نویسنده: علی جلائی متولد: 60، تهران
کد خبر: ۱۲۱۶۳۱۸

خلاصه داستان: رضا و شادی به خاطر نزدیکی محل کارشان با همدیگر آشنا می‌شوند. این آشنایی و دوستی سه سال ادامه پیدا می‌کند و در نهایت به زندگی مشترک آنها منجر می‌گردد، زندگی مشترکی که خارج از عرف جامعه است، چون شادی حاضر به ازدواج معمول و رسمی نیست و بر‌اساس عقاید فمینیستی تندروانه خود، ازدواج را عامل محدودیت زن در اجتماع می‌داند. رضا علی‌رغم میل باطنیش، در اثر علاقه ایجاد شده و با امید به اصلاح نظر شادی در آینده، به پیشنهاد شادی مبنی بر ازدواج سفید تن می‌دهد. وجود نگاه متفاوت رضا و شادی به زندگی و تفاوت استانداردهای فکری این دو نفر موجب بروز مشکلات مختلفی در زندگی مشترکشان می‌شود که عمدتا حول مساله آزادیخواهی بیش از حد شادی و
غیرتی بودن رضا می‌گردد. مسائلی مانند دید اجتماع به چنین ازدواجی نیز مزید بر علت گردیده و کار را به جایی می‌رساند که شادی تصمیم به جدایی از رضا می‌گیرد، اما در همین زمان دو اتفاق، قضیه جدایی را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد؛ اول مرگ دوست صمیمی رضا به نام سیامک و دوم باردار شدن شادی!
مرگ سیامک رضا را افسرده می‌کند و شادی در تصمیم خود مبنی بر جدایی مصمم تر می‌شود و تصمیم می‌گیرد با سقط جنین، خودش را از این رابطه برهاند. امری که باعث می‌شود این رابطه نصفه و نیمه به طور کامل گسسته شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها