در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
مدتی است اینجا و آنجا درباره بیماریاش میشنیدم. دیروز اما تیر خلاص را برادرش به خاطرات دهه هفتادی و هشتادی ما شلیک کرد وقتی که گفت، بیماری، همان دهشتناک همیشگی منفور است: «سرطان لنفاوی، بخشی از فک و چانه او را درگیر کرده است و حالا مرحله پنجم شیمیدرمانی او در حال انجام است. متأسفانه بیماری خیلی زود پیشرفت کرد و ظرف سه ماه گذشته، بخشی از بدن برادرم را درگیر خود کرده است. پزشکان با انجام شیمیدرمانی امیدوارند بتوانند از پیشرفت سرطان جلوگیری کنند و به همین دلیل، مراحل سخت درمانی این شاعر بهسرعت در حال انجام است و شیمیدرمانی، موجب ریزش موی سر و محاسن این شاعر شده است».
فکرش را بکنید آهی که همیشه با موهای بسیار بلند و محاسن بلندش دیده میشد، حالا بدون این عناصر تیپسازش چطور شده است. دردناک است.
حسن آهی، برادر شاعر که با خبرگزاری فارس گفتوگو میکرده، ادامه داده: «زندگی ساده و بیچشمداشت برادرم موجب شده تا او از کمترین حمایتهای درمانی برخوردار باشد و هر وقت به او میگوییم با وجود این همه سال خدمت در عرصه معلمی و مجریگری در صداوسیما و همچنین تدریس در دانشگاه، چرا توجه چندانی به آتیه خود نداشتی، میگوید که توکلش به خداست!» شنیدههای جامجم نیز حاکی از این است که او حتی برای تامین هزینه درمان بیماری همسرش که با بیماری سرطان درگذشت، کتابهای کتابخانهاش را به فرهنگسرای نیاوران فروخت.
حالا از ما برای شاعری که اهل محله پامنار تهران است و زبانهای فارسی، عربی، پهلوی و آلمانی را میداند و در صرف، نحو، منطق، نجوم، فقه، اصول عروض و کلام نیز صاحبنظر است، جز دعا چه برمیآید. کاش هر چه زودتر از بستر بیماری برخیزد و دوباره به رادیو برگردد و با آن لحن که مختص خودش است، شعری برایمان بخواند درباره شکست این عفریت قرن.
نوار زمان رنج شاعر
حسین آهی، هر قدر در دهههای 70 و 80 جلوی چشم مخاطبانش بود، در دهه 90 به خاطر رنجهای فراوانی که تحمل کرده و حالا خودش هم به بیماری دچار شده از نظرها دور شده است؛ درگذشت برادر، پدر و همسر تنها به فاصله چند سال، شاعر ما را فرسوده است. به امید بازگشت او به صحنه شعر ایران.
1393
درگذشت برادر شاعرش (محمد آهی) در ۴۰ سالگی
1394
درگذشت پدر شاعرش که غلام اهل بیت بود
1397
درگذشت همسرش به دلیل ابتلا به سرطان
هدیه اخوان ثالث را بخشید
میگویند حسین آهی در نخستین سالهای شاعریاش مورد تحسین مهدی اخوان ثالث واقع شده است. البته هیچ سندی از این بابت در دسترس نیست و این را شاید بشود گذاشت به حساب تواضع جناب آهی. با این حال، یک کتاب در کتابخانه حسینیه ارشاد تهران میتواند ما را به فرض پیشگفته نزدیکتر کند. چندی پیش، حامد محقق یکی از اعضای کتابخانه حسینیه ارشاد، تصویری از صفحه نخست کتاب «بدعتها و بدایع نیما یوشیج» نوشته مهدی اخوان ثالث را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده بود که نشان میداد اخوان سال 1359 کتابش را به حسین آهی تقدیم کرده است. اخوان نوشته: «سایه دستی به یادگار برای حسین آهی دوست شاعر/ تهران دیماه 1359». چقدر هم گشادهدست هستند آقای آهی. کتابی که یادگاری بسیار مهم میتواند باشد برای هر کسی، هدیه شده است به کتابخانهای عمومی تا بقیه هم بتوانند از آن استفاده کنند.
تیشرت طرحدار برای شوریده حلقه شاعران انقلاب
اگر مدتی است از او خبر ندارید، اسمش را در گوگل سرچ کنید؛ هر چه به عکسهای متاخرترش برسید، او را با شلوار جین، تیشرتهای طرحدار بلند و موهایی بسیار بلندتر از پیش میبینید. ظاهر آهی همیشه تداعیگر نوعی شاعرانگی کلاسیک بوده است؛ کهنالگویی که کاملا با نحیف و لاغربودن، آشفتگی، سادگی و موها و محاسن بلند منطبق است. اما حالا در عکسهای تازهتر او به اینها نوعی از جوانی و شادابی را هم افزوده است؛ همه تیشرتهایش رنگی و با طرحها و نوشتههای جوانپسند هستند. شایداین تیپ، آنچنان با همنسلان شاعر انقلابیاش همخوان نباشد. در برخی عکسها اتفاقا او را با همین ظاهر تازه بین شاعران حلقه انقلاب میبینیم که رفقای دیرین او محسوب میشوند. اما مگر وظیفه شاعر، برهمزدن قاعدهها و کلیشهها نیست؟ کار آهی هم همین است. رفاقت، رفاقت است و انقلاب چنین چیزی از شاعرانش نخواسته بود که از جایشان جم نخورند.
امید رحمانی
ادبیات و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد