در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
قبل ترها کنار شریعه دیده بودمش. یکی از نگهبانان فرات می گفت اسمش حر است حرابن یزید ریاحی. می گفت از شمشیرزنان عرب است و شمشیر به خون بسیار سیراب کرده. حالا ایستاده ام به تماشایشان. خودش و دو نفر دیگر که پرس و جوها میگویند پسر و برادرش هستند. چکمههایشان را در آوردهاند. با پاهای عرق کرده و خیس بررملهای تفتیده بر خاک قدم می گذارند. تیغ را باژگون بستهاند و سرافکنده دارند به سمت خیمههایحسین(ع) می روند.
توی سپاه عمر سعد چو افتاده که ترسیده خوف کرده. عدهای به فکر رفته اند عدهای هویش می کنند عده ای هم شماتتش. نگهبان خیمههای حسین رویش را پوشانده نمیشناسمش. سه مرد نزدیک میشوند. نگهبان حرفهاشان را میشنود. میگوید لختی صبر کنید خبر بگیرم برگردم. نگهبان برمیگردد. شرمساری در چهره مرد هویداست. اگر نبخشد چه؟ اگر لعن و نفرینم کند چه؟ بیچاره دو عالم خواهم شد. در خیال که هر اتفاقی ممکن است بیفتد من هم دارم خیال میکنم دارم تصور میکنم، دارم در طبیعت خودم دست میبرم وچشمهایم را زوم میکنم. حسین ایستاده است و حر سرش پایین است. حسین امام است. ناگفته می داندکه حرفش چیست! می گوید: خوب نبودم ولی شما خوبی! شما بزرگی بخشش از بزرگان است. دل بچههایت را لرزاندم.راهت را بستم ببخش. امام فرمود: سرت را بالا بگیر تو الحق که حری و آزاده! دل توی دلش نبود.
اینها را که شنید. چکمهها را پوشید. بندهایش را محکم کرد. تیغ را بر کمر استوار کرد. اشک از صورت پاک کرد و گفت اولین نفری بودم که دل بچههایت را لرزاندم بگذار اولین نفری باشم که توی این دشت فدایت میشوم. امام قبول کرد. رفت و فدایی حسین شد. حر میتوانست یکی از قتله کربلا باشد که هر روز لعنش میکردیم شریک خون خدا بود. تصمیم گرفت و رفت سمت نور. خدایا به ما هم قدرت تصمیم گیری بده در لحظههایی که ممکن است شقی باشیم یا رستگار...
حامد عسکری
شاعر و نویسنده
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه