سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در همه سالهای تدریسم نیز - چه به عنوان دبیر زیستشناسی و چه بهعنوان معلم المپیاد زیستشناسی- شاگردان علاقهمند و مستعدم را به تحصیل در علوم پایه- و بهخصوص زیستشناسی - تشویق کردهام و خیلیهایشان که به آسانی در رشتههایی مثل پزشکی قبول میشدند، خوشبختانه توصیهام را پذیرفتند و از این انتخاب راضیاند.
حیف است که نخبگان کشور صرفا در یک رشته تحصیل کنند. البته دغدغه یافتن شغل مناسب همیشه همراه نخبههایی است که زیستشناسی را به پزشکی ترجیح دادند. سخنان اخیر رئیس سازمان سنجش در باب خالی ماندن ظرفیت رشتههای علوم پایه نشاندهنده بعد دیگری از همین مشکل است: «داوطلبان از قبل از دوره دیپلم به سمت گروه تجربی گرایش دارند و صرفا با هدف تحصیل در سه رشته پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی گروه آزمایشی علوم تجربی را انتخاب میکنند... و رشتههای علوم پایه از جمله رشتههای ریاضی، فیزیک، شیمی، زیست و آمار بهدلیل کاهش استقبال از سوی داوطلبان دچار صدمه شدهاست». این مشکل بعد دیگری هم دارد که معمولا نادیده گرفته میشود: اغلب کسانی که سرانجام از رشتههایی مثل زیستشناسی
سر درمیآورند، افرادی هستند که در رشتههای پزشکی پذیرفته نشدند و اکنون با روحیهای سرخورده و بیانگیزه تحصیل در رشتهای را آغاز میکنند که علاقه و شناختی نسبت به آن ندارند. انباشت افراد بیعلاقه در رشتههای علوم پایه کیفیت و خروجی این رشتهها را دوچندان کاهش میدهد. این مشکل راهحلی ندارد جز برنامهریزی ملی برای جذابترشدن رشتههایی که امروز دچار صدمه شدهاند. اما برای کسی که در رشتههای علوم پایه تحصیل کرده، چه افقی در انتخاب حرفه وجود دارد؟ اولا بیشک انتخاب علاقهمندان به تحصیل در علوم پایه، انتخاب حرفهای در دانشگاه و اشتغال به تدریس و پژوهش علمی است. مشکل بزرگ کشور ما اینجاست که تدریس و پژوهش علوم پایه در دانشگاهها نیز چندان رونقی ندارد و بسیاری از پژوهشگران دانشگاهی رشتههای علوم پایه نیز به جای پژوهش در رشته خود به سمت حوزههای بهداشت و پزشکی تمایل دارند.
در کشورهایی مثل ایالات متحده، این مشکل هوشمندانه حل شده و تحصیل در رشته پزشکی، خود به خود از مسیر تحصیل زیستشناسی در دانشگاه میگذرد. بنابراین هم امکان انتخاب رشته تا چند سال پس از ورود به دانشگاه باقی میماند هم به لطف اشتیاق فراوان به تحصیل در رشته پزشکی، فرصتهای شغلی بسیار زیاد برای فارغالتحصیلان علوم پایه پیدا میشود تا در آموزش این خیل مشتاقان مشغول شوند. حرفه اصلی و گذران زندگی بسیاری از زیستشناسان بزرگ آمریکایی که در رشته خود سرآمد شدهاند، وابسته به آموزش علوم پایه به همین دانشجویانی است که بعدها قصد دارند پزشک شوند.
اما جز تدریس و پژوهش، راههای دیگری هم برای اشتغال تحصیلکردگان علاقهمند به علوم پایه وجود دارد. آنها میتوانند به پژوهش در رشتههای مرتبطی مثل تاریخ و فلسفه علم مشغول شوند یا به ترویج و روزنامهنگاری علم رو بیاورند یا سراغ مشاغل موزهای از قبیل طراحی و موزهداری در موزههای علم بروند یا به تدریس در مدارس (و در صورت علاقه ادامه پژوهش بهصورت آزاد) بپردازند. مشاغل خصوصی مرتبط با علوم از قبیل تولید و خرید و فروش ابزارهای آموزشی و آزمایشگاهی علمی، شغل جذاب دیگری برای تحصیل کردگان علوم است؛ همینطور پرداختن به حوزههای علمی -هنری مثل تصویرسازی علمی یا حتی مشاوره علمی برای نهادهای متقاضی و در نهایت ورود به عرصه سیاستگذاری علم. راستی چرا پزشکان و مهندسان اینقدر مشغول مسائل حوزه علوم، مثل سیاستگذاری علم، محیطزیست و برنامهریزی آموزشی میشوند؟
عرفان خسروی
زیستشناس و مروج علم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد