در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
گفتوگو با حمیدرضا آذرنگ بازیگر خلیل
«نون خ» به هر بهایی نخنداند
نقش خلیل چه جذابیتی برایتان داشت که بازی در آن را پذیرفتید؟
پیشتر مشابه این نقش را در سریال شاهگوش بازی کرده بودم که البته تعریف این دو نقش با همدیگر متفاوت است و آن یک شخصیت نظامی بود. این زمینه و البته حضور سعید آقاخانی به عنوان کارگردان برایم اهمیت داشت. رفاقت ما برایم بسیار ارزشمند است و نمیتوان منکر شد که گاه قراردادها متاثر از روابط میان افراد است. هرچند راجع به نون خ با سعید آقاخانی رایزنیهای فراوانی داشتیم که در نهایت منتج به قرارداد شد.
کارهای آقاخانی را دنبال کرده بودید؟
بله و بیش از کارهایش به طور کلی با طرز نگاه سعید آشنا بودم. چیزی که برای پذیرفتن این کار راسخم کرد بکر بودن قصه بود. این مجموعه با نگاهی متفاوت به قومیتها و بهویژه قوم نازنین کرد میپرداخت و داستان هم شیرین و فارغ از به هر بهایی خنداندن بود.
اشاره کردید که نقش سریال شاهگوش به لحاظ گویش با این نقش شباهت داشت. از تکرار چنین نقشهایی نترسیدید؟
نترسیدم، اما میپذیرم که در هر صورت وقتی شما دو شخصیت را با یک گویش اجرا میکنید، مشابهتسازیهایی در ذهن مخاطب شکل میگیرد و این لاجرم است؛ اینکه من در تعریف شخصیت چقدر توانستهام تفاوت ایجاد کنم، برمیگردد به نظر مخاطب، منتقدان و... . به هر حال سعی کردم کارم را به درستی انجام دهم.
این شباهت شاید آنجا بیشتر نمود پیدا کند که این نقشها در هر دو سریال، فضای کمدی داشتند.
دقیقا. البته ابایی نداشتم اگر این اتفاق بیفتد و این دو نقش تا حدودی مشابه شود؛ چون شاهگوش جزو نخستین سریالهای شبکه نمایش خانگی بود و به نظرم تعداد مخاطبان آن با اندازه مخاطبان وسیع رسانهای در ابعاد رسانه ملی و آن هم شبکه یک قابل مقایسه نیست. به این جهت هیچ اشکالی ندیدم اگر حتی آن نقش با همان رنگ و لعاب برای مخاطب مرور شود، ضمن آنکه متوجه اقبال مخاطبان نسبت به نقشم در شاهگوش بودم.
در این مجموعه بهخوبی فارسی را با لهجه کردی صحبت میکردید و اگر کسی نداند فکر میکند واقعا کردزبان هستید.
پیشتر و همچنین بعد از پخش نون خ کامنتها و پیغامهای متعدد از شهرهای مختلف دریافت کردم که به من محبت داشتند و غالبا میپرسیدند شما کرد هستید؟ ادای صحیح لهجه و گویش هم بخشی از وظیفه ما در بازیگری است. من قبل از شاهگوش هیچ آشنایی با این گویش نداشتم و بعد از آن کار برایم راحتتر شد. البته در تئاتر با لهجه و گویشهای مختلف ایرانی و حتی افغانستانی صحبت کرده بودم. این اتفاق را دوست دارم و مایلم زبان و گویشهای مختلف را به سرعت یاد بگیرم.
نمره قبولی آنجاست که کردزبانان یا به طور کلی کسانی که شما با لهجه آنان بازی میکنید، کار شما را تایید کنند.
دقیقا. روبهروی ما یکسری بازیگر کرد قرار داشتند که اگر کوچکترین اشتباهی در بیانمان رخ میداد، بیشتر به چشم میآمد. اگر در یک سریال که همه فارسی حرف میزنند یک نفر لهجه داشته باشد اشتباهاتش به اندازه زمانی که در میان بازیگران بومی ایفای نقش میکند به چشم نمیآید.
واکنشها چگونه بود؟
بسیار خوب.
چون گاهی سریالهایی که در آن یک قوم و شهر به نمایش درمیآید با واکنش منفی و نارضایتی آنان مواجه میشود.
وقتی زندگیای روایت شود اگر وجه فکاهی و کمیک قصهای که در بستر آن قوم تعریف میشود تنها برای خنداندن نباشد هیچ قومی با آن برخورد نمیکند. جایی محل برخورد است که یک نگاه فکاهی و فراتر از کمدی به آن قوم وجود داشته باشد و به لودگی پهلو بزند.
احتمالا فصل دوم قصه ساخته میشود. شما هم حضور خواهید داشت؟
شنیدم که احتمال ساخت فصل 2 وجود دارد، اما هنوز صحبتی نشده و اصلا نمیدانم برای بازی در آن زنده خواهم بود یا نه.
گفتوگو با صبا ایزدپناه، بازیگر کژال:
سعی کردم کژال باورپذیر باشد
خانم ایزدپناه شما در سریال نونخ ایفاگر نقش کژال بودید که در راستای حمایت از خانواده رفتارهای مردانه داشت، حتی لحن صدایش هم خیلی بم بود. آیا این موارد از ابتدا در فیلمنامه بود یا بعد از صحبت با آقای آقاخانی به این نتیجه رسیدید؟
در فیلمنامه شخصیت کژال به عنوان یک دختر قوی که به همه اهدافش میرسد و از خانوادهاش حمایت میکند، شخصیتپردازی شده بود، اما بعد از اینکه قرار شد نقش را بازی کنم این طور اتود زدم که نقش کژال را در این سریال دیدید. آقای آقاخانی هم پذیرفتند من این شخصیت را به این شکل بازی کنم. مسلما هربازیگری نقش را مال خودش میکند و شیوه خودش را برای بازی دارد و من هم بعد از صحبت با کارگردان این شیوه را انتخاب کردم.
به هر حال خارج شدن از ظرافتهای زنانه و به تصویر کشیدن رفتار مردانه یا لحن صدای بم، فکر میکنم کار سختی بود؟
بله، سختیهای خودش را داشت، به هر حال وقتی شما واکنشهای پرخاشگرانه داشته باشید یا لحن صدایتان را بم کنید، راحت نیست، اما تلاشم را کردم و دلم میخواست که نقش کژال هم رنگ و لعاب خاص خودش را در قصه داشته باشد و هم اینکه برای مخاطب باورپذیر باشد.
با توجه به اینکه باید در این سریال با گویش کردی هم صحبت میکردید، آیا در این زمینه اشراف داشتید یا نه؟
من متولد تهرانم، اما اصالتا کردزبان هستم. قبل و هنگام بازی تمرکزم را میگذاشتم تا صدایم رنگ و لعاب کردی داشته باشد. یعنی مرتب موسیقی کردی گوش میدادم تا صدایم با آوای کردی باشد و برای مخاطب دلنشین. به همین دلیل مرتب بهدنبال ضربالمثلها و تکیهکلامهای کردزبانان بودم. تمریناتم قبل از بازی شروع شد و تا آخرین روز ضبط ادامه داشت. علاوه بر آن با مادربزرگم صحبت میکردم، چون دلم میخواست لحن و آوای صدایم با کمترین ایراد باشد.
آیا برای رسیدن به گویش با محلیهای کردزبان هم حرف میزدید؟
بله، از هر فردی که میشد کمک میگرفتم. ضمن اینکه دوستانی هم سر صحنه بودند که کمک میکردند و شخص آقای آقاخانی هم تاثیرگذار بود. البته بازیگرانی که نقش خواهرهایم را بازی میکردند، چون کردزبان بودند خیلی در طول کار به من کمک کردند.
بازتاب سریال را در میان مردم چطور دیدید؟
اطرافیان و خانوادهام سریال را دوست داشتند، چون به فرهنگ کردستان میپرداخت و از آنجا که تا به حال سریالی به این صورت نداشتیم، تماشای آن برایشان جالب بود.
ساخت چنین آثاری منجر به رونق گردشگری هم میشود و مردم علاقهمند میشوند به آن منطقه سفر داشته باشند.
سعید آقاخانی، دستتان را برای خلق نقش باز میگذاشت؟
خیلی تعامل زیادی با بازیگران داشت و کلیت را به بازیگران میگفت و بعد آنها را برای رسیدن به نقش آزاد میگذاشت که نظرات شان را بگویند و اتود برای نقش بزنند.
امیدوارم توانسته باشیم در این شرایط که آسیبهای اجتماعی در کشور به وجود آمد، کاری انجام داده باشیم
گفتوگو با فریده سپاهمنصور، بازیگر مهلقا:
از نقش مهلقا میترسیدم
شما قبلا تجربه نقش یک زن کرد را در فیلم سینمایی مهمان مامان داشتید. در آنجا ایفاگر نقش مش مریم بودید و حالا با سریال نونخ، دومین تجربه را کسب کردید. کرد بودن شخصیت مهلقا چقدر در انتخاب تان برای بازی در سریال نونخ تاثیرگذار بود؟ علاقهمند بودید نقشی از یک فرهنگ دیگر را ایفا کنید؟
مهمترین ویژگیای که من را برای نقش مهلقا ترغیب کرد این که قرار بود شخصیتی از یک قومیت دیگر ایران را بازی کنم که کمتر به آن پرداخت شده بود. همه سریالها به تهران خلاصه میشود و لوکیشنها هم تکراری هستند. سریال پایتخت حال و هوای مردم را به سمت استان مازندران برد و مردم را با آداب و رسوم این خطه از ایران آشنا کرد و اتفاقا با اقبال زیاد مردم هم رو به رو شد. من هم از تماشای این سریال خیلی لذت میبردم و دوست داشتم.
این خیلی خوب است که مخاطبان را با آداب و رسوم و فرهنگ منطقهای از ایران آشنا کنیم و تولید همه کارها به تهران خلاصه نشود. راستش این موارد من را برای بازی مصمم کرد و بعد از آن به موضوعاتی همچون کارگردان، بازیگران و ... فکر کردم.
مهلقا در یک بخشهایی با مش مریم مهمان مامان هم شبیه بود و مخاطب را به یاد این نقش میانداخت. شما چه تصوری داشتید؟
نقطه مشترک مهلقا و مش مریم فقط کرد بودن شان بود و گرنه روحیات این دو کاراکتر کاملا مستقل و مجزا بود. در واقع من برای ایفای نقش مهلقا از تجربه زبان کردی که برای نقش مش مریم آموخته بودم، استفاده کردم. همچنین بازیگرانی که نقش نوههایم را بازی میکردند چون کرد زبان بودند، خیلی به من کمک کردند.
پس قبل از اجرای نقش مهلقا زمانی برای یادآوری گویش کردی گذاشته بودید؟
بله، شک نکنید. مگر میشد بدون آمادگی سر صحنه حاضر شد. وقتی من به دفتر رفتم و با آقای آقاخانی درباره کاراکتر مهلقا صحبت کردم به او گفتم من کرد زبان نیستم، اما کردها را خیلی دوست دارم و به زبان و فرهنگشان علاقهمند هستم. در واقع این حرف را زدم که فکر نکنند چون نقش مش مریم را با گویش کردی در فیلم مهمان مامان بازی کرده بودم، من کرد زبان هستم. به قول معروف گفتم تا دوستان رو دست نخورند!
البته آقای سیروس میمنت به این پروژه دعوت شده بودند و خیلی برای گویش کردی به من کمک کردند، حتی خود آقای آقاخانی هم این کمک را در طول کار داشت. دخترهایم در نقش نوههایم هم بیتاثیر نبودند و کمک بسزایی داشتند. در مجموع همه کمک کردند تا گویش کردیام درست باشد.
شخصیت مهلقا نمک و شیرینی خاصی دارد و همین باعث شده تا مخاطبان از تماشای او لذت ببرند. آیا خودتان هم پیشنهادهایی در طول کار میدادید که این نقش را مال خودتان کنید؟
به هر حال هر بازیگری با تکنیک و هنر خودش نقش را بازی میکند و حال و هوای خودش را دارد. بنابراین اگر قرار بود مهلقا را بازیگر دیگر بازی کند، حتما طور دیگری میشد. البته باید به نکتهای اعتراف کنم و اینکه من خودم را به هیچ وجه بازیگر طنز نمیدانم و کمدیکار نیستم، اما ای کاش بودم. البته کار هر کسی نیست خنداندن مردم ایران، چون مردم ما خیلی سخت میخندند، اما در عوض همیشه اشکشان دم مشکشان است.
اما من موافق نیستم که خودتان را بازیگر طنز نمیدانید. چون خیلی بانمک کاراکتر مهلقا را بازی کردید.
(با خنده) واقعا شما این طور فکر میکنید؟!
بله.
جالب است. البته همه به من میگویند که خوب شده، اما خودم در کار وسواس دارم. به همین دلیل این طور گفتم، ولی خدا را شکر که نظرتان این طور است، چون به من انرژی مثبت دادید.
آقای آقاخانی هم اگر در هر بخش از قصه سریال نونخ اشتباهی مسیر را میرفتم به من میگفت تا کار بامزه شود. در واقع کاملا صحنه را هدایت میکرد تا طنز و حال و هوای کار در مسیر درست قرار داده باشد. همین موارد باعث شد تا ترس به مرور از بین برود.
گفتوگو با نعیمه نظامدوست، بازیگر بهنوش:
بعد از کردستان، نوبت سیستان است
خانم نظامدوست شما در سریال «نون خ» ایفاگر نقش بهنوش بودید که طنازیهای خاص خودش را داشت و نسبت به دیگر کاراکترهای زن قصه، این تفاوت احساس میشد. آیا همین چالش شما را برای پذیرش نقش قلقلک داد؟
بله، بهنوش تنها کاراکتر زن قصه بود که نسبت به دیگر خانمهای داستان رفتارهایش متفاوت بود و همین ویژگی برایم خیلی جالب و جذاب بود و با علاقه نقش بهنوش را پذیرفتم و بازی کردم. او نماینده بانوان مستقل بود که بعد از جدایی از همسرش به هیچ وجه از پا نیفتاده و در مسیر درست قدم برداشته بود. همین موارد این شخصیت را قابل احترام میکرد، چون نماینده خانمهای زحمتکش بود. در کنارش هم طنازیها و شیرینیهایی داشت که ارتباطی به شغل آرایشگریاش نداشت و تیپ شخصیتیاش اینطور بود.
طنازیها از ابتدا در قصه بود یا بعد در طول کار در آمد؟
بعد از صحبت با آقای آقاخانی درباره شخصیت بهنوش به این نتیجه رسیدیم که بهتر است طنازی این کاراکتر پررنگ شود. ضمن اینکه وقتی بازیگر نقشی را بازی میکند، آوردههایش را به کار میگیرد و نقش را به قول معروف مال خودش میکند. این اتفاق هم برای کاراکتر بهنوش پیش آمد و من سعی کردم به گونهای آن را بازی کنم که کارگردان از من میخواهد. به هر حال سکاندار میدان آقای آقاخانی بود و او سعی میکرد لحن و ریتم کار درست در بیاید. در مجموع خوشحالم که در این سریال بازی داشتم.
چرا بهنوش تا این میزان مرد گریز بود و مرتب با سیروس (علی صادقی) کل کل میکرد؟
بهنوش بههیچوجه مرد گریز نبود او فقط دلش میخواست حامی زنی باشد که همسرش بلاهای مختلف سر او آورده بود. به همین دلیل پناه مرجان بود و با سیروس کلکل میکرد که چرا این رفتارها را با همسرش دارد و گرنه مردگریز نبود. او شرایط سخت زندگی مرجان را درک میکرد و میخواست به او کمک کند. از سوی دیگر هم سیروس هم کارهایی میکرد که لج بهنوش را در میآورد. به نظرم خیلی جا داشت که شخصیت بهنوش و سیروس در قصه پرداخت بیشتری شود، اما متاسفانه نبود زمان این فرصت را از ما گرفت.
پیشنهاد دادید که این اتفاق بیفتد؟
بله، پیشنهاد دادم، اما مسائل دیگری در قصه پررنگ بود که باعث شد شخصیت بهنوش کمی رها شود. در حالی که روابط بهنوش و اختلافاتش با سیروس و روابط بهنوش و خلیل نیاز به پرداخت بیشتری داشت. علاوه بر آن آقای آذرنگ پارتنر بسیار خوبی هم بود. احساس من این است مجموعه نون خ کمی مردمحور بود و باید فضای زنانه قصه تا حدودی پررنگتر میشد.
بازتاب مردمی را چطور دیدید؟
مردم خیلی سریال را دوست داشتند. چون هم با منطقه کردستان آشنا میشدند و هم شاهد یک قصه شیرین بودند. من عاشق کردستان هستم، عاشق لباس، زبان، فرهنگ و... به نظرم جا دارد تلویزیون سریالهای متعددی درباره قومیتها بسازد. با توجه به اینکه آقای آقاخانی خودش هم کرد بود خیلی خوب توانست این سریال را جمع کند و مردم هم دوست داشتند. در قالب این مصاحبه از همه عوامل صحنه و پشت صحنه تشکر میکنم، چون در شرایط سخت همه سعی کردند بهترین کار را انجام بدهند.
در مجموع همه جای ایران مملو از آداب و رسوم و فرهنگ متفاوت مردم است و باید کارهای مختلفی ساخته شود. خیلی دوست دارم درباره سیستان و بلوچستان هم سریالی ساخته شود. البته همه جای ایران خوب است و علاقهمندم کارهایی درباره اقوام مختلف ساخته شود.
فاطمه عودباشی و نوشین مجلسی
رسانه
در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد