در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در ایران دقیقاً چه تعداد از افراد منتظر دریافت عضو هستند؟
25 هزار نفر در نوبت انتظار هستند.
هر سال به شکل میانگین چه تعداد مرگ مغزی داریم؟ از این تعداد چند مرگ مغزی منجر به اهدای عضو میشود؟
سالانه حدود 16 هزار مرگ مغزی داریم، اما از این تعداد حدود 4000 نفر میتوانند دهنده بالقوه باشند. بالقوه یعنی کسانی که شرایط اهدای عضو را داشته باشند، برای نمونه هپاتیت نداشته باشند، بیمار مرگ مغزی که سابقه سرطان دارد و یا این که سنش خیلی بالاست، مناسب اهدا نیست. از این 4000دهنده بالقوه، باید 2000تا 2500 نفر به اهدا برسد، متاسفانه در سال گذشته در سراسر کشور فقط، 923 مورد اهدا انجام شد.
چرا آمار اینقدر نگرانکننده است؟
این به خاطر نبود آگاهی درباره مرگ مغزی است. در بسیاری از شهرها، پزشکان ما حتی جرأت ندارند که به همراهان بیمار، درباره مرگ مغزی بگویند. در خانواده اطلاعات درستی درباره مرگ مغزی و این که غیرقابل برگشت است، وجود ندارد. درباره آمار کم اهدای عضو در کشور با چند مشکل روبهرو هستیم، یکی از آنها شناسایی نشدن درست مرگ مغزی است و مشکل بعدی ما رضایت ندادن خانوادههاست.
برای بهبود شرایط چه باید کرد؟
باید اطلاعرسانی را بیشتر کرد. رسانهها خیلی در این زمینه مهم هستند. امسال فرهنگسازی خوبی انجام شده است. شما تلویزیون را روشن که میکنید، درباره مرگ مغزی اطلاعات به دست میآورید. در سطح شهر، بیلبوردهای تبلیغاتی در این باره وجود دارد. در کل کشور برای بالا بردن سطح آگاهی مردم، کارهای خوبی انجام شده است. اینها برای افزایش دانش مردم است. در بسیاری از موارد، همراهان بیمار، تفاوت بین کما و مرگ مغزی را نمیدانند. کما با مرگ مغزی متفاوت است. بیماری که به کما رفته ممکن است سالها در کما بماند، ولی بیمار مرگ مغزی فرصت کوتاهی دارد و درنهایت فوت میکند. اکثر بیماران مرگ مغزی بعد از دو هفته فوت میشوند. در این مدت تا زمانی که از دنیا میروند، تمام ارگانهایشان از کار میافتد.
وزارت بهداشت برای آگاهسازی پزشکان چه کار کرده است؟
چند سال پیش، انجمن عضو ایرانیان با وزارت بهداشت تفاهمنامهای امضا کرد که کارهای فرهنگی به آنها واگذار شده است. مثلا هر فیلمی که قرار است ساخته شود، سناریو را به ما میدهند و ما آن را بررسی میکنیم و اگر مغایرتی با واقعیت نداشته باشد، آن را تأیید میکنیم. وزارت بهداشت مرحلهبهمرحله به پزشکان استانهای مختلف نیز دراین خصوص آموزش میدهد. ما در این مدت شاهد رشد آماراهدای عضو بودهایم. سال 98 را خیلی خوب شروع کردیم. فروردین امسال تعداد اهداهایی که در چند سال اخیر داشتیم، بینظیر بوده است. مسلماً امسال رشدمان بیشتر خواهد بود. سال بعد هم رشد خواهیم داشت. مردم هرچه آشناتر شوند، راحتتر رضایت میدهند.
تیم پزشکی تا چه حد میتواند در افزایش رشد اهدای عضو نقش داشته باشد؟
مسالهای که در کشور ما و در تیم پزشکی متأسفانه وجود دارد، نبود صراحت است. پزشکان باید با خانوادهها با صراحت صحبت کنند. خانواده به پزشک اعتماد میکند. اگر پزشک خیلی شفاف و روشن شرایط واقعی بیمار را بگوید بسیاری از مشکلات حل میشود. گاهی امید دادن بیجا به خانواده، روند اهدای عضو را کاهش میدهد. در یک بخش به خانواده امید داده میشود. به خاطر همین موضوع، برنامه داریم که به پزشکانمان آموزش دهیم و در سمینارهایی که در هر رشته پزشکی برگزار میشود، حتماً نکتهای درباره اهدای عضو و مرگ مغزی خواهیم داشت تا خود پزشکان هم در این مورد آشنا شوند و بدانند که با خانواده چطور روبهرو شوند و از چه واژههایی استفاده کنند.
آن اهدای عضوی که عموم جامعه میشناسد، در حد پیوند قلب، کلیه و قرنیه است، آیا اهدای عضو به همین چند مورد خلاصه میشود؟
اعضای زیادی قابلیت اهدا دارد؛ قلب، ریهها، کبد، دریچه قلب، پانکراس، کلیهها و رودهها هم در این میان هستند و غیر از همه اینها ما پیوندی به نام پیوند نسوج داریم. پیوند نسوج شامل تاندونها برای افرادی که معلولیت دارند میشود.
در کل یک بیمار مرگ مغزی به چند نفر میتواند عضو اهدا کند؟
53 مورد، این شامل ارگانها و نسوج میشود.
زمان طلایی اهدای عضو برای هر عضو چقدر است؟
زمانی که فرد به اتاق عمل میرود، قلب، ریهها، پانکراس، کبد و کلیهها یک زمان ایستمیک تایم (زمانی که عضو بدون خون میتواند زنده بماند) دارد. قلب، کمتر از چهار ساعت، کبد حداکثر هفت ساعت، پانکراس 12 ساعت و ریهها هم تقریبا هفت ساعت بدون خون زنده میمانند. کلیه مقاومترین عضو در برابر کمبود اکسیژن است. کلیه تا 48 ساعت هم از برداشت تا پیوند میتواند برای زنده ماندن زمان داشته باشد.
صف انتظار برای کدام عضو در ایران از همه بیشتر است؟
در همه جای دنیا، بیشترین تقاضا برای دریافت عضو کلیه است. دلیل این اتفاق هم این است بیماریهایی که باعث نارسایی کلیه میشود، بیشتر هستند. سبک زندگی ما هم تغییر کرده است و همه ما دچار یک بیتحرکی شدهایم، دیابت و فشار خون هم افزایش پیدا کرده و این بیماریها باعث نارسایی کلیه میشوند. فشار خون و دیابت در آینده آمار بیماران کلیوی و دیالیزی ما را افزایش خواهند داد.
این یعنی در آینده نیاز به پیوند اعضا و به خصوص کلیه هم بیشتر خواهد شد.
بله. مگر این که پیشگیری کنیم. سبک زندگی را تغییر دهیم. کربوهیدرات، غذاهای فستفودی و نمک کمتری بخوریم.
ما سالهاست در زمینه اهدای عضو، بحث خرید و فروش اعضا را داریم. وزارت بهداشت در این زمینه میخواهد چه کار کند؟ وقتش نیست که این موضوع به کل از بین برود؟
در مورد قلب، روده، کبد، پانکراس و ریه هیچ خرید و فروشی وجود ندارد. تنها عضوی که از نفر زنده میتوان استفاده کرد و قابل اهداست، کبد است. اهدای کبد هم با شرایط انجام میشود. بخشی از کبد یک فرد زنده قابل اهداست و این فقط در اقوام درجه یک قابل انجام است. به عنوان مثال، مادری که بخشی از کبدش را به فرزندش اهدا میکند. این عمل هم در دو مرکز یکی در شهر شیراز و دیگری در بیمارستان امام خمینی انجام میشود. درنتیجه امکان دلالی وجود ندارد و این وسیلهای برای افراد سودجوست که از استیصال بیماران استفاده میکنند. شرایط کلیه اما متفاوت است، دو منبع اهدا دارد؛ هم اهدا کننده زنده دارد و هم دهنده مرگ مغزی. در این مدت تعداد اهدای مرگ مغزی افزایش پیدا کرده است. سال 96، 60 درصد از اهدای کلیه کشور از مرگ مغزی بوده است و تنها 40درصد از زنده اهدایی داشتیم. در سالهای گذشته بالای 80 درصد اهدای کلیه از فرد زنده داشتیم. سعیمان این است که با بالا بردن فرهنگ اهدای عضو، دلالی را بهطور غیرمستقیم کاهش دهیم. وقتی که آگهیهای اهدای عضو را میبینم، تعجب میکنم. در آگهی از خرید و فروش مغز استخوان و قلب گفته شده است. اینها امکان ندارد، خانواده بیماران هم باید کمی درباره صحت و سقم این آگهیها تحقیق کنند.
آیا دلالان سراغ افرادی که کارت عضو دارند هم میروند؟
پروسه پیوند کاملا دولتی است. در بیمارستان دولتی، بیمار مرگ مغزی مشخص است، گیرندهها در سیستم وزارت بهداشت رجیستری میشوند. در نتیجه اینطور نیست که بتوان قلب اهدایی را به هر کسی که دلمان خواست پیوند بزنیم؛ در واقع قلب به اورژانسیترین فرد گیرنده اهدا میشود. در یک هفته ما دو بار انتقال قلب از شهرستان به تهران داشتیم که با هواپیما انجام شد. برخی به ما میگفتند که چه آدم مهمی این قلب را قرار است، دریافت کند؟ باورشان نمیشد که این قلب متعلق به یک خانواده متوسط رو به پایین از نظر اقتصادی است. در شرایط اهدای عضو، شرایط اورژانسی بودن است که مشخص میکند چه کسی باید عضو را دریافت کند.
چرا خانوادههای گیرنده و اهداکننده با هم ارتباط ندارند؟
این اتفاق فقط در ایران نمیافتد. در همه جای دنیا روند به این شکل است. ممکن است که بستگان درجه دو و سه، برای خانواده گیرنده مشکل ایجاد کنند. درخواستهایی کنند که درست نباشد، بنابراین بهتر است که با هم آشنا نشوند. در هیچ کشوری، دهندهها و گیرندهها را با هم آشنا نمیکنند. علاوه براین ممکن است مشکل عاطفی هم بهوجود آید. ما دو مورد داشتیم که با این مشکل روبهرو شده بودند. بچهای قلب دریافت کرده بود و مادر کسی که قلبش را اهدا کرده بود، مدام به خانه گیرنده میرفت و برای خانواده گیرنده دردسرساز شده بود.
شرایط برای اتباع بیگانه چگونه است؟
براساس قانون ملیت گیرنده و اهداکننده باید یکسان باشد. در ایران تنها اتباع افغان اگر دچار مرگ مغزی شوند، از ارگانهایشان استفاده میکنیم، آن هم برای خود اتباع افغان.
در کشورمان اولویت با شهروندان خودمان است. اگر شرایط طوری بود که ما اعضای لیست خودمان را پوشش داده بودیم امکان اهدا به اتباع بیگانه وجود داشت. بهتر است بدانید که در بیمارستان رجایی چند کودک منتظرند تا قلب دریافت کنند. از ابتدای سال 98، فقط هفت بچه به خاطر این که قلب به آنها اهدا نشده است، جان خود را از دست دادهاند.
آیا با گرفتن کارت اهدای عضو، پروسه اهدا تمام میشود؟
کارت اهدای عضو، درواقع یک وصیتی است که افراد میکنند و خانواده متوفی مطلع میشوند که وصیت او اینگونه بوده است. ما تا به حال هیچ موردی نداشتیم که با داشتن کارت عضو، خانوادهای با اهدا مخالفت کند؛ حتی اگر خانواده مخالفت اولیه داشته باشد. در این شرایط رضایت خانواده که ما به آن ولی متوفی میگوییم، باید گرفته شود.
شما خودتان کارت عضو دارید؟ اعضای خانواده چه؟
من خودم دارم. اعضای خانوادهام ولی همه سنشان بالاست و امکان اهدای عضو ندارند.
اهداکنندههایی که قلبشان نمیزند
دهقان میگوید، در ایران واژهای داریم که هنوز عمومی نشده است که به آن «دهندههایی که قلبشان نمیزند» میگویند. در کشورهای دیگر به بیماری که در بیمارستان فوت کند، بلافاصله جریان خونی در شکم برقرار میکنند و برای این که ارگانها سالم بمانند و اگر خانواده رضایت داشتند، ارگانهایی مانند پانکراس و کلیه را اهدا میکنند. البته درباره نسوج نرم، ما در پزشکی قانونی این کار را انجام میدهیم. او ادامه میدهد: فعلا در ایران این نوع اهدا را نداریم. زمانی که اهدا از مرگ مغزی به حد قابلقبولی رسید، برنامه بعدی ما راهاندازیدهندههایی که قلبشان نمیزند، است. در حال حاضر تمام تمرکزمان روی دهندههای مرگ مغزی است. شناسایی و رضایت گرفتن از خانوادهها را بیشتر در دستور کار داریم.
لیلا شوقی
جامعه
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد