در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
چشم و گوش رسانه
مرکز نظارت و ارزیابی صدا و سیما سال 1379 در پی فرمایش رهبر معظم انقلاب تأسیس شد و بنا بود که مجموعه برنامههای در حال پخش به لحاظ هدفمند بودن، رعایت ویژگیهای هنری یک محصول رسانهای و عاری بودن از اغراض و هدفهای نامناسب بررسی شوند. یکی از زیرمجموعههایی که به مدت 19 سال است در این مرکز فعالیت دارد، ادارهکل نظارت و ارزیابی سیماست. در کنار آن چهار ادارهکل دیگر نیز متناظر با چهار حوزه تولیدی مشغول به فعالیتند که عبارتند از: صدا، برونمرزی، سیاسی و استانها. همچنین مدیریت فضای مجازی که انعکاس و بازتاب برنامهها و فعالیتهای عوامل برنامهساز در این محیط را مورد توجه دارد. برای ترسیم جایگاه ادارهکل نظارت و ارزیابی سیما، باید مثلثی را در نظر گرفت بین سیاستگذار، مخاطب و حوزه کارشناسی. سیاستگذار انتظار دارد آنچه برای محصولات رسانهای تبیین میشود، به اجرا درآید. مخاطب از برنامههای رسانه ملی نیز توقع آموزش، سرگرمی، اطلاعرسانی و... دارد. بین این دو ضلع، حوزه کارشناسی قرار میگیرد؛ حوزهای که میکوشد با درک انتظارات سیاستگذار و دریافت نیاز مخاطب، نظر سیاستگذار در تولید محصول رسانهای جلب و نیاز مخاطب نیز پاسخ داده شود. البته بیان این نکته ضروریاست که رابطه بین اضلاع این مثلث، متعامل و دوسویه است. این مهم در زمینه مهندسی پیام، همواره در این ادارهکل مورد توجه بوده است. حوزه مخاطب را نظرسنجیها رصد میکنند و حوزه کارشناسان نیز در کمیتههای تخصصی محتوایی تعریف شده است. ادارهکل نظارت و ارزیابی سیما حوزههای کارشناسی محسوب میشود که حلقه وصل بین سیاستگذار و مخاطب است. بنابراین نگاه به این ادارهکل، مشاورهای و کارشناسی است، نه یک حوزه ایرادگیر و بازدارنده. اداره کلی که افراد زبده و کارآزموده که نزدیک 20 سال در حوزه رسانه، ستاد، تولید و... تجربه دارند، درباره برنامهها اعلام نظر میکنند.البته حوزه تولید هم این ملاحظات را دارد، اما نکته این است که بعد از پخش برنامهها نیز باید بررسی ویژهای صورت بگیرد. بحث خوانش مخاطب یکی از این محورهاست. به این معنی که برنامهساز با هدف دیگری برنامه میسازد، اما وقتی مخاطب آن را میبیند (بهویژه با نقشآفرینی فضای مجازی) تصویر، برداشت یا معنای متفاوتی از آن برنامه برداشت میشود. از سوی دیگر رؤسای همه سازمانها علاقهمندند، بهطور دائم زیرمجموعه خود را پایش کنند. فعالیتهای ادارهکل سیما هم از شؤون ریاستی است و پیش از اینکه برای حوزههای صف، پژوهشی و... مؤثر باشد، مشاور اصلی در حوزه تصمیمگیری است. اینکه شأن ریاستی در قبال یک اتفاق خاص چگونه است؟ آیا باید اغماض کند، دستور اصلاح دهد انجام شود یا تذکر داده شود؟ بنابراین، بهنوعی گفته میشود که مرکز نظارت و ارزیابی و بهویژه ادارهکل نظارت سیما چشم و گوش و معتمد رئیس سازمان است.
تپق مجریان!
همیشه لحن مجری یا کارشناسان برای مردم سئوال است که آیا گزارشهایی درباره اینکه برخی مجریان نمیتوانند پرسشهای مناسب مطرح کنند یا ادبیات صحیح ندارند، تهیه میشود تا لحن اجراهایشان مورد ارزیابی قرار بگیرد. تراهی در این باره می گوید: اتفاقا دسته دوم گزارش نیز گزارشهای ارزیابی نام دارد. این گزارشها براساس اهمیت و ضرورتهای رسانه و مهندسی پیام با در نظر گرفتن مؤلفههایی تدوین میشود. بهعنوان مثال، مجریان 17 شبکه تلویزیونی بررسی و بعد اعلام میشود کدام مجریها از منظر اجرا توانمندتر هستند یا کدام به این دلیل که پرسشهای خوبی نمیتواند طرح کند یا ارتباط مناسبی با مخاطب برقرار نمیکند یا دائم تپق میزند یا از کلمات نامناسب و ادبیات نازیبا و غیرملموس استفاده میکند ضعیف هستند. یا برعکس در همه موارد عملکرد مناسبی دارند. در اینگونه موارد به صورت موردی عمل نمیشود، بلکه در یک گزارش با بازه سه ماهه ارزیابی صورت میگیرد. همچنین در خصوص فیلمهای سینمایی ممکن است یک صحنه خشن در فیلمی دیده شود که گزارش نقطهای داده میشود. اما اگر قرار باشد درونمایه (تِم) سریالها در یک بازه زمانی از منظر خشونت بررسی شود نوع ارائه این گزارش متفاوت خواهد بود. به عنوان مثال سریالهای رمضان 98، با مضمون خشونت بوده یا مثلث عشقی بوده یا به ماه رمضان کمتر توجه شده، یا به این مناسبت مذهبی ارتباطی نداشته یا غمناک بوده است. بررسی اینگونه موارد در گزارش ارزیابی و روندی صورت میگیرد. علاوه بر گزارشهای نظارتی و ارزیابی، گزارشهای دیگری نیز در ادارهکل سیما تهیه میشود که «گزارش بررسی» نام دارند. تدوین این گزارشها عمدتا با تمرکز بر رصد و بررسی براساس مؤلفه و اجزای برنامه صورت میگیرد. مؤلفههایی نظیر موسیقی، مجری، زبان و ادبیات فارسی و سامانه راهنمای الکترونیکی شبکهها (EPG) که از دادههای نظارتی نیز در جمعبندی استفاده میشود.
بخشش، لازم نیست اعدامش کنید
علاوه بر موارد اشاره شده، برخی مسائل فرامتنی نیز در تدوین یک گزارش نظارتی مؤثرند. به این معنا که گزارشهای اداره کل نظارت سیما ضمن اثرگذاری نباید سبب ایجاد حساسیت همکاران حوزه تولید شود. تراهی در این زمینه توضیح میدهد: در تدوین گزارشها بدون توجه به سیستم نمیتوانیم گزارش دهیم. باید ببینیم الآن اوضاع و احوال سیستممان چطور است و بعد گزارش تدوین شود. به عنوان مثال یکی از مجریان از نظر ادارهکل سیما بهتر است دیگر اجرا نکند، اما از نظر مدیر شبکه و گروه، آن مجری در کنار برخی ایرادات، محاسنی نیز دارد. در اینجا گزارش باید جامعنگر باشد و ویژگیهای مثبت نیز در نظر گرفته شود. مگر اینکه خطاهای آن مجری زیاد و تکرار شده و در حال ایجاد یا افزایش هزینه برای سازمان باشد. در اینجا به این مجری کارت قرمز داده میشود؛ اما باز هم اصراری نیست؛ البته انتظار آن است که مراجع تصمیمگیر در نظر داشته باشند که اقدام نظارتی و هشدار لازم داده شده است. نکته بعدی در تنظیم گزارشهای نظارتی، توجه به ایجاد ظرفیت برای پذیرش از سوی حوزه تولید است. نمیتوان گزارشی ارائه کرد که فقط اداره کل نظارت سیما آن را قبول داشته باشد. گزارش باید به نحوی تنظیم شود که ملاحظه نظارتی با عنوان یک اشکال و ایراد واضح بدون ایجاد شبهه و ابهام مورد پذیرش قرار گیرد. البته این نکته نیز مورد توجه است که ادارهکل نظارت سیما به دنبال ایجاد حساسیت در مجموعه تولید یا عوامل برنامهسازی نیست، به همین دلیل هم گزارشهای نظارتی به عوامل و تهیهکننده برنامهها داده نمیشود تا آنها مضطرب نشوند. تلاش بر آن است که نظرات و ملاحظات برای حوزه مدیریت باشد تا آنها بتوانند بنابر صلاحدید، استفاده مدیریتی کنند؛ زیرا روش مطلع کردن عوامل برنامه متفاوت و ممکن است برخی افراد توبیخ شوند، برخی با یک تذکر متنبه شوند و در مورد عدهای نیز با گفتوگو حل شود. این موارد توسط شبکه پیگیری میشود.
سرعت و دقت
ادارهکل نظارت و ارزیابی سیما با حساسیت ویژهای شروع به کار کرد.
کار ما تدوین گزارش کارشناسی است و چهار مؤلفه آن را اثرگذار میکند. سرعت و دقت، دو بخش از این مؤلفهها هستند که درباره برنامهها بعد از پخش، بسیار مورد توجه قرار میگیرند. به این صورت که اگر اشکالی روی آنتن مشاهده شد به سرعت گزارش داده شود تا اصلاح صورت گیرد و در بازپخش تکرار نشود. همچنین ممکن است از منظر ناظر برنامه، مسالهای در رسانه ملی مطرح شود که بعدها تبدیل به یک گلوله برف شود، بنابراین اگر الان جلوی آن گرفته نشود، در آینده تبدیل به اشکالهای بزرگتر خواهد شد که نمیتوان جلوی آن را گرفت؛ این مساله به دقت برمیگردد. نکته بعدی صحت است. اگر در یک حوزه نظارتی گفته شود مشکلی وجود دارد، حداقل پنج نفر دیگر هم باید آن را تأیید کنند و بگویند بر اساس شاخصها این اشکال وارد است. مساله دیگر منصفانه رأی دادن و لحاظ کردن همه شرایط در گزارش است. به عنوان مثال در برنامه زنده به صورت غیرقابل پیشبینی اتفاقاتی میافتد که مربوط به این نوع برنامههاست. مثل دیر رسیدن مهمان و.... اگر این مؤلفهها رعایت شود، گزارشهای نظارتی با حداقل هزینه اجتماعی و کمترین زمان به حوزه صف (سیما) منتقل میشود. در ادارهکل نظارت و ارزیابی سیما بخش اعظم مخاطبان گزارشها، مدیران شبکههای سیما و معاونت سیما هستند که از این طریق بر حوزه سیما اشراف بیشتری مییابند.
درباره برخی اشتباهات، به عنوان مثال صحبت کردن یک مجری درباره یک قومیت خاص، حداقل کاری که میتوان کرد عذرخواهی است. ولی باید این اتفاق در سریعترین زمان ممکن بیفتد، به همین دلیل بر این باورم که این گزارشها اگر با رعایت مؤلفههای گفته شده ارائه شود هزینه اجتماعی کمتری به دنبال خواهد داشت.
گزارشهای ما در سه سطح است. یکی براساس زمان است. برخی نکات نظارتی از درجه حساسیت بالایی برخوردار است که این موارد، روزانه ارسال میشود و اگر میزان حساسیت به قدری باشد که کاغذبازی اداری مانع آن باشد از طریق تلفن به مدیر شبکه گزارش میشود. برخی دیگر از گزارشهای نظارتی حساسیت کمتری دارد، لذا با توجه به صلاحدید به صورت هفتگی یا ماهانه ارسال و گاهی در قالب بسته تجمیعی ارائه میشود.
از نظر رویکرد نیز گزارشها به چند دسته تقسیمبندی میشوند. دسته اول گزارشهای نظارتی که به معنی اشکال و ایراد نقطهای و موردی است. به عنوان مثال گفته مجری یک برنامه یا یک کارشناس ممکن است برای مخاطب سوءتفاهم ایجاد کند یا باعث شود سازمان و نهادی علیه یکی از شبکههای سیما اعتراض کند. اینجا گزارش نظارتی یا همان نقطهای و موردی ارائه میشود که ایراد به کل برنامه برنمیگردد، بلکه به صورت نقطهای متوجه لحن مجری یا کارشناس برنامه است.
تشویق برنامه عصرجدید
ما برنامههای قوی را تشویق میکنیم که شاید برخلاف تصور رایج باشد. به عنوان مثال چندی پیش برنامه «عصر جدید» با حضور تهیهکننده و مجری این برنامه در ادارهکل نظارت و ارزیابی سیما مورد تشویق قرار گرفت، چون در کمترین زمان ممکن به یکی از برنامههای پرمخاطب و شاخص رسانه ملی تبدیل شد، از ظرفیت مشارکت مخاطبان و نیز تعامل با بینندگان به بهترین وجه استفاده کرد. برنامه از شاخصهای جذابیت و سرگرمکنندگی برخوردار است و مجری نیز با نقشآفرینی مؤثر در هدایت محتوایی و اثرگذاری، موفق عمل کرده است یا با دعوت از علی ضیا (مجری و تهیهکننده «فرمول یک» شبکه یک) ضمن آسیبشناسی، از این برنامه بهدلیل برجستهسازی شخصیتهای مردمی با معرفی افراد موفق از میان مردم عادی مورد قدردانی قرار گرفت. نکته بعدی، حذف برنامههای ناکارآمد است. در برخی از موضوعات حساس مثل موضوعات جنسی که طرح آن در رسانه همراه با ملاحظات و با توجه به آییننامههای ویژهای است و امکان پرداخت به این مساله در همه شبکهها و تمام ساعات وجود ندارد، گزارشهایی تنظیم و از بازپخش برنامه جلوگیری شده یا اینکه بعد از اعمال اصلاحات، روانه آنتن شده است.
هدف مچگیری نیست
یکی از دشواریهای کار نظارت نگارش گزارش است؛ این را مدیرکل نظارت و ارزیابی سیما میگوید و ادامه میدهد: گزارشدهی حساس است کمااینکه گاهی گزارش با لحن و زبانی نگاشته میشود که منجر به اخراج فردی میشود و گاهی با یک تذکر غائله خاتمه مییابد. نشست و برخاست با حوزه تولید در گزارشها مؤثر است. در این گپ و گفتها مشخص میشود که مثلا یک ایراد ظاهری به سبب انعکاس نور بوده یا فلان مهمان ضوابط پوششی را رعایت نکرده و سعی شده با کادربندی اشکال برطرف شود. گاهی آسیبشناسی میشود که مثلا یک مجری خاص با توجه به شاخصها و مؤلفهها برای اجرا مناسب نیست؛ چرا؟ چون مثلا خوشچهره نیست، یا با توجه به اجرا برای جوانان، نشاط و پویایی لازم را ندارد، نوع بیان و کلام، پوشش، تعامل با مخاطب و مهمان و ... ضعف یا قوت در هر یک از این موارد سنجیده و آسیبشناسی میشود.
نکته دیگر، اعتبار و پایایی گزارشهاست. یعنی اگر گزارشی ارائه میشود، صرفا سلیقهای نیست. برای این منظور گزارش نظارتی با یک کارشناس شروع میشود ودر سلسله مراتب به مدیرکل میرسد و در حوزه ریاست نیز کارشناس دیگری حضور دارد که خارج از حوزه ادارهکل سیما اعلام نظر میکند که آیا گزارش معتبر است یا خیر؟ خطایی که پیش آمده چه مقدار امکان دارد برای دیگران هم رخ دهد یا بهطور کل یک استثناست و اشکال وارد نیست. گاهی ممکن است ناظر برنامه ایرادی جزئی را رصد کند، اما یک اشکال بسیار مهم را نادیده بگیرد؛ بنابراین، وزن دهی به گزارش نیز در پایایی مؤثر است. مساله بعدی روشمند بودن گزارش است که براساس شیوه نظارتی، هم سلسله مراتب و هم ادبیات گزارش رعایت میشود. یعنی براساس نرمافزار نظارت صورت میگیرد و اشکال تصویری برش داده میشود تا چند نفر آن را ببینند، سپس گزارش میشود. نکته بسیار مهم دیگر، رویکرد گزارشهای نظارتی است که همکاران ادارهکل هیچگاه بهدنبال مچگیری نبودهاند، بلکه بهدنبال یاری رساندن به حوزه تولید بودهاند.
بود و نبود جسارت!
ممکن است بگویید نظارتها را بیشتر کنید تا تعداد خطاها کمتر شود اما به این مساله هم باید توجه کرد که در حوزه برنامهسازی نکتهای وجود دارد به نام جسارت. ادارهکل نظارت و ارزیابی سیما حق ندارد جسارت برنامهساز را در پرداختن به موضوعات مختلف از او سلب کند، چون در این صورت برنامهساز به سمت تولید برنامههای یکنواخت و شبیه هم خواهد رفت و به موضوعات جدید نمیپردازد. ضمن اینکه ارسال گزارشهای زیاد برای یک برنامه صرفا بهمعنای ضعیف بودن آن برنامه نیست، بلکه هدف، کاهش درصد خطای آن برنامه است. بر این اساس، در سال 98 تأکید بر تعامل با حوزه تولید و مدیران صف در اولویت اصلی این ادارهکل قرار گرفته تا برنامههای خلاقانه با محتوای غنیتر از قبل روانه آنتن شبکهها شود.
بیگمان، اجرای فرآیند نظارت و ارزیابی بدون تلاشهای متعهدانه و دلسوزانه همکاران ادارهکل بهویژه دو مدیر محترم خانمها آقارجبی مدیر نظارت و درخشانی مدیر ارزیابی میسر نیست و همچنین باید از زحمات 50 نفر از همکاران ناظر و ارزیاب که با دقت و هوشمندی تمام برنامههای شبکههای تلویزیونی را رصد و بررسی میکنند تشکر و قدردانی کنم.
نظارت بعد و قبل از پخش برنامه
برخی برنامههای مهم همزمان با پخش، نظارت میشود و با مدیر شبکه، مدیر پخش یا عوامل پخش در ارتباطیم؛ مثل ویژه برنامههای تحویل سال که در همان زمان اشکالات طرح و اصلاح میشوند. از طرف دیگر، اغلب برنامهها بهویژه در شبکههای عمومی بهصورت زنده پخش میشوند و امکان نظارت پیشینی وجود ندارد، اگر شبکهها را به سه دسته تقسیمبندی کنیم: شبکههای عمومی از جمله شبکههای یک تا پنج، شبکههای تخصصی که به موضوع خاصی میپردازند از جمله شبکههای سلامت، ورزش، قرآن، آموزش و افق و شبکههای اختصاصی که به یک مخاطب یا ساختار خاص اختصاص دارد مثل جامجم، نمایش، تماشا، نسیم، مستند، کودک و امید، میتوان نتیجه گرفت که اغلب برنامهها به صورت زنده پخش میشوند.
این واقعیت را هم باید پذیرفت که عملا امکان بازبینی قبل از پخش همه برنامهها وجود ندارد. باید در نظر گرفت با توجه به تعداد شبکههای سیما (17 شبکه 24 ساعته) و میزان ساعت پخش (حدود 25 هزار دقیقه در روز) اگر همه همکاران در سازمان هم بسیج شوند به نظر میرسد نیرو باز به آن اندازه نیست که همه برنامهها بازبینی شوند. پس مجبوریم دست به انتخاب بزنیم که در اینجا اولویت با برنامههای زنده است. همچنین بسیاری از برنامهها به لحاظ سختی تولید دیر به پخش میرسند. ما همیشه از اینکه سریالها را قبل از پخش بازبینی کرده و اصلاحات را اعلام کنیم استقبال کردهایم؛ اما سریالها عموما دیر به پخش میرسند. حتی گاهی مدیران پخش میگویند ما خودمان آن را با دور تند دیدهایم. بنابراین، همیشه شدنی نیست، اما وقتی بعد از پخش ایرادات مشخص میشوند حداقل در بازپخش تکرار نمیشوند. کلاهقرمزی نوروز 97 سبب ایجاد ناآرامی در خوزستان شد. آن هم فقط به دلیل پخش چند ثانیه از نقشه ایران و یک عروسک با لباس لری که باید لباس عربی میداشت. همین دو ثانیه بهسرعت در بازپخش اصلاح شد.
خطاهای مجریان
البته طی این مدت، اشکالاتی هم وجود داشته که قابلیت تبدیل به گلوله برف را داشتند که دلایل مختلفی داشته است از جمله بهرهگیری از افراد جدید در حوزه اجرا. اگر اشکالهای یک مجری در یک بازه سه ماهه گزارش شده و این فرد خود را با ضوابط چه به لحاظ ظاهری، تعامل، ادبیات و... تطبیق داده باشد، ولی بعد از سه ماه مجری جدید بیاید باید همین روند برای وی هم طی شود. ادارهکل نظارت سیما در برخی موضوعاتی که اکثر برنامهها و شبکهها به آن دچارند از قبل مواردی را تحت عنوان آسیبشناسی ابلاغ میکند. بهعنوان مثال در ماه رمضان اشکالهای سالهای گذشته شمارش میشود و در قالب مجموعهای در اختیار شبکههای تلویزیونی قرار میگیرد تا از تکرار دوباره این خطاها جلوگیری شود.بهعنوان مثال پخش برنامههای زنده از هیاتهای عزاداری ملاحظات زیادی دارد و پخش مستقیم آنها باید با برنامهریزی دقیق همراه باشد، اما پیشنهاد کلی براساس تجربه سالهای گذشته آن است که حتیالامکان مراسم هیاتها زنده پخش نشود. البته در مورد حضور برخی از مهمانهای حوزه تولید در برخی موارد ملاحظاتی دارد. بهعنوان مثال ادارهکل نظارت سیما اعلام میکند چون فلان مهمان پوشش مناسب ندارد، با مخاطب ارتباط نمیگیرد و درباره اهداف برنامه صحبت نمیکند یا به سؤالات بهدرستی پاسخ نمیدهد، در برنامهها حضور نیابد؛ اما ممکن است صرفا بهدلیل اینکه تهیهکننده دستمزد آن فرد خاص را از قبل پرداخت کرده یا اگر این فرد حذف شود برنامه بدون مهمان میماند مجبور به استفاده از آن فرد شود. البته چنین مواردی ناچیز است و تکرار آن نیز، آن هم به دفعات، قابل قبول نیست. البته باید به این سیاست حوزه تولید هم واقف بود که مسؤولان در تلاشند از حضور چهرهها به سمت حضور الگوها و افراد عادی اما موفق جامعه حرکت کنند. گاهی نیز برنامهای برای پاسخگویی به شبههای خاص تولید میشود که از طرف نهادی سفارش شده که ممکن است ناظران ادارهکل نظارت سیما از این سیاست بیاطلاع باشند. بهعبارتی ملاحظات ویژهای در تولید آن برنامه دخیل بوده که در تدوین گزارش نظارتی باید در نظر گرفته شود.
وضعیت خطوط قرمز
چرا مسائل مختلف و خطوط قرمز به صورت آییننامه و ضوابط به عوامل برنامهساز داده نمیشود؟ تراهی توضیح میدهد: سالهاست سیاستها و ضوابط برنامهسازی در قالب کتاب منتشر شده و در اختیار همکاران تولید قرار دارد. ادارهکل نظارت و ارزیابی سیما نیز هر ساله ضمن بازنگری این ضوابط، به دنبال غنیسازی محتوای آن از منظر کاربردی و کارکردی است. البته باید توجه داشت برخی ضوابط ثابت است، اما بعضی نیز براساس شرایط، مناسبت یا موضوعی خاص تدوین میشود. ضوابط موردی در بخشنامهها، مناسبتها، حوادث اجتماعی، سیاسی و... شکل میگیرد که این موارد هم به راحتی در دسترس برنامهسازان قرار میگیرد. بر این اساس، پاسخ به این سؤال روشن است و انتظار میرود عوامل تولید و برنامهسازان به ضوابط رسانه ملی اشراف کامل داشته باشند. قضاوت نهایی در حیطه عملکرد ادارهکل نظارت و ارزیابی سیما قرار میگیرد؟ وی ادامه میدهد: هماکنون در زمینه نظارت اجرایی، وظیفه ادارهکل، گزارشدهی و اطلاعرسانی به مدیران ارشد سازمان و معاونت سیما در سطوح مختلف است. پیگیری گزارشها با طرح در جلسات مشترک سازمانی، تلاش برای ایجاد حساسیت در حوزه تولید نسبت به اشکالها و ایرادات و تعامل مؤثر با عوامل برنامهساز و در برخی موارد دریافت بخشنامههای موردی از معاونت پژوهش، برنامهریزی و نظارت و نیز حوزه ریاست مبنی بر رعایت سیاستها و توجه ویژه به چارچوبهای سیاستگذاری صورت میگیرد.
ارزیابی درباره موسیقی
از جمله گزارشهایی که در ادارهکل نظارت و ارزیابی سیما تدوین میشود، گزارش درباره موسیقیهایی است که از شبکههای تلویزیونی پخش میشود. بهجز ایام مناسبتی خاص، موسیقی یکی از اجزای جدول پخش شبکههای تلویزیونی است. تراهی درباره این بخش از کار ادارهکل نظارت میگوید: دفتر موسیقی و سرود به عنوان مرجع تشخیص موسیقیها تعیین شده است. دفتری که تمام موسیقیهایی را که از تلویزیون پخش میشود کارشناسانه ارزیابی میکند و به آنها مجوز میدهد. در این مورد شبکههای تلویزیونی نمیتوانند به ادارهکل نظارت سیما اشکال بگیرند که این حوزه کارشناس موسیقی نیست چون نظارت همکاران ادارهکل براساس مجوزهای دفتر موسیقی و سرود صورت میگیرد. هم اکنون ماهانه به طور متوسط بین 25 تا 35 درصد موسیقیهای پخش شده از شبکههای تلویزیونی فاقد مجوز از دفتر موسیقی و سرود است. البته یک سوم از این موسیقیها، مواردی هستند که به دفتر موسیقی برای اعلام نظر ارسال نشدهاند. همچنین برخی از این موسیقیها نیز مجوز پخش از شبکه خاصی را دارند؛ اما در شبکه دیگری پخش میشوند که از نظر ادارهکل نظارت سیما فاقد مجوز پخش هستند. در برخی موارد نیز شبکهها مدعی هستند برای ساخت یک موسیقی بسیار زحمت کشیده شده و اکنون آماده پخش است و اگر مرکز موسیقی مجوز پخش ندهد ممکن است این سرمایه به هدر رود که البته به آنها اعلام میشود قبل از هزینه کردن برای ساخت موسیقی در مورد خواننده، شعر، آهنگ و... از دفتر موسیقی استعلام بگیرند.
جمعآوری واژگان بیگانه
اقدام دیگر ما، پیشنهاد برنامهسازی است. یعنی در مواردی پس از بررسی جدول پخش شبکهها مشخص میشود که با وجود آسیبها برنامههای لازم و مرتبط وجود ندارد. بهعنوان مثال استفاده زیاد از واژگان بیگانه، نوعی آسیب اعلام میشود و راهحل پیشنهادی ادارهکل نظارت سیما برای رفع این مساله، ضمن اجتناب از بهکارگیری واژگان بیگانه، تولید و پخش برنامههای جذاب درباره زبان فارسی یا اجرای برنامهها با حضور مجریان مسلط به ادبیات فارسی است.
تدوین گزارشها باید مبتنی بر جایگاه کارشناسی باشد و ناظران سیما باید براساس قوانین مصوب و ابلاغی رسانه ملی، نظارت و ارزیابی کنند. بر این اساس از چهار مرجع و منبع استفاده میشود.
1. اسناد بالادستی، قوانین مادر مرتبط با صدا و سیما و رهنمودهای حکیمانه رهبر معظم انقلاب که بر این اساس کتاب شاخصهای نظارت و ارزیابی تدوین شده و مبنای عمل همکاران است. در این کتاب به تجربههای سازمانی در حوزه نظارت نیز توجه شده است.
2 ضوابط و سیاستهای ابلاغی که در مناسبتهای مهم از جمله ماه رمضان، محرم، نوروز، دهه فجر و ... ابلاغ میشود که در این مواقع اداره کل نظارت و ارزیابی سیما موظف است، برنامههای پخش شده را با ضوابط ابلاغی تطبیق و گزارشهای لازم ارائه کند.
3. مصوبات شوراهای عالی سازمان بهویژه شورای معاونان و دستورهای رئیس محترم سازمان در مسائل مختلف بخشنامه و ابلاغ میشود که نظارت بر حسن اجرای آنها در برنامههای تلویزیونی بر عهده این ادارهکل است.
4. راهبردهای محتوایی و عملکردی که خود حوزه تولید تدوین میکند. به عنوان مثال حوزه سیما درباره انتخابات برنامههای خود را اعلام میکند و از اداره کل نظارت و ارزیابی انتظار میرود عملکرد حوزه تولید را بر اساس این راهبردها رصد و نظارت کند. البته باید یادآوری کنم که ادارهکل سیما در موضوعات مشخص از جمله انتخابات، با بهرهگیری از تجربههای پیشین اشکالها و ایرادهای قبلی را یادآوری میکند و در مواقع ضروری در قالب طرحنامه در اختیار حوزههای تولید قرار میدهد که مبنایی برای نظارت و ارزیابی است.
مینا مقرب صمدی
رسانه
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد