شرور شرق تهران در گفت‌وگو با جام‌جم ، جزئیات شرارت منجر به قتل را تشریح کرد

گول هیکلم را خوردم!

شرور معروف شرق تهران معروف به غول، دیروز جزئیات تیراندازی مرگبار در شرق تهران را تشریح کرد.
کد خبر: ۱۲۱۶۰۰۲

سرهنگ کارآگاه داوود فرد، جانشین رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ دیروز در جمع خبرنگاران در تشریح عملیات دستگیری متهم اظهار کرد: 9 خرداد سال جاری پس از اعلام فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ مطلع شدیم در منطقه شرق تهران نزاعی صورت گرفته که در پی این درگیری یک نفر با سلاح گرم به قتل رسیده است. کارآگاهان بلافاصله در صحنه قتل حاضر و متوجه شدند یکی از اراذل و اوباش سطح یک شرق تهران معروف به غول در این درگیری حاضر بوده و پس از قتل مردی با شلیک گلوله متواری شده است. با شناسایی هویت عامل جنایت تیمی از ماموران راهی خانه او و پاتوق‌هایش شدند، اما غول از تهران گریخته بود.هفته گذشته متوجه شدیم متهم به غرب کشور رفته و قصد خروج از کشور را دارد که تیمی از ماموران راهی مخفیگاه متهم شده و او را قبل از ترک کشور دستگیر کرده و به تهران منتقل کردند.
فرد درخصوص ادعای قاتل مبنی بر این‌که به تنهایی در مقابل ۲۰ نفر ایستاده و با آنها درگیر شده است، گفت: برخی افراد به‌دلیل فیزیک یا روحیه‌ای که دارند به خود القاب کاذب می‌دهند. این فرد نیز خودش را بسیار قوی تصور می‌کرده و دارای قلمرو بوده است و به خاطر فیزیک خاصی که داشته خود را غول نامیده بود. البته در این درگیری تنها نبوده و چند نفر دیگر نیز در این درگیری شرکت کرده بودند.متهم به قتل از اراذل و اوباش سطح یک تهران بوده که دارای سوابق دیگری هم هست.

20 نفر به یک نفر

حسین 37 ساله معروف به غول روی بازوی دست راستش خالکوبی شبیه تارهای عنکبوت دارد و دست چپش را با آتل بسته است. ماموران به پاهایش پابند زده‌اند و به‌سختی هیکل 120کیلویی‌اش را تکان می‌دهد.

سابقه داری؟
بله. چند بار به اتهام دعوا و درگیری و قمه‌کشی به زندان افتادم و هر بار مدتی در زندان بودم، دیه می‌دادم و بیرون می‌آمدم. بیشتر جرایم را در دوران مجردی انجام دادم. زمانی که ازدواج کردم و صاحب دو پسر 13 و شش ساله شدم، کمتر دعوا و درگیری داشتم.
با مقتول آشنا بودی؟
شناخت زیادی با مقتول نداشتم و او با دوستم مصطفی اختلاف و درگیری داشت. دوستم خودش سابقه خلاف و درگیری داشت و به دختری علاقه‌مند بود که مقتول هم به آن دختر علاقه داشت. همین موضوع انگیزه درگیری آنها بود. سه ماه پیش سر همین موضوع آنها در قهوه‌خانه با هم دعوایشان شد. روز بعد رفتند در مقابل خانه مقتول تا آشتی کنند که دوباره دعوا و درگیری شد، دوستم از آن جوان کینه داشت و می‌خواست انتقام بگیرد. آخر مرا گرفتار انتقام خود کرد.
چرا به غول معروفی؟
فقط به خاطر این‌که جثه بزرگی داشتم و قوی‌هیکل بودم در میان خلافکارها به غول معروف شدم و این نام بر‌رویم ماند.
بعد از آزادی چه کار می‌‌کردی؟
چند سالی است که مربی بدنسازی باشگاه ورزشی‌ام.
خودت مقام ورزشی هم داری؟
بله. هشت مدال طلای کشوری در رشته پاورلیفتینگ به‌دست آوردم.
همیشه مسلحی؟
نه. سلاح کلت برای دوستم مصطفی بود. آن را شش‌میلیون تومان از فردی خریده بود.
از روز جنایت بگو.
بعدازظهر مقتول و پدرش و چند نفر دیگر را در خیابان دیدم که با هم دعوایمان شد و آنها به من تکه انداختند. در ادامه به خانه بازگشتم و سوار موتور یکی از دوستانم شدم. همان موقع مصطفی با من تماس گرفت و خواست که سلاح را برایش بیاورم. درحال عبور از مقابل مغازه قصابی مقتول و پدرش در خیابان صفا بودیم که او دوباره مرا دید و به من متلک گفت و عصبانی‌ام کرد. آنها بیست نفر بودند که با من دعوا کردند. در این گیرو دار با سلاحی که داشتم به مقتول چند تیر شلیک کردم. دوستان مقتول ده ضربه با قمه و چاقو به من زدند.
بعد از قتل کجا رفتی؟
سلاحم در محل جنایت افتادو همانجا ماند. خیلی ترسیده بودم و بی‌آن‌که به خانواده‌ام بگویم با پولی که همراه داشتم سوار موتور شدم و فرار کردم. بعداز آن به ترمینال رفتم و با سوار شدن به اتوبوس به غرب کشور رفتم. درشهر مرزی با پولی که داشتم خانه‌ای اجاره کردم. پنج‌ شبانه‌روز نخوابیدم و فقط صحنه درگیری آن جوان مقابل چشمانم بود. در این یک ماه فقط نوشابه، نوشیدنی، آب و بیسکویت می‌خوردم. حتی زمانی که بازداشت شدم، غافلگیر شدم.
می‌خواستی به کدام کشور فرار کنی؟
من قصد فرار به خارج را نداشتم و نمی‌دانم چرا پلیس این موضوع را مطرح کرده است.
حرف آخر؟
نمی‌خواستم پسر جوان کشته شود، با او مشکلی نداشتم. کارت قرمز دارم واز سربازی معاف شدم و در چند سال اخیر هم دچار مشکلات روحی شده و افسرده بودم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها