در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
شما سردبیر مجله مکتوب هم هستید. چطور شد که تصمیم به ساخت یک برنامه تلویزیونی گرفتید؟
فکر میکنم طبیعی است که وقتی احساس میکنید مفهوم و محصول جذابی برای ارائه به مخاطب دارید، تلاش کنید تا از همه کانالهای ارسال و ارتباط با او استفاده کرده و این فرآورده را به دستش برسانید. انبوه محتوایی که در همه این سالها در قالب مجله مکتوب «نقدسینما» و ذیل یک نظرگاه متفاوت به هنر-صنعت-رسانه سینما، تولید و ارائه شده لازم بود تا در مدیومهای دیگری که با گستره وسیعتری از مخاطب سروکار دارد هم عرضه شود.
چون تجربه فعالیت در هر دو فرم را دارید از تفاوتهای کار کردن توی این دو بخش بگویید.
طبیعتاً میدانیم که ابزارها و روش انتقال مفاهیم در «ژورنالیسم مکتوب» و «ژورنالیسم تلویزیونی» متفاوت است اما این گفتوگو جای مناسبی برای بحث جدی درباره مشابهت و مغایرت این دو سبک نیست. لذا میتوانم اینطور به این سوال پاسخ بدهم که فعالیت مطبوعاتی تنها راه ورود به عرصه «ژورنالیسم تلویزیونی» نیست اما یکی از الزامات جدی برای موفقیت و ماندگاری در این ساخت، حتماً و قطعاً گذر از مسیر فعالیت مطبوعاتی و داشتن این پشتوانه است. به تعبیری دیگر هر روزنامهنگاری نمیتواند برنامهساز موفقی باشد اما آمار برنامههای موفق در صداوسیما اینطور میگوید که غالب برنامهسازهای موفق حتماً دستی بر آتش فعالیتهای مطبوعاتی داشتهاند.
کدام روش از نظر شما سخت تر و ساده تر است؟
رساندن پیام در عرصه «ژورنالیسم مکتوب»، به دلیل محدودیت ابزارها و بالطبع، درگیری کمتر حواس مخاطب فرآیند دشوار، اما کمخطرتری است. از طرف دیگر در «ژورنالیسم تلویزیونی» شما با ابزارهای متنوعتر و پهنه وسیعتری از درگاههای حسی مخاطب روبهرو هستید که در نگاه نخست کار را سادهتر مینماید اما به همان میزان با حجم وسیعی از ملاحظات و حساسیتها روبهرو هستید که واکنشهای غیرمنتظره مخاطب انبوه پیشروی شما قرار میدهد. لذا سادهسازی به این شکل که بتوان یک حکم کلی در دوگانه سختی و سادگی صادر کرد، به نظرم دشوار است.
اولین حاشیه و جذابیت برنامه شما بهروز افخمی است. چه شد که سراغش رفتید؟
جدا از قرابت فکری که آقای افخمی با تیم سازنده برنامه نقدسینما دارند، او را یک روزنامهنگار باهوش و یک کارگردان کاربلد و مسلط به مدیوم سینما میدانم. مضاف بر اینکه در بیان نظرات و دیدگاههایش جسور است و در چنبره رودربایستیهای متداول و متعارف قرار نمیگیرد.
ما شنیدیم که قرار بود مسعود فراستی همراه افخمی به نقد سینما بیاد اما در نهایت کنسل شد. درست است؟
درست نیست. خود آقای افخمی هم در مصاحبهای گفته بودند که وقتی برای اجرای این برنامه دعوت شد ساختار برنامه و ترکیب کارشناسان قطعی شده بود. قرار ما از اول گرته برداری از نسخههای دیگر ماقبل نبود. ما راهبرد خاص خودمان را داریم که عبارتست از ایجاد امکان برای گفتوگو و موانست میان علوم انسانی و سینما و کمک به شکستن انحصار و تحدید و یک نگاه خاص در همه این سالهای سنت نقد هنری در ایران و متناسب با آن کارشناسان خودمان را انتخاب کرده و میکنیم. به همین سبب از همان قسمت اول یک صندلی را در اختیار آکادمسینهای حوزه علوم انسانی و صندلی دیگر را در اختیار نمایندگانی از سنت نقد کلاسیک هنری قرار دادیم.
خیلی از منتقدان سینما معتقد هستند برنامه هفت و نقد سینما به سینما کمکی نمیکنه و اثر گذاری خاصی نداره. این حرف را درست میدانید؟ چرا؟
درباره برنامه «هفت» نظری ندارم اما درباره برنامه «نقدسینما» به نظرشان احترام میگذارم!
در نسبت با برنامه 7 میز نقد شما از افرادی که چهره نیستند استفاده میکند. به نظرتان این به کیفیت نقدها ضربه نمیزند؟ مثلا حس نمیکنید میزنقدی که فراستی/ نقیبی و فهمی اعضای آن هستند خروجیهای بسیار بهتری میدهد؟
به نظرم به دورانی رسیدهایم که باید بیش از نام و نشانها، برای عیار و خلوص و تازگی حرفی که بیان میشود احترام قایل باشیم که فرمود:
«اُنْظُرْ الی مَا قَالَ، و لا تَنْظُر إِلَی مَنْ قَالَ». اما در عین حال، براساس همین معیار ظاهراً پذیرفتهشده هم اگر بررسی کنیم، سابقه و رزومه آقایان مستغاثی، خوشخو و قادری هم در حوزه فعالیت مطبوعاتی و هم نقدونظر قابل دفاع است. آقای مافی هم از افراد دانشگاهی در حوزه فلسفه هستند که جدا از تالیفات متعدد در حوزه داستان، سالهاست در بخش متن و فیلمنامه سینمای داستانی رئال و پویانمایی فعالیت میکنند.
شما و هفت تنها برنامههای سینمایی هستید. آیا رقابتی باهم دارید؟ اصلا تفاوت شما با برنامه هفت در چیست که باعث شده دو برنامه سینمایی تولید شود؟
ما به دلیل وقوف کامل بر همه ضعفهایمان، پیشاپیش از عرصه رقابت با همه برنامههای سینمایی کنارهگیری کرده و تنها با خودمان در ارائه کیفیت بهتر در هر برنامهای که به سن «نقدسینما» اضافه میشود رقابت میکنیم و امیدواریم که نتیجه تلاش همه ما برای ساختن جامعهای ایدهآلتر با کمک سینما مثمرثمر و کارساز باشد. اما درباره تفاوتها با برنامه «هفت» میتوان به این دو نکته اشاره کرد: اولا ما به سینما به عنوان یک ابرسیستم که دارای اجزای مختلف است نگاه میکنیم که برای رسیدن به فرم ایدهآلی که به صورت یک پیکره هماهنگ عمل میکند، باید همه قطعات آن را مورد بررسی یا بازطراحی قرار دهیم. طبیعی است که در طراحی و تولید برخی از این قطعات خودکفا شدهایم و در برخی دیگر باید به دنیال یک نمونه خارجی بگردیم و در صورت امکان آن را بومیسازی کنیم. به همین دلیل از روز اول ما نگاهمان را محدود به سینمای ایران نکردیم و در بسیاری از مواقع، برای رسیدن به جواب، به دنبال تجربیات موفق دنیا بودیم. شبیه به پرونده سینمای ورزشی به بهانه فیلم «غلامرضا تختی» یا سینمای پلیسی به بهانه بررسی فیلم «متری شیشونیم». بگذارید صریح بگویم که اصلاً اصرار داریم که کمتر وارد مسائل صنفی و درگیریهای مرسوم روزمره با تاریخ انقضاء شویم.
ثانیا در تقاطع قرار دادن علوم انسانی و سینما یک راهبرد اساسی است که در همه شئون برنامه - از ترکسی کارشناسان تا محتوای پروندهها- ظهور و بروز دارد.
نقاط ضعف برنامهتان را در چه چیزی میبینید و در این زمینه نظر شما چیست؟
در این زمینه زیاد میشود صحبت کرد. محدودیتهای تولید در صداوسیما زیاد است و متأسفانه تعدد شبکهها و برنامهها باعث شده تا با انبوهی از محصولات که در همه مناسبات تولید خود دچار میانمایگی هستند روبه رو باشیم. شاید به جرات بتوان گفت که هیچ برنامهای نیست که در ساختار تلویزیون تولید شود و از همه نظر ایدهآل باشد. «نقدسینما» محصول سازمان سینمایی حوزه هنری است و بیرون از سازمان تولید میشود و از همین منظر در برخی از حوزهها آزادی عمل دارد و میتواند کیفیتر عمل کند اما ضعف امکانات در زمینه تولید به دلیل افزایش قیمتها، محافظهکاری اعصابخردکن پخش و ناظرانش و همینطور، رابطه ضعیف و بعضاً مخدوش نخبگان با تلویزیون از مشکلات جدی برنامهسازی در ایران است که گریبانگیر «نقدسینما» هم شده است.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم