در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
فیلمی دغدغهمند
افشین علیار، منتقد و نویسنده سینمای ایران با ابراز رضایت از تماشای فیلم نبات به جامجم میگوید: نبات فیلمی است که برای مخاطب سینما ساخته شده و اثری است ملودرام که با استانداردهای ساختاری شکل گرفته.
این فیلم به دلیل ظرفیت موضوعی بهدرستی قصهگویی میکند و هدف فیلمساز با فیلمش کاملا مشخص است. پگاه ارضی به هیچ وجه وارد حاشیههای فرمیک فیلمسازی نشده و با قصه و روایتی منسجم همراه با قالب مناسب در شرایط بسیار ساده توانسته فیلم اولش را بسازد.
بیشک ارضی در ساخت فیلم اولش دغدغههایی داشته، اما چه خوب که این دغدغه به پزروشنفکری و فرم خاصی تبدیل نشده. حتی نبات میتوانست یک اثر فمینیستی باشد، اما نیست چرا که هدف یا دغدغه فیلمساز در محتوای اثر مصرف شده است. به همین دلیل مخاطب میتواند با سهشخصیت اصلی فیلم کنار بیاید، زیرا این سهشخصیت در دسترس مخاطب در جامعه قرار دارند.
او افزود: در نبات چیز تازهای خلق و کشف نمیشود، همه عناصر داستانی در راستای مشخصی قرار گرفتهاند و هسته مرکزی فیلم گرچه نبات است، اما رابطه سعید و سایه هم در ایجاد قصه مهم به نظر میرسد. اساسا فیلمساز هیچ دخالتی در چگونگی واکنش نشان دادن شخصیتهایش ندارد و هر کدام از این سه شخصیت وظیفه جلو بردن فیلم را دارند. نبات سه محوریت اصلی دارد و شناسه آن از رابطهای نافرجام سعید و سایه شروع میشود، اما ارضی در نشان دادن رابطه پدر فرزندی بهدرستی پیش رفته است که البته این امکان وجود داشت تا رابطه بیشتری از سعید و نبات ببینیم، اما فیلمساز برای رسیدن به هدفش قصد داشته خردهروایتهای دست و پا گیر را وارد جریان قصه نکند. به همین دلیل ساختار فیلم نبات در جهت قصهپردازی جلو رفته است.
این منتقد خاطرنشان کرد: ما هیچ نکته اضافی در فیلم نمیبینیم، حتی به کار و حرفه سعید هم اشارهای ظریف میشود که فیلمساز میتوانست بیشتر آن را نشان بدهد یا اینکه معلوم نمیشود آن رسید کافهای که در جیب سعید توسط نبات پیدا میشود چه کارکردی برای فیلم دارد، از سوی دیگر ارتباط سایه با نبات در کارگاه سفالگری یکباره دیده میشود که این میتوانست با یک دیالوگ به مخاطب آگاهی بدهد که سایه چگونه به آن کارگاه سفالگری رفته و چگونه به نبات نزدیک شده است.
وارد جریانات بالیوودی نمیشود
علیار توضیح داد: ارضی به عنوان فیلمساز زن به هیچ وجه پشت دو شخصیت زن فیلمش نمیایستد. بلکه در مقاطع زمانی این حق را به سعید میدهد که چرا نمیخواهد سایه به نبات نزدیک شود، اما باز هم ارضی در نشان دادن رابطه سعید و سایه کم میگذارد و همچنین به طور واضح مشخص نمیشود چرا سایه به ایتالیا رفته است که در چند سکانس دو نفره سعید و رویا این امکان وجود داشت که این مساله مشخص شود، اما در یک سکانس سایه دلیل مهاجرتش را دوست نداشتن سعید عنوان و در سکانس بعد آن را نفی میکند!
شاید بهتر میبود بیماری آلزایمر سایه مطرح نمیشد این علت باعث شده که سایه بعد از ده سال به فکر مادر بودنش بیفتد که از احساسات مادرانهاش کاسته است، از سوی دیگر سعید بعد از دانستن بیماری سایه آرامتر میشود و حتی سراغ حلقهاش میرود و گریه میکند.
چه خوب که فیلم وارد جریانات بالیوودی نمیشود، اینکه نبات و سایه برخورد احساسی مادر و فرزندی ندارند به فیلم کمک بزرگی کرده است و نبات از آن طرح که سعید کشیده است میفهمد مادرش رویا (سایه) بوده است.
اینکه فیلمساز، طلبکار شدن نبات نسبت به دروغهای سعید (مرگ مادرش) را نشان نمیدهد از ویژگیهای مهم فیلم به حساب میآید و اضافه کنید که پایانبندی فیلم به هیچ وجه پایان خوش نیست.
او در پایان تاکید کرد: اساسا این پایان نشاندهنده یک رابطه یا عشق نافرجام است که امیدواری به ایجاد رابطه را گوشزد میکند. نبات برای پگاه ارضی به عنوان اولین فیلم سینماییاش اثر مهمی محسوب میشود؛ حداقل در این اوضاع نابسامان محتوایی نبات فیلمی است که براساس محتوا و نگرش ساخته شده است.
باران حیدری
گروه سینما
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد