به گزارش جام جم آنلاین ، در تمام سالهای اخیر مناقشات فراوانی بر سر نام خلیج فارس وجود داشته و کشورهای حوزه این خلیج همیشه فارس همواره سعی کردهاند نامی جعلی بر روی آن بگذارند. در راستای این اقدام کشورهای حوزه خلیج فارس، حرکات و اقداماتی مختلفی انجام شده است تا این مسئله که «خلیج همیشه فارس است» یادآوری شود. اما فلسفه نامگذاری دهم اردیبهشت ماه به نام روز ملی خلیج فارس چیست؟ یادآوری رویدادهای مربوط به این روز بسیار مفصل است اما همه چیز را می توان در یک جمله هم خلاصه کرد: «دهم اردیبهشت سالروز اخراج پرتغالیها از تنگه هرمز و خلیج فارس است».
پیش از آنکه به مسئله مهمتر بپردازیم بهتر با خلیج فارس بیشتر آشنا شویم. خلیج فارس از سمت شمال با ایران، از غرب با کویت و عراق و از جنوب با عربستان، بحرین و امارت متحده عربی همسایه است. وسعت آن 240 هزار کیلومتر است و پس از خلیج مکزیکو و خلیج هودسن سومین خلیج بزرگ جهان محسوب میشود. خلیج فارس توسط تنگه هرمز به دریای عمان و از طریق آن به دریاهای آزاد مرتبط است و جزایر مهم آن عبارتاند از: خارک، ابوموسی، تنب بزرگ، تنب کوچک، جزیره کیش، جزیره قشم، و لاوان که تمامی آنها به ایران تعلق دارد، هر چند در سالهای اخیر دولتهای متخاصم و طمعکار حوزه خلیج فارس چشم طمع به این جزیرهها دوختهاند و در ادعاهایی گزاف و مضحک خود را مالک برخی از این جزایر کوچک و بزرگ میدانند اما هرگز نتوانستهاند این ادعاهای واهی را اثبات کنند و یا جرات داشته باشند اقدامی امنیتی و نظامی در رابطه با این جزایر انجام بدهند.
خلیج فارس و سواحل آن معادن سرشار نفت و گاز دارد و مسیر انتقال نفت کشورهایی چون کویت، عربستان و امارات متحده عربی است و به همین دلیل، منطقهای مهم و استراژیک محسوب میشود. بندرهای مهمی در حاشیه خلیج فارس وجود دارد که از آنها میتوان بندر شارجه، دوبی، ابوظبی و بندر عباس را نام برد.
یونانیها و مورخانشان در کتابهای مختلف با نام «پرسیکوس سینوس» که به معنی خلیج فارس است از این آبراهه یاد میکنند و تکرار همین نام باعث میشود که بسیاری از نقشههای باقیمانده از اروپائیان قرنها بعد نیز با همین نام از خلیج فارس یاد کنند. هر چند اکنون در حرکاتی موذیانه در بخشی از نقشههای رسمی به دلیل عناد با دولت ایران این خلیج به نام جعلی عربی ذکر شده است.
بر اساس نوشتههای مورخان یونانی مانند هرودت (۴۸۴ – ۴۲۵ ق.م) کتزیاس (۴۴۵ – ۳۸۰ ق.م)، گزنفون (۴۳۰ – ۳۵۲ ق.م) استرابن (۶۳ ق.م – ۲۴ م) که پیش از میلاد مسیح میزیستهاند؛ یونانیان نخستین ملتی هستند که به این دریا نام پرس و به سرزمین ایران پارسه، پرسای، پرسپولیس یعنی شهر یا مملکت پارسیان دادهاند. به عبارت بهتر نام خلیج فارس پیشینهای بسیار کهن و دیرینه دارد که با هیچ چیزی قابل انکار و پاک شدن نیست و راهی هم برای نادیده گرفتن آن وجود ندارد.
انگلیسی زبانها نیز این منطقه جغرافیایی خاص را PERSIAN GULF میخوانند که در واقع ترجمه از نام خلیج فارس است و نقشههای بیشماری که از ملوانان و جغرافیدانان انگلیسی قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی باقیمانده است، اسناد غیر قابل انکار این حقیقت تاریخی هستند. ابوعلی احمدبن عمر معروف به ابن رسته در کتاب الاعلاق النفیسه که در سال ۲۹۰ هجری به رشته تالیف درآورده، نوشته است: « اما از دریای هند خلیجی بیرون میآید به سمت سرزمین فارس که آن را خلیجفارس مینامند». محمد عبدالکریم صبحی نیز در کتاب «علم الخرائط» در نقشههایی که با ترجمه عربی نقل کرده است، دریای جنوب ایران را «الخلیجالفارسی» و «بحر فارس» نامیده است.
اسناد مختلف در رابطه با نام این خلیج همیشه فارس متعدد است اما جالب اینجاست جریانهایی که از سر دشمنی این خلیج را عرب مینامند هیچ سندی مبنی بر نام عربی بودن این خلیج در دست ندارند و اصلا خود به اسناد تاریخی در رابطه با نام خلیج فارس اعتراف میکنند.
مصوبه تاریخی سال 84
10 اردیبهشت ماه روزی مهم برای ایران است، به خصوص کسانی که نسبت به مسئله خلیج فارس حساس هستند و نام آن برایشان مهم است. در ۲۲ تیرماه ۱۳۸۴، هیات دولت مصوبهای را تایید کرد که به موجب آن دهم اردیبهشت هرسال «روز ملی خلیج فارس» نام گرفت تا یادآوریهای تاریخی برای همه باشد. شرح ماوقع چنین است: روز دهم اردیبهشت ماه روز فرار اشغالگران متجاوز پرتغالی بعد از ۱۱۷ سال تسلط جابرانه بر سواحل جنوبی کشور (۲۱ آوریل ۱۶۲۲ میلادی) در پی رشادتهای سپاه ایران به رهبری امیرالامرای فارس یعنی امام قلیخان است. شاه عباس صفوی در این روز در سال ۱۶۲۱ میلادی توانست هرمز را از چنگ پرتغالی ها درآورد تا برای همیشه این استعمارگران را از آنجا بیرون کند.
داستان یک نام جعلی
داستان تغییر نام خلیج فارس از حدود بیش از 50 سال پیش آغاز شد و تاکنون ادامه دارد. برای قالب کردن یک نام جعلی به خلیج فارس تا امروز هزینههای بسیاری کلانی از سوی دولتهای عربی صرف شده است.
دولت پادشاهی بریتانیا پس از ملی شدن صنعت نفت و خلع ید از شرکتهای انگلیسی و قطع روابط ایران و انگلیس ابتدا نماینده سیاسی انگلیسی مقیم بحرین از سال ۱۳۲۹ (۱۹۵۰ م.) عبارت ساحل عربی را برای منطقه جغرافیایی بخش جنوبی خلیج فارس که متعلق به عربهای تحتالحمایه انگلیس بود مرسوم کرد و سپس به مرور کلمه خلیج عربی را جایگزین آن ساخت و بعد این نام را به کل خلیج فارس تعمیم داد اما هرگز موفق نشد.این در حالی است که تا اوایل دهه ۱۹۶۰ درباره نام خلیج فارس هیچ گونه بحث و جدلی در میان نبوده است و در تمام منابع اروپایی و آسیایی و امریکایی، دانشنامهها و نقشه های جغرافیایی این کشورها نام از خلیج فارس درتمام زبان ها به همین نام یاد شده است. در واقع میتوان گفت توطئه خزنده برای تغییر نام خلیج فارس به یک نام جعلی از دهه 60 میلادی آغاز شد و در سالهای اخیر به اوج رسیده است.
از سویی دیگر گفته میشود اصطلاح «خلیج عربی» برای نخستین بار در دوره تحت قیمومت شیخ نشینهای خلیج فارس توسط کارگزاران انگلیس و بطور ویژه از طرف یکی از نمایندگان سیاسی انگلیس مقیم در خلیج فارس به نام رودریک اوون در کتابی به نام حبابهای طلایی در خلیج عربی در سال ۱۹۵۸ نوشت که «من در تمام کتب و نقشههای جغرافیایی نامی غیر از خلیج فارس ندیده بودم ولی در چند سال اقامت در سواحل خلیج فارس(بحرین) متوجه شدم که ساکنان ساحل عرب هستند پس باید این خلیج را عربی بنامیم».
پس از تحریف نام خلیج فارس در اطلس نشنال جغرافی که بعد از دو قرن کاربرد نام خلیج فارس برای اولین در نسخه جدید در آبان سال 1383 نام جدیدی را در کنار نام بین المللی خلیج فارس قرار داد خشم و اعتراض عمومی در میان فعالان اجتماعی و فرهنگی داخل و خارج نسبت به این تحریف غیرعلمی صورت گرفت و پس از ارسال هزاران ایمیل و نامه اعتراضی و یک طومار اینترنتی با بیش از 120 هزار امضا به موسسه مذکور، مدیر موسسه مشهور آمریکایی ضمن عذرخواهی از ملت ایران، قول داد اشتباه خود را جبران کند. این پیروزی نشان داد که با اتحاد می توان کارهای بزرگ کرد و از تخریب و جعل هویت یک ملت بزرگ جلوگیری کرد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد