در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
مجید رحمانی/ عضو تیم بازیسازی بلک کیوب گیمز
سختی میراثداری
به مناسبت پانزدهمین سالگرد هفتهنامه کلیک جا دارد که از سید طه رسولی یادی کنیم. او برای من و بسیاری از جوانان هم سن من، شاید اولین روزنامهنگاری بود که اسمش را بلد بودیم و هر هفته یکشنبهها منتظر بودیم تا نقد و بررسی او از بازیهای روز دنیا را بخوانیم. جامجم تنها روزنامهای بود که در کنار مجلههای خصوصی بازی در مورد آنها مینوشت و گرچه فضای آن بسیار کمتر بود، اما یکشنبههای هفته را خیلی خاص میکرد! طه رسولی و کلیک سهم زیادی در آشنایی من با بسیاری از بازیهایی داشتند که شاید بدون آنها هرگز به چشمم نمیخوردند و بعضی از آنها به بهترینهای عمرم تبدیل شدند. طه نه تنها من بلکه فکر میکنم خیلی از ما گیمرهای ایرانی را با بازیهای ژاپنی آشتی داد و با انتخابهایش در نوع بازیها، به ما یاد داد نگاه عمیقتر و دقیقتری به آنها داشته و مدام دنبالهرو جریان مِین استریم نباشیم. من با این نگاه با کلیک آشنا شدم، هر هفته به مدت چند سال تمام ضمیمههای کلیک را آرشیو میکردم و آرزو داشتم من هم روزی برای بازی کردن پول بگیرم! آن موقع این طور فکر میکردم دیگر! به هرحال چند سال بعد طه از کلیک رفت و فرهنگ هدایتی جای او را گرفت و سپس سیاوش هم آمد. به لطف سیاوش و فرهنگ این فرصت به من داده شد تا اولین مطلبم را برای هفتهنامهای که سالها مخاطبش بودم بنویسم و این شروع ماجراجویی من در کلیک شد. ماجرایی که نمیدانم چه مدت دیگر ادامه خواهد داشت، ولی امیدوارم بتوانیم میراثدار تاثیری باشیم که کلیک آن زمان روی ما گذاشت.
نویسنده بازی
آرش جهانگیری/ طراح تجربه کاربری
دعوتنامههای 5000 تومنی
آن سالها که یاهو مسنجر حرف اول و آخر را میزد، همین که بهجای موتور جستوجوهای رایج آن روزها، یعنی یاهو و آستاویستا از گوگل نوپا استفاده میکردی، چنان حس گیکی به آدم میداد که نگو و نپرس.
اما چند سال بعد که گوگل حسابی خودش را در دل کاربران جا انداخته بود دیگر کمتر کسی سراغ آن موتور جستوجوهای قدیمی میرفت.
همان روزها در سال ۲۰۰۴ بود که برای اولین بار خبر پست الکترونیکی جدید گوگل را در کلیک جامجم خواندم.
یک ایمیل جدید به نام «جیمیل» که قرار بود یک گیگابایت حافظه در اختیار کاربران قرار دهد! آن هم در برابر «یاهو میل» که حافظهاش به ۵۰ مگابایت هم نمیرسید، اما قسمت دردناک خبر درج شده در کلیک این بود که تنها راه رسیدن به جیمیل، داشتن دعوتنامه از طرف یک نفر دیگر بود.
همین خبر هیجانانگیز کافی بود که دست به دامن عموی فرنگ رفته شوم تا یکی از پنج دعوتنامهاش را خرج برادرزادهاش کند تا جزو اولین «جیمیل»داران ایران شود (به خیال خودم).
حالا بماند که فردای «جیمیل»دار شدن، آن پنج دعوتنامهام را به قیمت 5000تومن به همکلاسیهایم فروختم:)
نویسنده بازار و زندگی همراه
محسن سمسارپور / پژوهشگر کسب و کار دیجیتال
کلیک؛ دور تا نزدیک
روزنامه جامجم و ضمیمه کلیک نوستالژی دوران کودکی من، هر هفته منتظر رسیدنش به باجه روزنامه فروشی بودم برای خواندن مطالب جدید در حوزه فناوری اطلاعات، سالها از آن روزهای پرهیجان و انتظار برای رسیدن روزنامه و خواندن مطالب گذشت و امروز افتخار اینکه خودم بنویسم را دارم.
حس خوب نوشتن، حس خوب ارتباط با ایران، حس خوب خوانده شدن و کلی حسهای خوب دیگر روزهای نوشتن من در جامجم را ساخته است. درست است که امروز اطلاعات و دانش در فضای مجازی شاید سریعتر از هر رسانه دیگری منتشر شود، اما هنوز هم حال و هوای خوب خواندن روزنامه و استشمام بوی خوش کاغذ (که این روزها گران هم شده) برای برخی جزو جذابیتهای نوستالژیکی است که هرگز فراموش نمیشود.
از نظر من نوشتن یعنی زندگی و زندگی یعنی نوشتن...
نویسنده ذرهبین
سیاوش شهبازی/ مشاور تولید و بازاریابی بازی
خشت اول
شاید سیزده-چهارده ساله بودم که اولین بار با کلیک آشنا شدم؛ آن هم لابهلای یکسری کاغذ باطله! اگر اشتباه نکنم، نقد و بررسی قسمت دوم هیتمن بود و اینگونه بود که کله کچل مامور ۴۷ و قلم طه رسولی، آغاز نگاه جدی من به گیم را رقم زد! با کلیک فهمیدم میتوان با حساسیت و وسواس به هنر و سرگرمی نگاه کرده و در کنار لذت، فایده و تجربه هم کسب کرد. از خواندن کلیک، به خواندن مجله بازینما و همکاری با آن رسیدم و چند سال بعد به دعوت فرهنگ هدایتی ـ نویسنده آن زمان صفحه بازی کلیک - همکاریام را با این مجموعه آغاز کردم. حالا که فکرش را میکنم، میبینم شاید اگر کلیک نبود، باز هم از طریق رسانهای دیگر شیفته هنر و نقد میشدم و باز هم خوراک روحم را با وسواس انتخاب میکردم، اما قطعا باز هم نیاز به یادگیری داشتم. رسالت قلم نیز جز این نیست، پس تولد کلیک - رسانهای که زمانی تکتازی و فرهنگسازی میکرد - مبارک باشد و انشاءا... روح و رسالتش باقی بماند.
نویسنده بازی
صالح سپهریفر/ مشاور کسب و کارهای نوپا
جذاب در هیاهو
شاید تا همین ده سال پیش، روزنامه و دیگر نشریات مکتوب، یکی از بهترین منابع برای آگاهی از آخرین رویدادها در دنیای فناوری به شمار میرفتند، اما امروزه به لطف شبکههای اجتماعی و دسترسی گسترده به اینترنت، هر کسی در هر نقطهای از دنیا بهراحتی میتواند از آخرین اخبار و دستاوردهای فناوری آگاه شود.
اما در این دنیای پر جنبوجوش، رسانه چاپی (و در اینجا کلیک) چه امتیازی نسبت به دیگر رسانهها دارد؟
فکر میکنم مزیت اصلی کلیک در تولید محتوایی مطابق ذائقه مخاطب ایرانی است. بسیاری از رسانههای دیجیتال صرفا به ترجمه محتوا به فارسی اقدام میکنند که گاهی اصلا با خواسته مخاطب وطنی هماهنگ نیست (بماند که گاهی کیفیت این ترجمهها اصلا هم چنگی به دل نمیزند!) شاید تعداد مخاطبان کلیک که در هر شماره، حداقل دو یا سه مطلب جذاب برای خواندن نیابند، انگشتشمار باشد.
این را بگذارید در کنار چینش جذاب مطالب (اعم از اخبار، تحلیل و نکات آموزشی) تا ببینید کلیک در واقع یک بسته خبری ـ تحلیلی ویژه مخاطب ایرانی است. به نظرم این همان مزیت اصلی کلیک نسبت به رقبای قدرتمند و چابکتر در دنیای رسانههاست.
نویسنده فناوریهای نو
احمد محمدحسینی/ تحلیلگر نرمافزار
رقابت با همکلاسی
اواخر دهه 70 بود و رایانه به یک پدیده تبدیل شده بود. یکی از تفریحهای مدرسه، به رخ کشیدن دانش کامپیوتری به دیگر دانشآموزان بود و یکی از همکلاسیهای من همیشه از همه بیشتر میدانست. همه چیز به نفع او بود تا یک روز در زنگ تفریح، دوستم را با یک روزنامه داخل کلاس دیدم، وقتی به نزدیک او رفتم، لوگوی کلیک روی روزنامه توجهم را جلب کرد.
همان روز به روزنامهفروشی رفتم و متوجه شدم کلیک یک ضمیمه برای روزنامه جامجم است و از آن به بعد برای رسیدن یکشنبهها روزشماری میکردم تا بتوانم کلیک را سریعتر از آن دوستم بخوانم و در همان ساعت اول، او را با اطلاعات شماره جدید، ضربه فنی کنم. دوستی با آن دوست که اسمش را هم به خاطر ندارم، به خاطرهها پیوست، ولی کلیک به راه خود ادامه داد و امروز شاید یک کودک مدرسهای، یکشنبهها با شوق خواندن مطالب من و دوستانم از خواب بیدار میشود تا رویای کودکی من به نسلی جدید انتقال یابد و خودم پرچمدار انتقال فرهنگی نیک از جنس کاغذ و بوی خوش جوهر روزنامهای که با عطر فناوری ترکیب شده، باشم. از تو ممنونم کلیک دوستداشتنی که بخشی از خاطرات کودکیام بودی.
نویسنده دکتر کلیک
محمود صادقی/ طراح تجربه کاربری
همکار نمیخواهید؟
همکاری من با کلیک ماجرای جالبی دارد! من در دوره کارشناسی، صفحه آیتی روزنامه دانشگاه شریف را مینوشتم و همیشه دوست داشتم برای یک روزنامه بزرگ مطالب کامپیوتری بنویسم. پس از فارغالتحصیلی و گذشت چند سالی هم بعد از آن، یک بار به صرافت افتادم که چرا این رؤیایم را عملی نکنم؟ بنابراین یک روز بی هیچ مقدمهای، چند نسخه از روزنامه دانشگاه را در کیفم گذاشتم و رفتم دفتر روزنامه جامجم. نگهبانی که پرسید چه کار دارم، گفتم: «میخواستم اگر امکان دارد با روزنامه همکاری داشته باشم!» نگهبان نگاهی کرد و پرسید: «کسی شما را معرفی کرده است؟» پاسخم منفی بود و قیافه نگهبان دیدنی! برایش عجیب بود که چطور یک نفر همینطوری بدون تماس، معرفی و... سرش را انداخته پایین و آمده دفتر روزنامه برای همکاری! بالاخره بعد از ارائه پارهای توضیحات در راستای اینکه «دوست دارم در ویژهنامه کلیک بنویسم» و «سابقه نویسندگی هم دارم»، نگهبان راضی شد که با دفتر ویژهنامه و دبیر آن (خانم گیوهچین) تماس بگیرد. او هم پذیرفت که با من صحبت کند تا ببیند این نویسنده سرزده اصلا به کار نویسندگی در کلیک میآید یا نه! خلاصه مصاحبهام با نشان دادن روزنامه دانشگاه و مطالب دیگرم بهخوبی پیش رفت و پس از یک تست نوشتن اخبار فناوری در صفحه خبر، رسما شدم نویسنده کلیک جامجم!
نویسنده کارگاه
مائده گیوهچین/ دبیر کلیک
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: