به نوبت در جایگاه دفاع حاضر میشوند.
سیروس متهم است به مباشرت در قتل مجتبی و در دفاع از خود میگوید: «من این اتهام را قبول ندارم. آن شب دیدم که حال مجتبی بد است.مواد مخدر مصرف کرده بود و من به محض اینکه دیدم ناخوش است خودم با اورژانس تماس گرفتم.»
قاضی میگوید: «اما علت فوت او پارگی طحال بوده و تو قبلا اعتراف کردی که به شکم او لگد زدهای.»
متهم که صدایش از ترس و بغض میلرزد، میگوید: «پدر هفتاد سالهام زیر فشار بود.من نمیتوانستم تحمل کنم که او را در آن وضع ببینم و برای همین به قتل اعتراف کردم.»
پدر سیروس هم که به اتهام معاونت در قتل در دادگاه حاضر است، در دفاع از خود میگوید: «اتهام خود را قبول ندارم.آن شب مجتبی خانه ما بود و من وقتی داشتم میرفتم بخوابم،او را روی ایوان خانه دیدم که داشت با تلفن همراه حرف میزد. صبح زود هم از خانه بیرون رفتم و او را ندیدم.»
رای نهایی دادگاه در خصوص این پرونده بعد از مشورت قضات اعلام میشود.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر