تمبرینه صنایع‌دستی، واژه جدیدی است که خانم معتمدی تازگی‌ها به دایره لغات صنایع‌دستی اضافه کرده است

سفیر بدون مرز

همه‌چیز از یک مهمان خارجی شروع شده است. روز خداحافظی و برگشت، مرجان معتمدی به دنبال هدیه‌ای به عنوان یادگاری برای او می‌گردد: «آن چیزی که ته دلم به دنبالش بودم را پیدا نکردم. دلم یک هدیه خاص می‌خواست تا همیشه یادش بماند که چقدر برایش وقت گذاشتم.» آخر سر هم مجبور می‌شود ظرف سفالی دست‌سازی که سال‌ها پیش خودش آن را ساخته بود به او هدیه ‌دهد. همین می‌شود تلنگری برای او که به فکر طراحی صنایع‌دستی از هنر ایرانی اما خاص‌تر، ویژه‌تر و ماندگارتر بیفتد؛ اثری که به عنوان یک هدیه ملی برای نمایندگان خارجی کاربرد دارد. حالا هدیه ملی دقیقا همان‌چیزی است که به فرهنگ لغت صنایع‌دستی اضافه کرده و کم‌کم نامش بر سر زبان‌ها افتاده است. او یک «تمبرینه» ملی جدید طراحی و به سازمان صنایع‌دستی و سازمان پست ارائه کرده که می‌تواند هدیه نفیسی برای افرادی باشد که قرار است پس از خروج از ایران اثری به یادگار از این کشور به همراه داشته باشند؛ هدیه‌ای که بعدها می‌تواند صدایش در موزه‌های سر‌اسر دنیا بپیچد.
کد خبر: ۱۲۲۲۰۴۶

طرح یک دغدغه ملی
البته طراحی تمبرینه به همان تجربه شخصی برنمی‌گردد؛ یک نتیجه چند ساله است و از دوران کودکی شروع شده است: «از زمانی که یادم می‌آید کار با سفال را دوست داشتم. همیشه دلم می‌خواست با سفال یا هرچیزی دیگری که دم دستم هست، وسیله‌ای جدید بسازم. این علاقه آنقدر ادامه داشت که در دانشگاه، رشته صنایع‌دستی را انتخاب کرده و قبول شدم. راستش را بخواهید، دوره تحصیل من در این رشته، دید من را خیلی به صنایع‌دستی ملی و ایرانی باز کرد. این‌که چقدر جایگاه مهمی در شناساندن هویت و فرهنگ و هنر ایرانی در جهان دارد و چقدر در آینده می‌تواند جایگاه بهتری داشته باشد؛ این‌که صنایع‌دستی آنقدر مهم است که می‌تواند نقش موثری در بهبود روابط بین‌المللی ایفا کند. بیشتر از همه، این موضوعات دوران تحصیلم و خب البته تجربه شخصی مهمانی از خارج از کشور بود که من را به فکر تولید یک صنایع‌دستی جدید که همه این دغدغه‌های ملی را شامل شود، انداخت.»
مگر کم داشتیم؟
البته که ما صنایع‌دستی‌های سنتی و با ارزش زیادی در کشورمان داریم: «در جلساتی که با استادان صنایع‌دستی داشتیم به این نتیجه رسیده بودیم که صنایع‌دستی ایران دچار رکود و تکرار در طرح و فرم شده است. یعنی چه؟ یعنی یک سری قلم‌زنی‌ها، مینا‌کاری‌ها و منبت‌کاری‌ها و هنرهایی از این قبیل در یک طرح همیشگی در حال انجام شدن است. اینها هنرهایی بسیار ارزشمند هستند، اما اکثرا به یک فرم بوده‌اند و درنهایت در طرح و رنگشان کمی خلاقیت به کار می‌رود، اما کلیتش یک چیز است. از طرف دیگر استادهای ما در دانشگاه می‌گفتند دوره معاصر در صنایع‌دستی، به‌شدت نیاز به نوآوری و خلاقیت دارد. آنها می‌گفتند ما در حال حاضر، اثری خاص که به عنوان یک هدیه فرهنگی و مخصوص اهدا به سفیران فرهنگی باشد، نداریم. یعنی وقتی نماینده‌ای از هر سازمانی که از کشورهای مختلف به ایران می‌آید، طبق معمول همیشه، یکی از صنایع‌دستی ارزشمند کشورمان را به او می‌دهیم. این رسمی است که برای همه تقریبا به یک سبک و سیاق اجرا می‌شود. صنایعی مانند ساعت خاتم‌کاری، بشقاب قلم‌زنی شده و محصولاتی رایج مانند اینها.»
یک هدیه خاص
و بالاخره مرجان معتمدی تصمیم می‌گیرد یک هدیه خاص برای نماینده‌های خارجی مهمان در ایران تولید کند: «این ایده زمانی در ذهنم قطعی شد که به موزه یک بانک رفتم و دیدم که در این موزه، هدایایی از جشن پنجاهمین سالگرد تاسیسش را به نمایش گذاشته است؛ پنجاهمین سالی که در زمان پهلوی دوم جشن گرفته شده و روابط ایران و آمریکا با هم خوب بوده است. مثلا شما در این موزه، قدحی سرامیکی می‌بینی که مخصوص ایران طراحی شده و از طرف بانک ملی ایلی نویز و شرکت بزرگ شیکاگو به این بانک در ایران هدیه شده‌است. این نشان می‌دهد در آن زمان، روابط این دو کشور آنقدر با هم حسنه بوده است که برای همدیگر هدایای خاص طراحی می‌کرده‌اند؛ شاید نوعی تاریخ مصور. من هم به این فکر کردم مثلا صدها سال دیگر، می‌تواند خیلی اتفاقات متفاوت در کشورها افتاده باشد و این هدیه‌های خاص و مخصوص به هر کشور، سال‌ها بعد، بیانگر اتفاق و پیوندی مشترک در دوره خودش باشد.»
تمبرینه، یک سفیر فرهنگی
حالا اصلا چرا تمبرینه؟: «ایده اصلی این قضیه زمانی شکل گرفت که من در ماهنامه تخصصی بین‌المللی دنیای تمبر کار می‌کردم. من آنجا آنقدر با انواع و اقسام تمبر سر و کار داشتم که نگاهم به کالایی مانند تمبر، یک نگاه فرهنگی و متفاوت شد. من به این فکر کردم که تمبر یک سفیر فرهنگی بدون مرز است. در واقع تمبر یعنی چیزی که به عنوان کرایه پستی استفاده می‌شود. اما تمبرینه قرار نیست کرایه پستی باشد و فقط به عنوان یک هدیه فرهنگی کاربرد دارد. ما به تمبر می‌گوییم سفیر فرهنگی بدون مرز؛ چرا؟ چون هر تمبری که چاپ می‌شود، فارغ از هر رابطه خوب یا بدی که کشورهای مختلف با هم دارند و بدون در نظر گرفتن هیچ‌گونه مرز جغرافیایی، به 192 کشوری که عضو اتحادیه پست جهانی(UPU) هستند صادر می‌شود. در نتیجه می‌تواند سفیر فرهنگی بدون مرز برای هر کشور نام بگیرد. صنایع‌دستی هم به نوعی کالایی بدون مرز است چون گردشگران به هر کشوری که سفر می‌کنند دست خالی و بدون یک یادگاری از آن کشور به وطن خودشان برنمی‌گردند. ترکیب تمبر و صنایع‌دستی، می‌تواند همان اثری باشد که به عنوان یک صنایع‌دستی فاخر و جدید همراه سفیران فرهنگی و گردشگران به تک تک نقاط جهان سفر کند و جای خود را در دل مردم دنیا باز کند.»
چه طرحی؟ چه نقشی؟
طرحی که روی این تمبرینه سفارشی زده می‌شود، می‌تواند یک اثر فرهنگی، تاریخی یا هویتی ملی و مشترک از کشوری که قرار است به آن هدیه داده شود، و همتراز با آن، از کشور ایران باشد. «اگر بخواهم با یک مثال این موضوع را توضیح دهم، اشاره می‌کنم به دانشگاه‌های شیراز و نانجینگ که قرار است پل ارتباطی دانشجویان و استادان ایرانی و چینی بین این دو کشور باشد. شیراز و نانجینگ شباهت‌های بسیاری در زمینه‌های مختلف شهری مثل وجود باغ‌های بزرگ و رویایی، دانشگاه‌های معتبر علمی و ظرفیت‌های جذب و توسعه گردشگری دارند که این اتفاق، زمینه انتقال دانش، تجربه و تخصص بین دو شهر فراهم می‌شود. وقتی این اتفاق بیفتد، رئیس دانشگاه ایران می‌تواند به رسم احترام و رضایت از این کار، سفارش تمبرینه صنایع‌دستی بدهد که این طرح می‌تواند با استفاده از نماد سردر دانشگاه شیراز و سردر دانشگاه نانجینگ در کنار هم به شکلی زیبا و دلنشین باشد و با شیوه خاص که مورد پسند هر دو کشور باشد طراحی و ساخته شود. به نظرم این تمبرینه هم می‌تواند هدیه ارزشمندی برای کشور مورد نظر باشد و هم فرزندان ما سال‌ها بعد، از این واقعه به‌خوبی آگاه می‌شوند که در سال‌های قبل، چنین اتفاق مثبت و پیوند فرهنگی بین ایران و چین شکل گرفته است.»
به دنبال نوآوری بودم
شاید مرجان هم می‌توانست مثل خیلی‌های دیگر یک پژوهش ساده را انتخاب کند. او اما به دنبال هدفی رفت که از اول به ان علاقه داشت. «استادان ما می‌گویند برای کسی که دستی در صنایع‌دستی دارد، اضافه کردن نوآوری و ایده‌ای جدید به این عرصه بسیار مهم است. این‌که داشته‌های ارزشمند کشورمان را روز به روز افزایش بدهیم و بتوانیم در سطح جهانی عرضه کنیم. هدیه فرهنگی یکی از همان محصولاتی است که به نظرم حالا به عرصه صنایع‌دستی ملی ایران اضافه شده است. من دانشجوی رشته صنایع‌دستی بودم که با توجه به خلا‌هایی که متوجه‌شان شده بودم، به دنبال ایجاد ایده‌ای نسبتا جدید در صنایع‌دستی ایران بودم. برای همین کفش آهنین پایم کردم و به صورت میدانی وارد عمل شدم و با تک تک افرادی که مرتبط با این موضوع بودند از رئیس شرکت پست، تا مجموعه‌داران بزرگ تمبر و هنرمندان مطرح در زمینه گرافیک و صنایع‌دستی و استادان اهل فن و مدیر تولید صنایع‌دستی صحبت کردم و در نهایت توانستم طرح را اجرایی کنم.»
و بالاخره کارآفرینی
و در نهایت این‌که اینجا علاوه بر تولید یک اثر فرهنگی و ملی، یک کارآفرینی اتفاق افتاده است: «من ایده این اثر را می‌دهم، طرحش را می‌کشم و بعد با گرافیست روی اجرایش فکر می‌کنیم، این‌که بهترین فرمی که می‌تواند کنار هم قرار بگیرد چه فرمی است و آن را پیاده می‌کند. حالا طرح گرافیکی آن را به دست سازنده می‌دهیم و مواد را انتخاب می‌کنیم. می‌تواند سفالی باشد که لعاب خورده است، می‌تواند با تکنیک قلم‌زنی کار شود، ممکن است با چوب اجرا شود. در واقع با توجه به فرهنگ و علاقه آن کشور، تصمیم می‌گیریم این تمبرینه را با چه جنسی تهیه کنیم، قدم به قدم طراحی این محصول زیر نظر متخصصان مربوط انجام می‌شود تا به بهترین نتیجه ممکن برسیم.»

تاریخ از ما یاد خواهد کرد

«به نظر من هرچیزی که اختصاصی باشد، ارزش آن هدیه را بالا می‌برد.» معتمدی می‌گوید این اثر یک کالای معمولی نبوده که از آن به تعداد زیاد داشته‌ایم و حالا یکی از آن را هم به شما هدیه می‌دهیم؛ بلکه این محصول، مخصوص برای شما و فرهنگ شما طراحی و ساخته شده است. «من به عنوان یک هنرجوی صنایع‌دستی و کسی که ایده اولیه تمبرینه صنایع‌دستی به این شکل را مطرح کرده، به این فکر می‌کردم ای‌کاش اثری از ایران خارج شود و به دست نمایندگان کشورهای دیگر برسد که در سال‌ها بعد، گواهی بر وجود نکات مثبت و روابط مثبت فرهنگی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای مختلف دنیا باشد. درست مانند آثار با ارزشی که در تک‌تک موزه‌های مهم دنیا وجود دارد و معرف فرهنگ و هویت گذشتگانمان است.»

نرگس خانعلی زاده
جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها