در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
«موآ» مثل همه یادداشتهای قبلی ضابطیان از سفرهایش که در قالب چند جلد کتاب منتشر شده، یک سفرنامه معمولی نیست؛ بلکه در بطن خود هم حالتی قصهگو را دارد و هم میتوان آن را یک تحلیل جامعهشناسانه از هرکدام از سرزمینهایی دانست که راوی اثر برای دیدنشان به آنجا سفر کرده است. نگاهی که آن را در بخشهای مختلف «موآ» میتوان دید به ویژه در مقایسه تاملبرانگیز نویسنده از وضعیت قدیم و فعلی ویتنام و نسبتی که جامعه امروز ویتنام با اتفاقات مهم تاریخی خود از جمله جنگ با آمریکا دارد.
ضابطیان در این سفر به چند شهر پرجمعیت ویتنام مثل هانوی و سایگون سفر کرده و تقریبا توصیف کاملی از وضعیت فرهنگی و اجتماعی چندشهر پرجمعیت این کشور و برخی از مناطق روستایی آن داده است. توصیفاتی که همراهی آنها با تصاویر ثبت شده توسط راوی اثر از برخی مناظر طبیعی و یادمانهای تاریخی و فرهنگی این کشور باعث شده تا تصویری شفافتر از این کشور آسیایی در ذهن مخاطب ایرانی نقش ببندد.
اطلاعات فوری
عنوان: موآ
زیر عنوان: سفرنامه و عکسهای ویتنام
نویسنده: منصور ضابطیان
ناشر: نشر مثلث
تعداد صفحات: 176
قیمت: 35هزار تومان
پیشبینی زمان مطالعه: 4 تا 6روز
دردسرهای رطوبت خفهکننده هانوی
شهری با 5 میلیون موتور سوار!
«باران» مهمترین همراه ضابطیان در همه این سفر چند روزه به ویتنام بوده است. همسفری که راوی موآ در بخشهای مختلف کتاب از دردسرهای حضور و همراهی بیش از اندازه آن، نوشته است. او که به طور اتفاقی با یک ایرانی مقیم هانوی آشنا شده، درباره گردش در این شهر و یکی از پدیدههای جالب آن مینویسد: «ترک موتور روحا... نشستهام، کمی با دلهره. نه از موتورسواری، از موتورسواری در هانوی. اینجا هیچ قانونی برای هیچ موتورسواری معنا ندارد. همه توی هم میلولند و از هر طرف دلشان میخواهد میروند. تعجب میکنم که چرا به هم نمیخورند و چرا حتی یک تصادف نمیبینم. روحا... یکی از 5 میلیون نفری است که در هانوی موتورسیکلت دارند. درست خواندهاید... پنج میلیون و جالبتر اینکه بدانید جمعیت هانوی 5/7 میلیون نفر است! با روحا... و موتورش همان روز اول نصف شهر هانوی را تا شب میگردیم. هی باران میآید و خیس میشویم و هی آفتاب میشود و عرق میکنیم. مجبور میشوم چندتایی تیشرت بخرم. سه تا تیشتری که با خودم آوردهام یا خیس عرق شدهاند یا خیس باران و اینجا با رطوبت خفهکنندهای که دارد، خشک شدن لباس کار سادهای نیست!»
ویتنام، بهشت گردشگران شکموست
خیابان کباب، میدان دیزی، چهارراه لوبیاپلو!
ویتنام بهشت گردشگران شکموست. البته طبع غذایی ویتنامیها همچون اغلب ساکنان شرق آسیا به شدت با ما ایرانیها متفاوت است. راوی موآ درباره جایگاه غذا در فرهنگ این کشور مینویسد: «ویتنامیها بیشترین علاقه را به «فو» دارند. فو را با آب یا گوشت میپزند. فو آنقدر محبوب است که حتی بعضیها اسم بچههایشان را میگذارند «فو». فکر کنید آدم در ایران اسم بچهاش را بگذارد «قرمهسبزی» یا «حلیم بادمجان» یا «سیرابی»!
وسط این غذاهای عجیب و غریب، «چاکا» قابل تحملتر است؛ چاکا به عنوان غذای محبوب، چنان بااهمیت است که هانوییها اسم یکی از خیابانهای شهر را گذاشتهاند چاکا! در ویتنام خیابانهای دیگری را هم میشود پیدا کرد که نامشان از غذا گرفته شده و این نشانگر اهمیت دادن ویتنامیها به فرهنگ و سنت آسپزیشان است. چه اشکالی دارد ما هم به جای این همه اسمهای نامربوط، اسم چند تا از غذاهایمان را بگذاریم روی بعضی خیابانها و میدانهایمان. مثلا خیابان کباب، میدان دیزی، چهارراه لوبیاپلو!
ویتنامیها و کار شبانهروزی
فروشندگی، یک کسب و کار خانوادگی
کار شبانهروزی و تلاش برای امرار معاش یکی از ویژگیهای اصلی زندگی در اغلب کشورهاست که ویتنام هم از این قاعده مستثنا نیست. ضابطیان درباره مواجههاش با این موضوع در شهر سایگون ویتنام مینویسد: «سایگون تا سال 1975 پایتخت ویتنام جنوبی و بیشتر مستعمره آمریکا بود تا ویتنام. آمریکاییها جنگ را از این شهر اداره میکردند تا اینکه نیروهای ویتنام شمالی در 30 آوریل همان سال پیروز شدند. در بازار شهر از شیر مرغ تا جان آدمیزاد پیدا میشود و جالب اینکه فروشندهها هم اهل چانه زدن هستند. بازار ساعت 6 بعدازظهر بسته میشود اما این پایان ماجرا نیست. از این ساعت تا خدا میداند کی، بازار شبانه برقرار است. غرفهها در فضای بازار برپا میشود و دستفروشها به خیابان میریزند. بسیاری از فروشندهها همانهایی هستند که صبح در بازار اصلی بودهاند و شیفت دومشان را اینجا در خیابانهای اطراف بازار میگذرانند. ویتنامیها کار میکنند و در کار کردن، شب و روز نمیشناسند به غیر از کارکردن با این سیستم؛ کسی نمیتواند زندگی را سر کند. بساط فروشندهها بیشتر یک کسب و کار خانوادگی است و همه اعضای خانواده با هم کار میکنند. غذایشان را همانجا روی یک اجاق کوچک درست کرده و همانجا با همدیگر دید و بازدید میکنند.»
احسان سالمی
روزنامهنگار
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم