سال ۲۰۱۴ و در پی صدور فتوای جهاد آیت‌الله‌سیستانی بود که حشدالشعبی یا بسیج مردمی عراق تشکیل شد. نیرویی شبه نظامی که در همکاری با سایر نهادهای امنیتی عراق، در جنگ علیه تروریسمِ داعش به موفقیت‌های مهمی دست یافت.
کد خبر: ۱۲۲۳۶۹۴
نمای دیگری از تاکتیک‌های نظامی امریکا در عراق

سال بعد حیدرالعبادی این گروه را بخشی از نیروهای حکومتی اعلام کرد و پارلمان عراق هم، قانون حمایت از آن را به تصویب رساند. این نهاد در نوامبر سال ۲۰۱۶ با اکثریت آراء مجلس عراق به عنوان یک سپاه جدا از ارتش رسمیت پیدا کرد. پس از پایان داعش در عراق، مخالفان حشدالشعبی در صدر آن‌ها، ایالات متحده امریکا خواستار انحلال این نهاد شدند. چندی پیش و در پی فزونی هجمه‌ها و انتقادات، با یک دستور از سوی عادل عبدالمهدی، حشدالشعبی به عنوان یکی از گروه‌های مسلح عراقی سازمان یافت و قانوناً در شمار نهادهای نظامی این کشور قرارگرفت. موافقان و مخالفان حشدالشعبی در ابتدا از این اقدام آقای نخست‌وزیر تفسیرهای متفاوتی داشتند، که در پایان این یادداشت به آن‌ها اشاره‌ای خواهیم داشت.

حالا و در مدت زمان یک ماهه شاهد سه حمله و انفجار به پایگاه‌های حشدالشعبی در مناطق مختلف عراق بودیم؛ حملاتی مشابه، از جانب طرفی خاص و با اهدافی مشخص که برای اولین بار هم صورت نمی‌گرفتند.

- مهمترین سوال در این خصوص متوجه عامل حملات است؛
کار داعش است؟ اسرائیل و یا امریکا؟

بنابر نظر کارشناسان نظامی انفجارهایی که در پایگاه‌های حشدالشعبی رخ داده، شدیدتر از قدرت هواپیماهای بدون سرنشین داعش بوده است. از سوی دیگر معتقدند پهبادهای داعش نهایتاً قادر به حمل دو بمب به وزن کمتر از ۵۰۰گرم هستند، در حالی که قدرت تخریب‌های صورت گرفته در پایگاه‌های حشدالشعبی بیش از این مقدار بوده است. هدایت این حملات از سوی اسرائیل هم به چند دلیل قابل رد است: دلیل اول بُعد مسافت است که امکان حمله از جانب اسرائیل را غیرممکن می‌سازد. دلیل دوم هم آن‌که مرزهای مهم عراق کاملاً تحت کنترل‌اند؛ از جمله مرز غربی آن با سوریه که به دقت توسط روس‌ها رصد می‌شود. بنابراین امکان ندارد که جنگنده یا پهپادی اسرائیلی وارد عراق شود و رصد آن صورت نگیرد.
البته اسرائیلی‌ها بدشان نمی‌آید این حملات را به خود منتسب کنند؛ حتی در رسانه‌ها این چنین وانمود می‌کنند. بطور مثال یک هفته قبل از حمله به پایگاه نظامی حشدالشعبی در استان صلاح‌الدین، یک مقام نظامی اسرائیلی در ایندیپندنت عربی می‌گوید: اسرائیل در عراق فعالیت می‌کند، همانطور که در سوریه نیز تحرکاتی دارد. علی‌رغم اینکه اسرائیل در هماهنگی کامل با امریکایی‌ها، سعی می‌کند خود را عامل حمله به پایگاه‌های حشدالشعبی نشان دهد، اما اطلاعیه‌ای که بعد از تحقیقات رسمی کشور عراق درخصوص حملات منتشر شد نتایج دیگری را نشان می‌دهد. طبق این اطلاعیه حملات توسط پهبادهای امریکایی انجام شده؛ این پهبادها از خاک عراق به سمت پایگاه‌های حشدالشعبی هدایت شده و مواضع موردنظر را بمباران کرده‌اند. کاری که عملاً برای امریکایی‌ها با وجود نیرو و امکانات زیاد در خاک عراق، آن‌هم بعد از تحریم برخی شاخه‌های حشدالشعبی و افزودن‌شان به فهرست گروه‌های تروریستی آسان بوده است.

اگر شکل و جزئیات حملات به پایگاه‌های حشدالشعبی را بررسی کنیم، خواهیم دید که بیشترین شباهت را به اصول عملیات‌های نظامی ایالات متحده دارند: انتخاب یک هدف خاص حتی برای چندین حمله، استفاده از حداقل نیرو و امکانات، قرار دادن طرف مقابل در موقعیتی نامساعد، غافلگیری و سادگی طرح‌ها. البته باید اصلی دیگر تحت عنوان "آفند" را نیز به موارد قبلی اضافه کرد؛ به این معنا که طرح را به اجرا درمی‌آورند، شرایط را به همان حالت بحران نگه می‌دارند و سپس از آن بهره‌برداری می‌کنند. حالا باید منتظر بود و دید از شرایط جدیدی که برای حشدالشعبی به وجود آورده اند، چگونه می‌خواهند استفاده کنند. البته شکل و گسترهٔ حملات نشان می‌دهد که عملیات‌های اخیر و حتی تحرکات احتمالی آینده از سوی نیروهای امریکایی، فقط متوجه نیروها و پایگاه‌های حشدالشعبی خواهد بود؛ پس در سطح تاکتیکی باقی مانده و گسترش نخواهند یافت.

تلاش‌های امریکا در جلوه دادن اسرائیل بعنوان عامل اصلی حملات اخیر و همراهی اسرائیلی‌ها در این خصوص را می‌توان با دو دیدگاه مکمل تحلیل کرد:

اول. امریکایی‌ها به دنبال انحراف افکارعمومی نسبت به ماهیت مخرب فعالیت‌های پایگاه‌های نظامی خود در عراق‌اند و سعی می‌کنند اقدامات خود علیه نیروهای متحد ایران را به طرف دیگری نسبت دهند تا از تبعات آن‌ها در امان بمانند.

دوم. اسرائیل هم اکنون به کنش‌گری در منطقه نیاز دارد؛ چرا که اخیراً و در پی افزایش تنش‌ها در خلیج فارس، رژیم صهیونیستی سعی کرده تا سیاست‌های خود را محتاطانه و در سکوت پیش ببرد تا مورد تهدید مستقیم واقع نشود. حالا انتساب حملات پهبادی در عراق، به اسرائیلی‌ها این امکان را می‌دهد که باری دیگر بعنوان یک بازیگر فعال منطقه‌ای خودی نشان داده و اقداماتشان را در جهت ایجاد قدرت بازدارندگی بازتعریف نمایند.

البته این احتمالات و تفاسیر مهم‌اند؛ اما مسئله‌ی اهم توجه به این نکته است که امریکایی‌ها در این سطح از تنش با ایران، فشار به نیروهای متحدش در منطقه را در دستور کار خود قرار داده‌اند.
- باید دید که اساساً چرا این فشار را از جامعهٔ عراق و نیروهای حشدالشعبی آغاز کرده‌اند؟

عراق کشوری با گروه‌های قومی مذهبی متعدد و آراء سیاسی متکثر است؛ سخت می‌شود در این کشور به سلایق فکری و اصول عقدیدتی یکسان در جمعیتی مشخص رسید. حتی بعد از تجربه‌های تلخی نظیر جنگ با ایران، حمله به کویت، اشغال توسط امریکا و هجوم داعش نیز می‌توان طرفداران صدام حسین، تندروهای رجعت گرای متمایل به داعش و... را مشاهده کرد! پس به راحتی می‌توان یک نهاد یا گروه را تخریب و مخالفان جدیدی برای آن پیدا کرد؛ بارها بر همین اساس تلاش شد با اتهامات و انتقاداتی محبوبیت حشدالشعبی را کم کنند. حالا چنین کشوری متحد راهبردی ایران، خواهان ورودش به تمام مناسبات منطقه‌ای و به دنبال بهبود تعاملات همسایگان با آن است. مهم‌تر آن که گروه‌های شبه نظامی در این کشور نیروهای نیابتی ایران محسوب می‌شوند؛ نیروهایی که قادر و حاضرند تا با طرح‌هایی نظیر "کریدور" و حتی مقابله مستقیم در جنگ از منافع منطقه‌ای ایران حمایت کنند. حشدالشعبی مهم‌ترین گروه با بیشترین پتانسیل و تجربه در این زمینه است؛ پس تضعیف دولت عراق و گروه حشدالشعبی هردو به زیان ایران است.

حشدالشعبی نهادی است که ساختارش را عموماً شیعیان تشکیل می‌دهند و نیروهایش براساس یک فتوا و با اعتقاد قلبی به میدان آمده‌اند. نهادی که بنابر اظهارات سیاسیون عراق، نظیر نوری مالکی و عقیل حسینی، براساس الگوی بسیج در ایران شکل گرفته است. همین ویژگی‌هاست که دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران را وادار می‌کند تا با هر ابزاری از قدرت گرفتن احزاب و گروه‌های هم‌راستا با ایران در تمام کشورهای منطقه، خصوصاً عراق جلوگیری کنند. حشدالشعبی و سایر گروه‌های مشابه یادآور انقلاب نیروهای اسلام‌گرای شیعی در ایران، در چهار دههٔ اخیرند. طبیعی‌ست که امریکا و متحدانش، تمام‌قد در مقابل همکاری‌های منطقه‌ای این گروه‌ها بایستند. به نظر می‌رسد حالا امریکا به جز استراتژی فشار مستقیم بر ایران، سیاست تضعیف نیروهای متحدش را نیز بطور همزمان پی‌گیری می‌کند تا قدرت مانور منطقه‌ای تهران رو به کاهش بگذارد و همکاری‌های منطقه‌ای آن مختل شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها