در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
موافقید با معرفی خودتان شروع کنیم؟
بله. من عبدالقیوم بیانی هستم، البته در بازار مسگرهای اصفهان همه من را با اسم شرافت بیانی میشناسند. سازنده مجسمههای فولادی، طلا و نقره و فیروزه کوب. اهل ایالت غزنی افغانستان و حدود 38 سال است که در این رشته هنری در ایران سابقه دارم و آثارم دوبار نشان ملی ایران و یکبار مهر اصالت یونسکو را دریافت کردهاند.
چطور شد که به ایران مهاجرت کردید؟
من به قصد ادامه تحصیل به ایران آمدم، چند ماه قبل از انقلاب ایران در سال 57 ما در افغانستان هم شاهد جنگ بودیم، فکر میکنم بعد از حمله ارتش سرخ شوروی بود که آشوبهای زیادی در کشورما به پا شد و در جریان این آشوبها، مدارس هم به آتش کشیده شدند و امکان ادامه تحصیل به خاطر شرایطی که بهوجود آمده بود، فراهم نبود به همین دلیل من تصمیم گرفتم برای ادامه تحصیل به ایران بیایم و اصفهان را برای سکونت انتخاب کردم، اما این اتفاق همزمان شد با انقلاب ایران و برنامهها آنطوری که در ذهن داشتم پیش نرفت و چون تصمیم به ماندن گرفته بودم، به فکر راهاندازی یک کسب و کار افتادم و رسیدم به هنر طلاکوبی.
چرا اصفهان را انتخاب کردید؟
من اهل ایالت غزنی هستم، غزنی برای افغانستان حکم اصفهان برای ایران را دارد، شهر هنرمندپروری است و مثل اصفهان مرکز تمدن است و یک شهر فرهنگی و اصیل است. من از وقتی که در اصفهان ماندگار شدم، همیشه گذرم به میدان امام میخورد و به خاطر علاقهای که به آثار ساختهشده با دست داشتم، محو تماشای صنایعدستیای میشدم که در این میدان وجود داشت، همانجا بود که اتفاقا به فکر دنبال کردن طلاکوبی افتادم .
طلاکوبی را بلد بودید؟
به صورت تخصصی نه، فقط دیده بودم که دوستم در افغانستان این کار را انجام میداد، البته در قدیم به این هنر کوفی گری یا کوفتهگری میگفتند، الان به آن طلاکوبی میگویند. من بدون اینکه استادی داشته باشم با آزمون و خطا این کار را شروع کردم و وقتی دیدم این هنر در اصفهان رو به انقراض است، تصمیم به ادامه و احیایش گرفتم. وقتی هم با استقبال مردم مواجه شدم، کار را وسعت دادم و برای خودم شاگرد گرفتم و با اینکه از یک جای خیلی کوچک کارم را شروع کردم، الان در کارگاهم 30 نفر مشغول کارند و خوشحالم که به احیای این هنر که در اصفهان رو به انقراض بود کمک کردهام. همانطور که میدانید در هر نسل تقریباً یک نفر طلاکوب در شهر اصفهان وجود داشته، مثل استاد زندهیاد محمد اصفهانی که حدود 170 سال پیش در حرفه کوفتهگری فعال بوده و بعد از او اسامی مرحوم میرزا طاهر علامتساز و طاهر طلاکوب بعد هم اسم مرحوم سیدرضا و در نسل بعدی هم استاد مقیس و استاد حسنعلی به عنوان هنرمندان طلاکوب نقل شده است.
برای ساخت یک اثر طلاکوبی چه مراحلی را طی میکنید؟
مراحل کار بسیار سخت است و زحمت زیادی دارد، در مرحله اول فولاد سخت و سرد را انتخاب میکنیم چون قابلیت باز شدن و شکلگیری دارد و آن را با چکش میکوبیم و به اصطلاح فرمان میدهیم تا شکل مورد نظر را به خود بگیرد. تکههای جداگانهای باید با ضربات چکش قالب داده شود و برای مونتاژ آماده و با جوش کاربیت به هم پیوسته شود و با سوهان و سمباده اثرات جوشها از بین برود و اسیدکاری و پرداخت کاریاش انجام شود. در مرحله بعدی طرح و نقوش روی این آثار را که شامل اسلیمی، ختایی، گلهای شاهعباسی و گل مرغ است روی مواد به صورت ذهنی کار میکنیم، در حقیقت بعد از ساخت مجسمه مرحله طلاکوبی آغاز میشود که زیرساختهای خاص خود را دارد و هنرمند با ایجاد خشهایی به صورت ضربدر و ضخامت خاص رشته طلا را در آن میکوبد و بعد با سنگ یشم آثار زبر آهن را صیقلی میکند و در نهایت کار به شکل اثری هنری در میآید که ماندگاری بالایی دارد و طلا و نقره کوبیده شده در آن اصلا آسیبپذیر نیست.
گفتید که کارگاه طلاکوبی دارید، راه انداختن این کارگاه کار سختی بود؟
بله. کلا برای راه انداختن کارگاه باید طلا و سنگ یشم داشت، به چکش و گیره و کپسول گاز فشار قوی هم نیاز است، اما مساله اینجاست که اول باید سنگ یشم را خوب شناخت و از آن خوب استفاده کرد و دومین نکته تبدیل شمش طلا به رشتههای باریک طلاست که ما برای این کار آن را به زرکش میدهیم، فکر کنم در کل ایران تعداد زرکشها به 30 نفر نرسد، اینها هنرمندهایی هستند که شمشهای طلا را در اندازههای هشت صدم میلیمتر یا ده صدم میلیمتر درمیآورند و بعد دور قرقره میپیچند و کارشان واقعا تخصصی است. در بحث کارگاه که گفتید باید بگویم که حفظ و نگهداشتن کارگاه از راهاندازیاش سختتر است، الان درست است که من برای حدود 30 نفر اشتغالزایی کردهام، اما باور کنید در این شرایط اقتصادی سرپا نگهداشتن همین کارگاه 30 نفره کار سختی است، مخصوصا با مساله تحریمهایی که پیش آمده ما برای فروش آثار تولیدیمان به مشکل خوردهایم که امیدواریم حل شود.
الان کسی برای یادگیری این هنر علاقه نشان میدهد؟
چون کار سختی است، نه زیاد... برای یادگیری این فن باید سالها چکش روی فولاد بزنیم و باید به چهار هنر طلاکوبی، مشبککاری، دواتکاری و مجسمهسازی مسلط بشویم که از عهده خیلیها برنمیآید. جوانهای این دوره و زمانه دوست دارند سراغ کارهای راحت بروند و نتیجه کارشان را هم زود ببینند به خاطر همین کلا کمتر سراغ هنرهایی از قبیل صنایعدستی میروند. لذا این نگرانی وجود دارد که این هنر در آینده و بعد از اینکه معدود هنرمندان طلاکوبی که الان زنده هستند از دنیا بروند، منقرض شود. درحالی که همه میدانند این هنر یک هنر اصیل ایرانی، افغانستانی و چچنی است ؛ هنری با قدمت و سابقه زیاد که فقط در صورتی که مورد حمایت قرار بگیرد میتواند زنده بماند.
این حمایت شامل حال شما که به عنوان یک هنرمند و صنعتگر غیرایرانی در ایران فعالیت داشتید، شد؟
با اینکه طلاکاری جزو معدود هنرهایی است که نمونه خارجی ندارد و چون تکتک مراحل این کار از ابتدا با دست انجام میشود و هنوز چین، هند و پاکستان نتوانستهاند نمونه این آثار را بسازند، اما حمایت از من، تنها در حد چند تایید کاغذی بوده، درحالیکه طلاکوبی هنری است که برای نسلهای بعد ایران ماندگار است، از طرف دیگر آثار من به نام ایران صادرشده یا در نمایشگاههای خارجی شرکت داده میشوند که این هم برای ایران ماندگار است. با این حال من چون تبعه افغانستان هستم هیچوقت توقع زیادی در این زمینه نداشته و ندارم. اما در حد دعوت به نمایشگاههای مختلف صنایعدستی یا مثلا ارسال تایید فعالیت هنری به اداره اماکن با من همکاری شده که ممنونم.
هیچوقت به برگشتن به افغانستان فکر نکردید؟
من ایران را واقعا دوست دارم، چون سرنوشت من در این خاک عوض شد و با هنر پیوند خورد، اما ته ذهنم بوده که برگردم افغانستان، ولی چون بچههایم اینجا بزرگ شدند و درس خواندند، لیسانس و فوقلیسانس گرفتند راضی به برگشتن به افغانستان نیستند، از طرف دیگر حس میکنم هنوز امنیت آنقدرها که باید برقرار نشده... .
مهر اصالت یونسکو چیست؟
این مهر گواهینامهای است که از طرف دفاتر منطقهای یونسکو به موضوعات صنایعدستی اصیل و باکیفیت هنرمندان و صنعتگران اعطا میشود. هدف از ارائه این مهر، حفظ، احیا و تداوم فعالیت حرفهها و ارزشهای بومی و سنتی تعریفشده است. آثار کسانی که موفق به دریافت مهر اصالت یونسکو میشوند، با اسم و امضای هنرمند در جهان شناخته میشود.
آثاری در داوری یونسکو موفق به دریافت مهر اصالت میشوند که مزایای اصالت (نشاندهنده هویت فرهنگی و ملی هنرهای سنتی کشور)، خلاقیت (طرح، روش تولید و مواد اولیه)، قابلیت بازیافت (از مواد اولیه طبیعی تهیه شده باشند)، قابلیت عرضه در بازار بینالمللی، قیمت مناسب، رعایت حقوق انسانی، عدالتمحوری و استاندارد مکان تولید، برتری و مزیت براساس معیارهای تکنیکی و مواد بهکار رفته، قابلیت تولید به مقدار زیاد، کیفیت، کاربرد در زندگی روزمره و نوآوری محصول را داشته باشند.
مینا مولایی
ایران
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: