یادداشتی از حامد عسکری شاعر و نویسنده

خداحافظ ای آبی روشن عشق

تمام شد، انگار همین دیروز غروب بود که روی پشت بام تحریریه رفته بودیم دنبال هلال ماه، همین دیروز غروب بود که اولین سفره افطار رمضان امسال را انداختیم و نشستیم به اللهم لک صمنا.
کد خبر: ۱۲۱۰۱۲۳

فردا آخرین روزی است که در رمضان امسال روزه می‌گیریم و تا سال آینده معلوم نیست کی مرده و کی زنده ؟ سی شب سی سحر سی افطار ... سی روزی که ثانیه ثانیه اش می‌شد بالی برای پرواز باشد (خودم را عرض می‌کنم) از کف رفت و آه از آن لحظاتی که بعد از مرگ واقعیت رمضان را بفهمیم و بشناسیم و برای ثانیه ثانیه‌اش چه ضجه‌ها که نخواهیم زد.
سی روز نمازمان را اول وقت خواندیم و سحر‌ها بیدار شدیم و طول روز را روزه بودیم و یک کمی هم مراقب چشم و گوش و زبانمان بودیم. دلمان خیلی روشن‌تر است و قلبمان آرام‌تر، فکر کن درست و درمان بندگی می‌کردیم در تمام طول سال چه حال خوبی بود. حالا از فردا دوباره غل و زنجیر از دست و پای شیطان باز می‌کند و دوباره ماییم و همان وسوسه‌هایی که دست از سرمان بر نمی‌دارند. خدایا ما در رمضان حالمان خوب است. یک لطفی کن همین‌طوری که در این یک ماه مثل پدرها دستت پشت زین دوچرخه ما بوده و به کمک تو کمتر زمین خوردیم و درست‌تر رکاب زدیم دستت را برندارو ما بقیه سال آینده هم همین‌طوری باشیم. خدای مهربان، یک لطفی کن همین سبکی، همین حال خوش، همین حال بخشیده شدن ما را تافت بزن که در تمام طول سال ثابت بماند و ما همیشه همین جوری حالمان خوش و خرم باشد. خدایا این آخرین رمضان عمر ما نباشد و لطفا مکرر در مکرر لذت چشیدن مناجات با خودت در رمضان را به ما محبت کن ... خیلی ممنونم. خدایا خیلی مهمانی خوبی بود، مرسی ...

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها