اولیای دم 3 قربانی جنایت در باغ کلاته خواستار قصاص قاتل در ملأ عام شدند

بیتا کوچولو قربانی دفاع از پدر و نامادری

اولیای دم سه قربانی جنایت مرد‌شیشه‌ای در باغ گوجه سبز در منطقه کلاته ورامین با طرح شکایت در دادسرا خواستار قصاص قاتل در ملاء‌عام شدند. متهم به قتل نیز با انتقال به محل جنایت به تشریح نحوه قتل زوج جوان و دختر هشت ساله پرداخت.
کد خبر: ۱۲۰۷۷۳۴

به گزارش خبرنگار جام‌جم، رسیدگی به این پرونده از اوایل اردیبهشت امسال و به دنبال شکایت زنی درباره ناپدیدشدن دختر هشت‌ساله‌اش به نام بیتا آغاز شد. این زن با مراجعه به اداره آگاهی ورامین با طرح شکایتی گفت: پس از جدایی از همسرم، حضانت او با پدرش بود و من هفته‌ای یک بار او را می‌دیدم. پس از آخرین ملاقات، همسر دوم شوهر سابقم به دنبال بیتا آمد و او را تحویل گرفت و بعد از آن نه‌تنها از بیتا بلکه از شوهر سابقم و همسرش هم خبری نیست.
پس از این شکایت ماموران تحقیقات خود را آغاز کرده و متوجه شدند، دانیال - پدر خانواده- آخرین بار با یکی از دوستانش به نام مهدی تماس داشته است. مهدی دستگیر شد اما در بازجویی‌ها منکر اطلاع از سرنوشت سه عضو این خانواده شد. در ادامه خودروی پراید دانیال در اطراف باغ خانوادگی مهدی کشف شد و بازجویی از تنها مظنون پرونده ادامه پیدا کرد و او پس از یک هفته لب به اعتراف گشود و به قتل سه عضو خانواده دوستش اعتراف کرد. مهدی مدعی بود که دانیال به او سوء‌ظن داشته و همین موضوع انگیزه این جنایت بود. تیمی از ماموران پلیس آگاهی راهی محل جنایت شده و جسد سه قربانی جنایت را در دو نقطه از باغ کشف کردند.
متهم به قتل سپس به محل قتل‌ها منتقل شد و به تشریح صحنه سه جنایت پرداخت. اولیای دم سه مقتول این جنایت هم با حضور در دادسرا برای متهم به قتل حکم قصاص درخواست کردند. آنها از بازپرس پرونده خواستند حکم مجازات عامل این سه جنایت در ملاء عام اجرا شود.
آخرین دیدار مادر و دختر
مادر بیتا همزمان با ناپدید شدن دخترش و دانیال و سحر پیگیر این ماجرا بود و خودروی شوهر سابقش را در اطراف باغ مهدی پیدا کرد تا سرنخ کشف این جنایت باشد. او درباره آخرین دیدار خود با دخترش به جام‌جم گفت: بیتا تعطیلات نزد من می‌آمد. نیمه‌شعبان هم برای آخرین بار به خانه ام آمد. چند بار با تلفن دانیال تماس گرفتم تا بیتا را تحویل او و سحر بدهیم. بیتا باید تکالیف مدرسه‌اش را انجام می‌داد. سرانجام حدود ساعت 21 و 30 دقیقه سحر به دنبال بیتا آمد. او در منطقه کلاته با من قرار گذاشته بود. روز بعد با تماس مادربزرگ بیتا متوجه ناپدید شدن آنها شدم. سریع به مدرسه بیتا رفتم که مدیرشان گفت، بیتا آن روز به مدرسه نرفته است. نرفتن بیتا به مدرسه نشان می‌داد آنها گرفتار حادثه‌ای ناگوار شده‌اند.
سمیه لطفی ادامه داد: پیگیر ماجرا بودم و از خانواده دانیال خواستم شکایتی را برای یافتن آنها مطرح کنند، حتی حکم خواستیم خانه‌شان را بازرسی کنیم که اجازه ندادند. عصر روز دوم همراه همسرم به محل تحویل دادن بیتا به سحر در کلاته رفته و به جست‌وجو در آنجا پرداختیم. ماشین پراید دانیال را آنجا پیدا کردم و این باعث شد احتمال دهم آنجا هستند. اطراف محل پارک ماشین را گشتم که با لباس‌های بیتا روی تپه‌ای رو‌به‌رو شدم. با دیدن لباس‌ها شوکه شدم و در حالی که دخترم را صدا می‌زدم، در باغ‌های اطراف را زدم اما کسی در آنجا حضور نداشت.با پلیس تماس گرفتم و موضوع را اطلاع دادم.
تشریح 3 جنایت هولناک
مادر بیتا درباره اعترافات متهم به قتل در بازسازی صحنه سه جنایت گفت: دانیال و مهدی پنج سال قبل با هم آشنا شدند و مدت‌ها بود با هم ارتباط نداشتند. 21 روز قبل از حادثه آنها همدیگر را در کشتارگاه خاوران می‌بینند. مهدی ساقی موادمخدر شده بود و شیشه مصرف می‌کرد. روزی که جنایت رخ می‌دهد، سحر و دانیال حدود ساعت 6 عصر به باغ مادری مهدی می‌روند و بعد هم بیتا نزد آنها می‌رود. عصر به خاطر سرد شدن هوا آتش روشن می‌کنند. سحر می‌گوید کاش سیب‌زمینی داشتیم، داخل آتش می‌انداختیم. دانیال از باغ خارج می‌شود تا سیب‌زمینی بخرد و سحر مشغول چیدن گوجه سبز می‌شود. بعد هم مهدی برای آوردن غذا از باغ بیرون می‌رود. در این مدت مشخص نیست مهدی چه حرفی زده که دانیال تصور می‌کند او به همسرش نظر دارد. وقتی مهدی به باغ برمی‌گردد، مقابل در دانیال با او درگیر می‌شود که مهدی او را به طرز هولناکی به قتل می‌رساند. قاتل سپس سراغ سحر می‌رود و با او درگیر می‌شود. سحر از بیتا می‌خواهد فرار کند. قاتل رگ دست و گلوی سحر را با چاقو می‌زند و بعد سراغ بیتا می‌رود. طبق اعترافات قاتل، دخترم آجری برمی‌دارد تا از سحر و دانیال دفاع کند. قاتل با دیدن این صحنه عصبانی شده و به دروغ می‌گوید عمو نگران نباش من آنها را نجات دادم. بعد آجر را از دست دخترم می‌گیرد و او را هم خفه می‌کند.
درخواست قصاص در ملا عام
وی ادامه داد: قاتل سپس بیتا و دانیال را کنار هم و سحر را در بخش دیگری از باغ دفن می‌کند. بعد از این جنایت با برادرش تماس می‌گیرد و از او می‌خواهد تا برایش لباس تمیز بیاورد. وقتی برادرش به باغ می‌آید، ادعا می‌کند دعوا کرده و موتوری ناشناسی او را با چاقو زده است. وی سپس ماشین را جا‌به‌جا کرده و ضبط ماشین و گوشی تلفن همراه قربانیان را سرقت می‌کند. با توجه به هولناک بودن این جنایت، ما درخواست کردیم حکم قصاص قاتل در ملأ‌عام اجرا شود. پرونده در دادسرا در حال رسیدگی است و منتظر انحصار وراثت هستیم تا کیفرخواست صادر شود.

محمد غمخوار
حوادث

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها