در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
همه اینها را که با هم جمع کنیم نیاز به شغل و البته مهارتآموزی که لازمه مقابله با بیکاری است عیان میشود، به اندازهای که شاید لازم باشد حتی بسیجی ملی در این باره شکل بگیرد. البته مدتی است در جلسات وزارت کار، در برخی مراسم و بعضی تریبونهایی که وزیر کار سخنران است، همچنین در سازمان فنی و حرفهای کشور و تعاملات مقامات دولتی با هم، سخن از نهضت مهارتافزایی در میان است، نهضتی که البته کمتر برای مردم عادی تبیین شده و کمتر کسی دربارهاش توجیه است، نهضتی که قاعدتا اگر چرخهایش به حرکت درآید همین بسیج ملی شکل خواهد گرفت؛ بسیجی ضدبیکاری و بیمهارتی.
ائتلافی علیه بیکاری و فقر
آدمهای فقیر معمولا بیکارند، بیکارها هم قاعدتا افراد فقیری هستند. رابطه فقر و بیکاری طوری است که این دو را برای هم علت و معلول یا لازم و ملزوم کرده که در کنارهم یک دور باطل و یک زنجیره معیوب میسازند. دنباله بیکاری و فقر را هم که بگیریم معمولا به آدمهای بیمهارت برمیخوریم، به آدمهای بیتخصص درهر زمینه ای. درست در همینجاست که گفتن از نهضت مهارت افزایی حرفی بامسما میشود و معنی پیدا میکند؛ موضوعی که مدتی است وارد ادبیات دولتیها شده است.
از سلیمان پاکسرشت، رئیس سازمان فنی و حرفهای کشور که درباره این نهضت و رویایی که در سر میپرورد سوال کردیم، او چکیده آن را در یک ترکیب چند کلمهای خلاصه کرد و گفت: ائتلافی است اجتماعی برای بالا بردن سطح مهارت افراد جامعه. در توضیح مفصلتر اما شرح داد که نهضت مهارتافزایی، تکاپویی همگانی و مشارکتجویانه است که از یک سو بنگاههای اقتصادی فعال در کشور را به این سمت سوق دهد که امکاناتشان را درخدمت آموزشهای مهارتی قرار دهند و شریک دولت در حوزه مهارتآموزی شوند و از سوی دیگر خیران و سازمانهای مردمنهاد اجتماعی را ترغیب کند که اگر تا امروز منابع مالیشان را صرف درمان زخمهای آسیبدیدگان اجتماعی میکردهاند از این پس این منابع را در حوزه مهارتآموزی صرف کنند که نوعی اقدام پیشگیرانه در آسیبهای اجتماعی است.
پاکسرشت میگوید رسیدن به این نقطه یک پروژه اجتماعی است که اقدامی جمعی میخواهد و لازمهاش دست به دست هم دادن دستگاههای دولتی و بنگاههای اقتصادی و همه فعالان اجتماعی و ائتلافشان حول این عقیده است که اگر افراد با آموختن یک مهارت توانمند شوند، دیگر در سیکل ناامیدکننده فقر و آسیبهای اجتماعی قرار نمیگیرند.
این نهضت البته فعلا در حد یک گفتمان رایج در طبقه حاکم است و تا به لایههای زیرین اجتماع برسد و تبدیل به فرهنگ عمومی شود نیاز به زمان و همت دارد، همچنین نیاز به برخی الزامات که هنوز در کشورمان مهیا نیست و اگر هست هنوز نیمبند است.
الزامات نهضت مهارتافزایی
میگوید حتما دیدهاید، شاید هم خودتان به کسی گفته باشید که اگر درس نخوانی باید بروی دنبال کار و این جمله را چنان بد گفتهاید و بد گفتهاند که انگار کارکردن چیز بدی است. مصطفی آذرکیش، مدیرکل دفتر آموزشهای کارودانش وزارت آموزش و پرورش مصاحبهاش با ما را با این جملات آغاز کرد و خواست با این ادبیات به ما نشان دهد که فرهنگ کار در جامعهمان مقدس نیست. او توضیح داد که اگر نهضت مهارتافزایی قرار است در کشورمان شکل بگیرد و به نتیجه برسد ابتدا باید این مشکل فرهنگی حل شود و جایگاه و شأن کار و کارگر تقویت شود.
آذرکیش اما گام دوم را تعامل بین دستگاهی میداند، مدینه فاضلهای که البته در کشورمان تقریبا در هیچ حوزهای به طور کامل و موثر وجود ندارد. او میگوید اگر این تعامل به وجود بیاید هرگونه آموزش مهارتی متناسب با نیاز بازار کار تعریف میشود و میان عرضه و تقاضا توازن شکل میگیرد. گام سوم برای تحقق نهضت مهارتافزایی اما از نظر او تدوین و تصویب قوانین حمایتی و ایجاد مشوقهایی است برای اینکه افراد برای ورود به رشتههای مهارتی و ماندن در آنها انگیزه پیدا کنند، مشوقهایی مثل اعمال اولویتهای اشتغال برای افراد ماهر یا تسهیلات دوره سربازی برای نیروهای با مهارت.
این الزامات که مدیرکل دفتر آموزشهای فنی و حرفهای آموزش و پرورش به آنها اشاره میکند، البته دو سال است که مورد تاکید قانون نظام جامع آموزش و تربیت فنی، حرفهای و مهارتی قرار گرفته و از این پس فقط کافی است به مرحله عمل برسد. این قانون که آبان سال96 به تصویب مجلس رسیده و یک ماه بعد توسط رئیسجمهور ابلاغ شده، ترویج و تقویت فرهنگ کار، تولید، کارآفرینی و اخلاق حرفهای همچنین آموزش و تربیت نیروی انسانی ماهر و متخصص متناسب با نیازهای بازار کار امروز و فردا و کمک به تولید ثروت و کاهش فقر از طریق توانمندسازی نیروی کار و در نتیجه خوداشتغالی و کاهش بیکاری را در اولویت اهدافش قرار داده، کلید واژهها و الزاماتی که البته به صرف زیبا و جذاب بودن به نتیجه نمیرسد و به قول آذرکیش فقط در شرایطی به جریان ملی مهارتآموزی تبدیل میشود که به قول رئیس سازمان فنی و حرفهای این الزامات به شکلگیری یک اتئلاف اجتماعی حول محور مهارتآموزی منجر شود.
جالی خالی رصد صلاحیتهای حرفهای
به گواه آمارهای رئیس سازمان فنی و حرفهای کشور از پارسال تا امسال102 هزار و 123 نفر از روستاییان و عشایر کشور به همراه ساکنان مناطق محروم مرزی از آموزشهای مهارتی بهرهمند شدهاند، همچنین 70 هزار نفر از مستمری بگیران بیمه بیکاری تحت آموزشهای مهارتی قرار گرفتهاند، در این مدت 67 هزار سرباز وظیفه نیز همین آموزشها را دریافت کردهاند، بیش از 31 هزار دانشآموز دوره متوسطه که ساکن مناطق محروم بودهاند نیز تحت پوشش290 مهارت قرار گرفتهاند.
این آمارها با این که از یک جنبه مثبت است، ولی به این دلیل که کمتر از 300 هزار نفر را دربرمی گیرد آمار کوچکی محسوب میشود. اینکه چه میزان از این آموزشها به مهارت واقعی و عمقی در افراد تبدیل شده و اینکه چند درصد افراد آموزشدیده به واسطه این مهارتها موفق به یافتن شغل یا راهاندازی کسب و کار شدهاند و چند درصدشان به معنی واقعی کلمه، نیروی کار ماهر شدهاند نیز نامشخص است، در حالی که اگر قرار است نهضت مهارتافزایی به عنوان شاهکلید برونرفت از معضل بیکاری و فقر و آسیبهای اجتماعی در نظر گرفته شود، باید به رصد این موضوعات نیز بپردازد تا نه فقط آموختن یک مهارت بلکه صلاحیتهای حرفهای و مهارتی مدنظر باشد.
مریم خباز
جامعه
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم