در ماجرای مرگ دلخراش یک کودک متاثر از برنامه عصر جدید چه کسی مقصر است؟

تقلید بچه گانه !

بارها هشدار داده بودند در پشت صحنه برنامه یک تیم پزشکی حاضر است که در صورت بروز حادثه به کمک شرکت‌کنندگان می‌شتابند. از سوی دیگر، شرکت‌کنندگان هم بعد از اجرا همیشه از سال‌ها تمرینشان برای اجرای چنین حرکاتی می‌گفتند. با این وجود اما آنچه نباید می‌شد، حادث شد. پدری می‌گوید پسر 12 ساله‌اش به تقلید از یکی از اجراهای برنامه عصر جدید طناب را بر گردنش آویخت تا حرکات نمایشی را امتحان کند و بازی بازی جان خود را جدی جدی از دست داد. سه‌شنبه هفته گذشته ۱۸ تیر، جسد حلق‌آویز شده این نوجوان در حیاط منزلشان در بابل کشف شد. برخی انگشت اتهام را به سوی برنامه و تلویزیون گرفتند و پخش چنین برنامه‌ای برای همه گروه‌های سنی را باعث و بانی این رخداد خواندند، عده‌ای پشت عصر جدید درآمدند، از هشدارهای پی درپی و ساعت دیرهنگام پخش آن گفتند و خانواده را مسؤول اصلی بروز چنین حادثه‌ای معرفی کردند. هر چه بگوییم و این و آن را مقصر کنیم، سهیل از سفر رفته بازنمی‌گردد اما با پرداختن به جزئیات این ماجرا و نگاه کارشناسی به آن شاید بتوان از بروز اتفاقات مشابه در آینده جلوگیری کرد. به همین منظور در ادامه به جزئیات این حادثه و اطلاعیه پلیس را بیان کردیم و از یک کارشناس رسانه در مورد نقش رسانه و خانواده در چنین ماجراهایی پرسیده‌ایم.
کد خبر: ۱۲۱۷۹۹۶

12 سال داشت، نامش سهیل بود و در بخش گتاب روستای کرتیچ‌کلا (بالا‌میرکلاء) بابل زندگی می‌کرد. پدرش به رسانه‌ها می‌گوید: «یک شب برنامه عصر جدید را می‌دیدیم. آن قسمتی بود که شرکت‌کننده طنابی به دور گردنش انداخت و حرکات نمایشی اجرا می‌کرد. پسرم پرسید: بابا اینها چنین کاری انجام می‌دهند خفه نمی‌شوند؟ گفتم: اینها سال‌ها تمرین کرده‌اند و یک دکتر هم آنجا حضور دارد که اگر مشکلی پیش آمد کمکشان کند. گفتم پسرم این کارها خیلی خطرناک است و نیاز به تمرین و مهارت زیادی دارد. به فرزندم تاکید کردم از این کارها را انجام ندهی، گفت نه فقط سوال می‌کنم.»
طبق روایت خانواده، پسر شنیده اما گوش نداده است. سهیل با دیدن حرکات نمایشی برخی گروه‌‌های شرکت‌کننده در برنامه تلویزیونی عصر جدید قصد انجام این حرکات را داشته و روزی که اعضای خانواده برای انجام کاری بیرون رفته بودند، فکر خود را عملی می‌کند. خسرو نصیرایی، پدر سهیل ادامه می‌دهد: پسر من گاهی کارهای خطرناک انجام می‌داد من هم به او هشدار داده بودم که چنین کارهایی را وقتی تنهاست انجام ندهد. روز حادثه با پرچمی که در خانه داشتیم و در طبقه پایین خانه بود می‌خواسته به تقلید از حرکاتی که در آن برنامه دیده بود خودش را تاب دهد که پرچم را بالای میله‌ای که روی ستون خانه بود گذاشته و آویزان شده اما گیر افتاد و نتوانست خودش را نجات دهد.
اعضای خانواده پس از مراجعه به خانه با جسد حلق‌آویز فرزندشان مواجه شدند.
پلیس چه می‌گوید؟
پدر سهیل به ایسنا گفته است: فرزندم بازیگوش بود و خیلی به این برنامه‌ها توجه می‌کرد، اگه جلویش را می‌گرفتم تکرار برنامه را می‌دید و در حال حاضر نمی‌توان بچه‌ها را کاملا از این برنامه‌ها دور نگه داشت. به دوستانش گفته می‌خواهم برنامه عصر جدید اجرا کنم اما توضیح نداد، به ما هم چیزی نگفته بود و از خلوتی خانه استفاده کرد... او به دنبال امتحان برنامه‌های هیجان‌انگیز بود اما از این آزمون برنگشت. رئیس مرکز اطلاع‌رسانی پلیس مازندران در گفت‌وگو با خبرنگار گروه حوادث جام‌جم در این‌باره بیان کرده است: فوت پسر 12 ساله را تایید می‌کنیم اما علت و انگیزه‌اش مشخص نیست و موضوع تقلید از برنامه ادعای پدر این طفل است و نمی‌توان آن را تایید و تکذیب کرد. البته تحقیقات اولیه نشان می‌دهد متوفی اختلاف با خانواده و مشکلی در زندگی‌اش نداشته است.
تنها 5 کیلومتر تا بهشت
کودکان، من و شما نیستند که با دیدن سریال و برنامه تلویزیونی بتوانند خوب و بد آن را تمیز و تصاویرش را تجزیه و تحلیل کنند. هرچقدر از سواد رسانه‌ای بگوییم و درصدد آموزش آن در مدارس و... باشیم، در بعضی موارد با توجه به توانایی‌های ذهنی کودک و قدرت استدلال او در مواجهه با خطر زیاد نمی‌توان روی آموزش‌های پیشگیرانه حساب باز کرد.
به‌همین خاطر از این دست اتفاق‌های تلخ در ایران و آن‌سوی مرزها بسیار افتاده است. مثلا همین چند سال پیش محمدمهدی، 12 ساله خواست به تقلید از سریال پنج کیلومتر تا بهشت روح شدن را امتحان کند تا در آن حال نزد خانواده‌اش بیاید اما رفت و برنگشت. او مقابل چشمان برادر کوچک‌ترش روسری را به میله بارفیکس قلاب کرد، حلق‌آویز شد و تمام.
کی مقصره؟
ماجرای محمدمهدی حسابی برای سازندگان سریال دردسرساز شد و پای آنها را به دادگاه کشاند اما سوال اینجاست که واقعا رسانه در این میان تا چه حد موثر و مقصر است؟ رسانه می‌تواند برای برنامه‌هایش گروه سنی در نظر بگیرد که این مهم با توجه به فراگیر بودن تلویزیون چندان محلی از اعراب ندارد و سر آخر کار به‌دست خانواده می‌افتد. یعنی تلویزیون می‌تواند پیش از پخش برنامه اعلام خطر کند که مثلا هرگز در منزل حرکات شرکت‌کنندگان این برنامه را امتحان نکنید. مجری و عوامل برنامه می‌توانند در طول آن تذکر دهند یا علامت ممنوعیت سنی زیر برنامه درج شود، اما به‌واقع همان‌گونه که در قصه تلخ سهیل شاهد بودیم، گاهی کنجکاوی‌بچه‌ها آن هم در سن و سالی خاص آن‌قدر زیاد است که کار از دست تلویزیون خارج و برای خانواده‌ها هم دشوار می‌شود. به‌ویژه آن‌که امروز اینترنت و شبکه‌های اجتماعی مجازی هم به میدان آمده‌اند و این‌که کودک یا نوجوان تصاویری با محتوای خطرناک یا نامناسب ببیند، احتمالش بیش از پیش است و جلوگیری از آن سخت.

یک حادثه تلخ و هشدار برای خانواده‌ها

داوود صفایی
پژوهشگر علوم ارتباطات و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد
این اتفاق یک حادثه است؛ حادثه‌ای که ممکن است مثلا بر اثر رانندگی هم رخ دهد. اصل این جریان هم به اشتباه و خطا در شناخت برمی‌گردد، موضوعی که در کودکان محتمل‌تر است. به هر حال در همه جای دنیا هر امکان و وسیله‌ای در عین خدمات و مزایایی که دارد، گاه آثار مخربی هم از خود به جا می‌گذارد، مثل برق که امروز جزو اصلی‌ترین ملزومات زندگی ماست، اما گاهی کشنده است و اگر کسی از آن آگاهی نداشته باشد، آسیب جدی را که گاهی به مرگ ختم می‌شود، می‌بیند.
«عصر جدید» بدآموزی ندارد
در مورد این اتفاق نیز همین طور است و این که بگوییم برنامه عصر جدید مقصر اصلی است و بدآموزی دارد، قابل قبول نیست. عصر جدید یک برنامه معمولی و عادی است که با ویژگی‌هایی که لازم بوده روی آنتن رفته و هر سری شرکت کنندگانی دارد که کارهای مختلفی انجام می‌دهند. حال این که کودکی به اشتباه بر اثر دیدن یکی از قسمت‌های این برنامه تصمیم می‌گیرد آن را بازسازی و تکرار کند و دچار مشکل می‌شود، نه به مدیریت برنامه، نه به ساخت و نه به هنرمندی که ایفای نقش کرده، بر‌می‌گردد، چون صدها هزار کودک دیگر هم ممکن است آن را دیده اما چنین اقدامی نکرده باشند. به همین دلیل این که خیلی از ما عادت کرده‌ایم با چنین اتفاقاتی به کارگردان و سازندگان حمله می‌کنیم، اصلا درست نیست.
توجه نکردن به گروه سنی
در کنار همه اینها ضعفی که در فرهنگ و رسانه ما وجود دارد، این است که هیچ‌کس این را ‌که فلان برنامه برای چه گروه سنی است درنظر نمی‌گیرد و به آن توجه نمی‌کند. این در حالی است که حتی اگر در زیرنویس هم رده‌بندی سنی قید شود، کسی آن را رعایت نمی‌کند. در این بین به قول دکتر شریعتی که گفته بود «پدر و مادرها ما متهم هستیم»، با آن‌که والدین مسؤولیت خیلی از موارد را به عهده دارند، اما آنها هم گاهی حواسشان نیست، در صورتی که آنها مسؤول سلامت خانواده و بچه‌ها هستند و خیلی اوقات سر مواردی مثل خوردن نوشیدنی‌ها مضر و... بحث‌ها می‌شود اما درباره موارد این‌چنینی، برخورد خاصی صورت نمی‌گیرد. همان‌طور که کمتر می‌بینید خانواده‌ای ساعت 10 تلویزیون را خاموش یا بچه‌ها را از آن دور کند. بنابراین آموزش و فرهنگ استفاده از رسانه‌ها باید توسط خانواده‌ها ارائه شود، چنانچه برخلاف کشور ما که خیلی اوقات بچه‌ها تا یک شب پای تلویزیون‌اند، در کشورهای توسعه‌یافته کمتر پیش می‌آید بچه‌ای تا این زمان بیدار بماند.
بچه‌ها می‌فهمند
در مورد برنامه‌ای مثل «عصر جدید» مضاف بر تمام موارد مذکور، خیلی اوقات بچه از عواقب کاری که می‌کند خبر دارد، اما برای امتحان کردن آن اقدام به کارهایی می‌کند که گاهی چنین اتفاقاتی را رقم می‌زند. در مورد خبر تلخ منتشر شده هم آن بچه این‌طور نبوده که نداند اگر خودش را دار بزند می‌میرد، بلکه می‌خواسته تا حرکات خاص و بندبازی کند و تصادفا دچار حادثه شده. حتی احتمال فرضیه فهم اشتباه هم یک در هزار است و همه داستان یک اتفاق تلخ بوده است. در آخر می‌شود از این ماجرای دردناک درس گرفت که خانواده‌ها باید معیارهای انضباطی درباره فرزندانشان را جدی‌تر بگیرند و بیشتر برایش زمان صرف کنند.

نوشین مجلسی
فاطمه شهدوست

رسانه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها