در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیدهاشم یک جمله عربی حال و احوال میکند و یکییکی حاجزها را رد میشویم، میگویم این چه ایست و بازرسیایست سیدجان! دوکلمه حال و احوال و تفضل؟ اجازه عبور؟ توی نور کیلومتر و آمپر صورتش را میبینم، لبخند نرمی تحویل میدهد که: دیر اومدی زود نخواه برو! بلند میخندیم! میگوید توی همین حال و احوالها اسم شب را میچپانیم و همان کلمه میشود مجوز عبور... دندان نصف و نیمه کرم خوردهام را میمکم، سرم را یله میکنم، باد موهای پیشانیام را میپریشد. به جملهاش فکر میکنم، به رمضان، به جوشن کبیر به اسم اعظمش، به اینکه خدا اسم اعظمش را بین هزار اسم و صفتش پنهان کرده و ما حواسمان نیست و رد میشویم از روی اسم شب... میرسیم به محل اسکان. یک خانه حدودا صد و پنجاه متری دو طبقه برای حدود 20 نفر، حیاط خانه یک یاس امینالدوله پر کرشمه دارد... یک درخت ازگیل، یک درخت زیتون و یک درخت کپل گل کاغذی که مطمئنم باغبان خانه دوستش ندارد، از بس که گلهایش میریزد... یک جای خانه را انتخاب میکنم کولهام را میاندازم ... لباس سبک میکنم... جای جورابم را میخارانم... پس وایفای را میگیرم و واتساپ را وا میکنم: سلام عمرم من رسیدم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: