در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
به گزارش خبرنگار جنایی جامجم، چندی پیش مردی با حضور در شعبه اول بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران از زنی به اتهام بیهوش کردن وی و سرقت اموالش شکایت کرد. با دستور بازپرس حمید رضا رستمی، تحقیقات در اختیار ماموران پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
شاکی به افسر تحقیق گفت: آگهی یافتن همخانه برای خانهام در شمال غرب تهران را در سایت شیپور و دیوار درج کردم تا اینکه در این رابطه با دختری آشنا شدم که میخواست همخانهام شود. یک شب او برای دیدن خانهام آمد و بعد از نوشیدن آبمیوهای که او برایم درست کرد، بیهوش شد. 10 ساعت بعد که بههوش آمدم صبح شده و از او خبری نبود و وسایل خانه از جمله لپتاپ، دلار و سکه سرقت شده و آن دختر فرار کرده بود.
این در حالی بود که مردان دیگری هم با حضور در پلیس آگاهی شکایت کردندکه دختر جوانی به بهانه همخانه شدن با آنها یا اجاره کردن یکی از اتاقهای خانه آنها برای برادر، برادرزاده و خواهرزاده دانشجویش آنها را بیهوش کرده و اموالشان را دزدیده است. در جریان تحقیقات معلوم شد که دختر جوان در هر سرقت با چهره گریم شده به خانه شاکیان رفته است. سرانجام در یکی از روزهای تیر امسال مردی که در دام همان دختر جوان گرفتار شده بود به پلیس آگاهی آمد و به افسر تحقیق گفت: خانهام حوالی خیابان قائم مقام فراهانی تهران است. آگهی همخانگی در سایت دیوار دادم که دختری برای دیدن خانه و همخانگی برادر دانشجویش به خانهام آمد و قرار بود تا نیمساعت دیگر برادرش هم برسد. نامش الناز و 25 ساله بود. آبمیوه برایش گذاشتم که چای خواست. بازگشتم به اتاق و من آبمیوه را نوشیدم که بیهوش شدم. چهارساعت بعد بیدار شدم اما الناز نبود و لپتاپ، تبلت، تلفن همراه و مقداری طلا به ارزش ۶۰ میلیون تومان سرقت شده بود.
ماموران در بازبینی دوربین مداربسته ساختمان محل زندگی شاکی متوجه شدند زن سارق با دو مرد که سرنشینان خودروی مزدا 3 بودند بعد از سرقت از محل فرار کردند. مالک خودرو احضار و با تحقیق از وی معلوم شد که چند ماه پیش وکالتی خودرو را به شخصی به نام رامین 28ساله فروخته است. سرانجام چند روز پیش رامین در شهرستان بهارستان شناسایی و بازداشت شد. خودروی مزدا3 هم از خانهاش کشف شد. او در تحقیقات پلیسی اعتراف کرد که این دزدیهای سریالی را با همدستی دوستش خشایار و الناز که دختر مورد علاقه او بوده انجام دادهاند. متهمان تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند و در محدوده اشرفیاصفهانی و خیابان سهروردی پایتخت بازداشت شدند و به همدستی در سرقتها اعتراف کردند.
سرهنگ چهری، رئیس پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ در این باره گفت: متهمان تاکنون به هشت فقره سرقت به شیوه بهدامانداختن افراد در سایت دیوار و شیپور به بهانه همخانگی و بیهوش کردن شاکیان اعتراف و گفتند از شش ماه پیش جرایمشان را شروع کردند. ارزش اموال سرقتی تاکنون 300 میلیون تومان بوده که بخشی از این اموال در خانه مجردی خشایار کشف شد.
هیجان و تفریح برای سرقت
الناز 25 ساله فکر نمیکرد زمانی که برای هیجان و تفریح سرقت میکند گرفتار پلیس شود.
چطور باهمدستانت آشنا شدی؟
شش ماه پیش در چند مهمانی شبانه ابتدا با خشایار آشنا شدم و بعد او مرا با رامین که دوستش بود آشنا کرد. از آن به بعد بود که ارتباطم با خشایار تلگرامی ادامه پیدا کردو با هم برای تفریح بیرون هم میرفتیم.
سرقتها چطور کلید خورد؟
خشایار طراح سرقتها بود. میگفت اگر مردان جوان را فریب دهیم و اموالشان را بعداز بیهوش کردن آنها سرقت کنیم پول زیادی نصیبمان میشود و با این کار تفریح میکنیم و خیلی این دزدیها هیجان دارد.
از شناسایی شاکیان بگو.
خشایار و دوستش به نوبت در سایتهای دیوار و شیپور آگهیهای مربوط به یافتن همخانه را بررسی و بعد از جا زدن خودشان بهعنوان دختران جوان، تلگرامی با آنها ارتباط برقرار میکردند و فریبشان میدادند. حتی با چهرههای گریم شده برای آنها عکسهای دخترانه میفرستادند. گاهی نیز چهره مرا گریم کرده و عکسهایم را برای قربانیان میفرستادند. بعد از این اعتمادسازیهای دروغین به بهانه این که خودمان میخواهیم همخانه شویم یا برادر وخوهرزاده دانشجو دارم که میخواهند همخانه آنها شوند به خانههایشان راه پیدا میکردم، در آبمیوه، قرص خواب میریختم و بعد از نوشیدن آن چند ساعتی بیهوش میشدند. بعد همدستانم میآمدند و با سرقت اموال از خانههای آنها فرار میکردیم.
چند قرص در نوشیدنیها میریختی؟
برای اینکه مطمئن شویم میزان دوز قرصها بالا نرود و جان قربانیان را نگیرد چند بار آبمیوه مسموم را در خانه درست کردیم و خشایار و دوستش آن را نوشیدندو بعداز چند ساعت به هوش آمدند. بعداز آن در هر سرقت چهار تا شش عدد قرص برای بیهوشی افراد در آبمیوهها میریختم.
اموال را چطور میفروختید؟
گوشیها را ابتدا در خیابان جمهوری به مردی که همدستانم میشناختند، میفروخته و بعد بقیه را خرد خرد در بازار به افراد مختلف میفروختیم و هر فردی سهمش را میبرد. با پولهای بهدست آمده از راه این دزدی که فقط برای هیجان و تفریح بود، لباسهای مارکدار و کادوی تولد گرانقیمت برای دوست و اعضای خانواده میخریدیم. حتی خشایار با بخشی از پول برایم طلا خرید. حتی با آن مهمانیهای شبانه هم برگزار میکردیم و خوش میگذراندیم. برخی شبها هم خودروهای تجملی اجاره و در محلههای شمال تهران با آن دوردور میکردیم.
فکر میکردی بازداشت شوی؟
خیر. چون همدستانم برای فریب شاکیان و خودم با چهرههای گریم شده ظاهر میشدیم، سراغ خانههایی میرفتیم که دوربین نداشت و در سرقت آخر بهخاطر عجله اجرای نقشه سرقت، متوجه دوربین مداربسته آنجا نشدیم.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم