در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سال 1393 رفتن شما از سازمان، شکل متعارفی نداشت و انگار که یک وزنه اساسی در مدیریت، از بدنه سازمان جدا شد، اما خیلیها حدس میزدند که در مقام تهیهکننده به سازمان بازخواهید گشت.
من بخش مهمی از علاقه هنریام در برنامهسازی در فیلم و سریال خلاصه شده است. در همین سالها هم دو سه پیشنهاد برای تولید فیلم سینمایی داشتم ولی به دلیل اینکه فیلمنامهها برایم جذاب نبوده و شرایط تولید را مناسب نمیدیدم به حوزه سینما ورود نکردم، اما فیلمسازی بخشی از دغدغه اصلی بنده است. وقتی سریالی تولید شود و مردم ببینند و لذت ببرند و لحظات خوشی را با آن سریال بگذرانند، رضایت خاطر نصیبم میشود. شاید در این مسیر با ناخوشیهای فراوانی مواجه شدم، مثلا زمانی که مدیر شبکه دوی سیما بودم، مردم از سریال در «مسیر زایندهرود» بسیار راضی بودند. یک جماعت محدودی سعی کردند، مشکل ایجاد بکنند، به دلیل اینکه موقع تولید سریال به آنها توجه نشده بود. شاید همین اعتراضات در بخش بسیار محدودی از بدنه هنری اصفهان شکل گرفت و همان بدنه سعی میکرد این اعتراضات را به مردم اصفهان تسری بدهند. «شهر دقیانوس» همین اتفاقات برایش افتاد و مربوط به مردم شهر جیرفت میشد، روزهای اول ما خیلی اذیت شدیم، اما پایان سریال اهالی جیرفت از سازندگان تجلیل کردند، اما روزهای ابتدایی پخش سریال میزان تحملها کم بود و احساس کردند به آنها اهانت شده است.
اما وقتی سریال به انتها میرسید احساس رضایت میکردند. من مطمئن بودم چه ساختهام، مطمئن بودم اگر حوصله کنند و سریال تمام شود، مردم همه آن را تحسین خواهند کرد. وقتی از تلویزیون بیرون آمدم دنبال درس و دانشگاه بودم اما از سریالسازی فاصله نگرفتم تا اینکه فرصت استثنایی نون خ بهوجود آمد.
در تولید سریال نون. خ بازهم پای محسن تنابنده در میان بود؟
این کار را در ابتدا قرار بود با آقای تنابنده با عنوان اسقاطی بسازیم. ایدهای بود که آقایتنابنده داده بود. گفت بیا یک کاری برای نوروز بسازیم و خدابیامرز خشایار الوند پنج قسمت نخست سریال را نوشت. قرار بود این کار ساخته شود و نوروز 97 از شبکه یک سیما پخش شود، اما چون دیواربهدیوار 2 ساخته میشد و نویسنده این کار هم مرحوم خشایار الوند بود، سازمان ترجیح داد خشاریار الوند دیوار به دیوار 2 را کار کند. طبیعتا وقتی خشایار وارد این پروژه شد دیگر نمیتوانستیم به عید 97 برسیم. مرحوم الوند چهار الی پنج قسمت را نوشت، اما آقای تنابنده درگیر یک فیلم سینمایی بود و میخواست قسم رابسازد. باید فیلمنامه قسم نوشته میشد و یک قراری گذاشتیم و گفت: «راستش من نمیرسم این کار را بسازم. پیشنهاد میکنم کارگردانی را جایگزین من کن.» نمیخواستم زیربار بروم و میخواستم این سریال را نسازم. ایشان گفت به اعتقاد من بهترین کسی که میتواند این سریال را بسازد، سعید آقاخانی است و خودش هم با آقای آقاخانی تماس گرفت. آقای آقاخانی دعوت ما را پذیرفت و نشستیم و حرف زدیم.
تصور میکردید که سعید آقاخانی از پس این کار بربیاد؟
من همیشه سعید آقاخانی را دوست داشتهام. میدانستم هر جایی که به عنوان نویسنده هم دستی در پروژهای داشته، آن اثر موفق شده است. دو سه جلسه آمد نشست صحبت کردیم و ایدههای مرحوم الوند را خواند و در نهایت در جلسهای که با من داشت گفت: «ایده آقای الوند را برای این کار نمیپسندم، دلم میخواهد کار کاملا شهرستانی بشود و از یک زبان و یک قومیت برای این کار استفاده کنیم، میخواهم از تهران بیرون بروم. حرف زدیم و ایدهاش را پسندیدم و آقای وفایی را به عنوان نویسنده به ما معرفی کرد. آقای وفایی هم سابقه سریالنویسی نداشت. ایشان دورهمی را برای مهران مدیری نوشته بود و برخی طنزهای برنامه 90 را مینوشت.
اما به شکل حیرتآوری فیلمنامه «خالی» ندارد. یعنی ضرب کمدی روایت خیلی بالاست و فوقالعاده نوشته شد. یک طنز منسجمی دارد و شاید نویسنده را باید در فهرست برگزیدهها بگذاریم. کاری که سابقا مهراب و پیمان قاسمخانی انجام میدادند.
در گفتوگوهای اولیه ایدهها درآمد، آقای وفایی از اواخر اردیبهشت به گروه اضافه شد و مردادماه و شهریور متن نوشته شد و وقتی من خواندم انصافا خیلی لذت بردم. دیدم خیلی خوب شده و خیلی درآمده. آقای آقاخانی اصرار داشت در تابستان فیلمبرداری را شروع کنیم، ولی من معتقد بودم فیلمنامه ما بسیار کم است و سه چهار قسمت بیشتر نداریم و اگر در تولید بیفتیم دچار مشکل خواهیم شد و ناچاریم جاهایی به متن حداقلی رضایت بدهیم؛ حداقلهایی که شاید درست نباشد. البته اگر تولید در تابستان انجام میشد، خیلی بیشتر از زیباییهای استانهای کردنشین بهره میبردیم. همزمان آقای آقاخانی درگیر یکی دو فیلم سینمایی بود و در قسم بازی کرد. از آبان پای کار نشستیم و در عین حال فیلمنامه داشت نوشته میشد. به شش هفت قسمت متن رسیدیم و آذر کلید زدیم. وقتی سریال را کلید زدیم حدود دهقسمت متن داشتیم و خیالمان راحت بود که همه چیز درآمده. هر کس متن را میخواند خوشش میآمد و مایل بود در این کار بازی کند.
آقای آقاخانی دست روی هر بازیگری که میگذاشت و متن را هر کس میخواند علاقهمند میشد در این اثر بازی کند. البته از بازیگرانی دعوت کردیم که سر پروژههای دیگری مشغول بودند و نتوانستند حضور پیدا کنند. اما کسانی که آزاد بودند و آقای آقاخانی آنها را به این پروژه دعوت کرد، متن را خواندند، پسندیدند و با استقبال آمدند.
با این دردسرهایی که بسیار با آن روبهرو شدید (در دورانی که در سازمان مدیر بودید) رفتن سراغ قوم کرد، کار بسیار سختی است.
خیلی نگرانی داشتیم. کلا کار در مورد اقوام بسیار سخت است و همیشه حساسیتهایی وجود دارد و در حین تصمیمگیری برای ساخت سریال همه تجربیات قبلی به سراغم میآمد و مرا نگران کرده بود. به اتفاق مدیر شبکه یک، مدیر گروه فیلم و سریال، جناب آقای آقاخانی رفتیم خدمت آقای دکتر میرباقری معاون محترم سیما. در آن جلسه بنده و آقای آقاخانی توضیحاتی را که لازم بود خدمت ایشان دادیم. خود آقای آقاخانی فرزند کردستان است، حساسیتها و ویژگیها را میشناسد، ولی با همه این احوال به دلیل تجربیاتی که من داشتم بسیار نگران بودم. حتی لهجه اگر اصل نباشد میتواند مشکلاتی ایجاد کند. ایده آقای آقاخانی هم این بود که از بازیگران بومی استفاده کنیم برای همین دستیار خودشان آقای مصطفی تنابنده را فرستاد در شهرهای مختلف در استان کرمانشاه و کردستان و افرادی آمدند تست دادند.
نهایتا نزدیک به 30 نفر انتخاب شدند. هم سه بازیگر دختر اصلی و هم نقشهای مکمل سریال همه از شهرهای مختلف استانهای کرمانشاه و کردستان انتخاب و به ما اضافه شدند. مساله بعدی ما مکان فیلمبرداری بود. زمستان بود و شرایط رفت و آمد سخت. بخش مهمی از سریال را در یکی از روستاهای اطراف امامزاده داوود گرفتیم و نماهای عمومی را در کردستان. بازیگران بومی و بازیگران حرفهای در کنار همدیگر کار را شروع کردند و آقای آقاخانی خیلی زحمت کشید و خیلی وقت گذاشت.
گرفتن این سکانسهای شلوغ و هدایت بازیگران بسیار سخت است.
در سریال، سکانسهایی که بازیگران آنها کمتر از پنج نفر باشند به اندازه انگشتان دو دست نمیشوند. تمام سکانسهای ما جمعیت هفت الی ده و خیلی جاها بیست، سی نفره در مقابل دوربین بودند. آقای آقاخانی برای گرفتن این سکانسها خیلی صبر و حوصله به خرج میداد، چون برخی از این همکاران ما در این پروژه نابازیگر بودند. آقای آقاخانی با گروه در شرایط سخت آب و هوایی کار میکرد، گاهی اوقات که بچهها میخواستند به محل فیلمبرداری بروند، خودروهایشان در برف متوقف میشد. تحمل این شرایط برای این بود که یک نتیجه خوب بیرون بیاید. امروز پس از پایان سریال معتقدم بهترین اتفاق افتاده است.
بازیگران خیلی خوب نقشهایشان را با یک متن خوب اجرا کردهاند. آقاخانی اقتضائات چنین کاری را صفر تا صد میشناخت. من هم تلاش کردم شرایط تولید را هر طور که آقای آقاخانی میخواهد برایش فراهم کنیم. در کنار این موارد حوصله و تدبیر مدیر شبکهیک، مدیر گروه فیلم و سریال شبکه به یاری ما آمد و از ما خیلی خوب از ما حمایت کردند. سکانسهایی در این سریال پخش میشود که من پیش خودم میگویم اگر من مدیر شبکه بودم حذف میکردم. واقعا دست به کار نزدند و این کار با حداقل ممیزی پخش شد. ممیزی در این کار آنقدر کم است که میتوانم بگویم اصلا وجود ندارد. شبکه دست به کار نزد، بنده هم به آقای آقاخانی بارها گفتم هر بخشی از سریال را که تصور میکند ریتم سریال کند میشود حذف کند.
ولی با پخش سه چهار قسمت حساسیتهای کاذب و احتمالی از میان رفت.
به هر حال حمایت مدیر شبکه و مدیر گروه فیلم و سریال و معاون محترم سیما که اعتماد کرد ما دوباره با قومیتهای کار کنیم، بسیار جای تشکر دارد. چون کار کردن راجع به قومیتها بسیار دشوار است. اما این اجازه را دادند و موافقت کردند تا در نهایت سریال نون خ تقدیم مردم کردستان و مردم ایران شود. البته من از صدا و سیمای مرکز کردستان آقای اماناللهی خیلی تشکر میکنم، خیلی به ما کمک کرد، مشاورههای خوب داد، موسیقی خوب فرستاد، ارتباط خوبی با آقای آقاخانی داشت، خیلی به ما کمک کرد. من فکر میکنم نون خ 2 بسیار قدرتمندتر از سری اول باشد.
آقای تنابنده پایش به این کار بازنخواهد شد؟
من تصور میکنم آقای تنابنده با پایتخت همچنان خواهد درخشید. روزهای نخست آقای تنابنده مشاور ما بود و دربارهاش حرف میزدیم، اما تنابنده در فاصله کوتاهی وارد پروژه قسم شد و قصه ما هم بهکلی دگرگون شد. دیگر ایده اولیهای که مرحوم الوند و آقای تنابنده داشتند، نشد.حضور محسن تنابنده همیشه و همه جا مغتنم است. در عین حالی که ما سعی کردیم از همه کسانی که می توانستند به ما کمک کنند استفاده کنیم.
از خود کردستان در این مدت واکنش داشتهاید؟
خیلی خوب است. دیروز و پریروز شبکه، سه چهار گزارش از مردم شهرهای مختلف استان کردستان پخش کرد که چقدر راضی هستند و چقدر تشکر میکنند، شخصیتهای ملی، دینی، مردم و ... . ما کامنتهای فراوانی داریم در این شرایط سخت (با وجود سیل در استانهای کردنشین) که تشکر کرده و ما را دلگرم میکنند. وقتی نظرات مثبت را میشنویم امیدوارتر میشویم. امیدواریم که این مسیر همچنان باز باشد برای اینکه بشود به فرهنگها و قومیتهای دیگر هم پرداخت. اقوام ما مملو از ظرفیتهای فرهنگی، هنری و جغرافیایی هستند که این ظرفیت میتواند خون تازهای در سریالسازی ما جاری کند.
همین که نابازیگران بومی ما در کنار بازیگران حرفهای قرار میگیرند، چیزی از آنها کم ندارند. حتی آقای آقاخانی این نگرانی را داشت و مدام می گفت که نگران این مساله هستم وقتی قسمتهای ابتدایی را پشت سر میگذارم و قسمت پنجم به بعد که به تهران میآییم و از محلهای زیبا، لباس کردی و زبان زیبای کردی فاصله میگیریم ممکن است کار ما از جذابیت بیفتد.
من امیدوارم این مسیر باز شود و بتوانیم به دیگر اقوام بپردازیم و انشاءا... اقوام، فرهنگها و خردهفرهنگها و موسیقی سراسر اقوام ایران را معرفی کنیم. در سریال نون خ موسیقی کردی خیلی به ما کمک کردهاست. موسیقی کردی، لباس کردی چندین برابر به جذابیت کار ما اضافه کرده است. خوشحالیم تلویزیون با سعه صدر با این قضیه برخورد کرد و بهحمدا... کار با بهترین کیفیت پخش شد.
با پیشینهای که از حمایت شما از سریال پایتخت داریم و با نون خ این رویه تبدیل به انتظار ما از شما شده است که اقوام دیگری را در سریالهایی که از این بعد تهیه میکنید، ببینیم.
من خیلی علاقهمند هستم و همه تجربه نزدیک به چند سال مدیریت من در حوزه فیلم و سریال را هم همراه خودم در این کار آوردم و تلاش هم کردم که واقعا آنچه مردم از این قومیت می بینند از فرهنگ کردی ببیند و همهاش جذابیت و زیبایی و تعالی داشته باشد.
به نظر من آقای آقاخانی یک انتخاب درست است، کسی که خودش این قومیت و فرهنگ را میشناسد و فرزند این فرهنگ است. حق مطلب را در مورد این کار ادا کرد و بسیار برای این کار وقت گذاشت حرص و جوش خورد و حوصله کرد و در تمامی ایام نوروز ایشان در باکس مونتاژ بود و با وسواس سر تدوین این کار کنار آقای خاقانی تدوینگر این کار نشست و بر تدوین نظارت کرد.
حق مطلب در سینما و تلویزیون در مورد سعید آقاخانی ادا شده است؟
من ظرفیتهای آقای آقاخانی را بیش از این چیزی که هست میبینم. آقای آقاخانی در همین سریال نون خ نشان داد اگر شرایط برایش فراهم باشد و قصه را دوست داشته باشد، به فضای داستان مسلط باشد، یک ظرفیت شگفتانگیز در کارگردانی محسوب میشود. اگر نون خ درخشید، حاصل پیوند در واقع گروه هنری بسیار خوب ماست. البته در کنار مدیریت فرهنگی خوشفهمی است که اینقدر صبورانه کار را میبیند و مراقبت میکند که در پخش هم مشکلی نداشته باشد. این پیوندها باعث شده این اتفاق بیفتد، چیزی که در مورد پایتخت هم اتفاق افتاد. آنجا هم مدیریت درست حرکت کرد.
رضا طریقت
رسانه
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم