این روزها نباید بگذارم سرم خلوت شود. سر که خلوت می‌شود هزار جور فکر از این‌ور و آن‌ور و گذشته و آینده، جمجمه‌ام را سوزن سوزن می‌کند.
کد خبر: ۱۲۰۳۳۱۲

همیشه اوقات بی‌کاری‌ام را با تلفن همراه و فضای مجازی و این‌جور چیزها پر می‌کنم که فکر نکنم. می‌دانید، این تلفن همراه و زندگی جدید، هر چه برای‌مان نیاورده باشد، مجال فکر نکردن را آورده و این چیز کمی نیست. فکر نکردن برای انسان این عصر که می‌خواهد از زندگی‌اش سرخوش باشد موهبت بزرگی است. فکر کردن برای من مثل کندن دمل زخم است. مثل خاراندن جای کش جوراب است. مثل شکستن قولنج انگشت دست است. دردآور است و دلچسب. امروز هم که به خانه رسیدم حوصله‌ وقت‌کشی مجازی را نداشتم. ویرم گرفته بود سررشته‌ یکی از این مهمان‌های ناخوانده‌ ذهنم را بگیرم، ببینم به کجا می‌رسم. همین طور که افتاده بودم زیر آفتاب بی رمق بعدازظهر و جای کش جورابم را می‌خاراندم،‌ کتاب رنگ ورو‌رفته‌ زندگی‌ام را از آخرین قفسه‌ خاک گرفته‌ ذهنم برداشتم. خاک روی جلدش را فوت کردم و با این که قرص حساسیت بهاری‌ام را خورده بودم، شروع کردم به عطسه کردن. نمی‌دانم قصه‌ زندگی‌هایمان از کدام صفحه بود که عوض شد. قهرمان‌های داستان پاورقی‌هایی کمرنگ شدند و خط نستعلیق دستنویس‌مان که بوی دوات می‌داد به حروف دیجیتال تبدیل شد. ما نسلی هستیم که روزگاری خروس‌خوان صبح که کیف مدرسه را می‌بستیم مادرمان یادمان می‌انداخت نباید نارنگی یا خیار به مدرسه ببریم. چون این میوه‌ها بو دارند و بوی‌شان می‌پیچد و به مشام بقیه می‌رسد و شاید یکی در خانه‌شان نارنگی نباشد و... یا پدرمان هر روز از این که کار، جوهر مرد است می‌گفت و قصه‌ پول باد آورده را باد می‌برد را در گوش‌مان می‌خواند یا معلم‌مان که تکلیف کرده بود شعری را حفظ کنیم که با این مصرع شروع می‌شد: برو کار می‌کن مگو چیست کار... نمی‌دانم طرح این داستان از کدام صفحه عوض شد که همکلاسی‌هایم دیگر میزهای چوبی با خطی که وسطش می‌کشیدیم برای حفظ حریم همدیگر را به یاد نمی‌آورند. هر روز در صفحات مجازی همکلاسی‌هایم باید عکس‌ غذاهای رنگارنگ‌شان را بالا و پایین کنم. یا هر روز باید یکی از همکلاسی‌هایم که نمی‌دانم کدام است، چون شماره‌اش تبدیل به سامانه پیامکی شده، برایم پیامک بفرستد: عدد فلان را بفرست تا فلان قدر پول بادآورده نصیبت شود... کتاب را می‌بندم و ترجیح می‌دهم زیر آفتاب بی رمق اردیبهشت در تلفن همراهم غرق شوم و به بوی نارنگی فکر نکنم.

علیرضا رأفتی

نویسنده

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها