در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
شما یکی از آدمهای متفاوت این سرزمین هستید، کسی که مردم و جامعهاش را بر منافع خودش ترجیح داده. ماجرای راهاندازی مرکز نگهداری بیماران روانی چیست؟
من کار مهمی انجام ندادهام و این حداقل کاری است که از دستم برمیآید. دزفول مرکز نگهداری از بیماران روانی نداشت بنابراین، این مرکز را ساختم که هماکنون محل نگهداری200 بیمار زن و مرد مبتلا به اسکیزوفرنی است. این بیماران یا کسانی هستند که خانوادههایشان همه راههای درمان را رفته و به نتیجه نرسیدهاند یا درخیابانها رها بودهاند که زیرنظر بهزیستی از خیابانها جمعشان کردیم که بخشیشان نیز مجهولالهویه هستند.
ولی همه کس سراغ حمایت از این قبیل بیماران نمیروند.
علتش این است که من روانشناسی خواندهام و درک میکنم که بیماران روانی از همه جا مانده و راندهاند. یک بیمار روانی هم از درون زجر میکشد و هم از بیرون. شاید مردم فکر کنند خوشا به حال این بیماران که چیزی متوجه نمیشوند، اما اینها همه چیز میفهمند در حالی که جامعه آنها را مورد تحقیر، سرزنش، توهین یا آزار و اذیت قرار میدهد. بیماران اسکیزوفرنی در دنیای خودشان نیز گرفتار هذیان و توهمهای وحشتناک هستند که زندگی را برایشان جهنم میکند. خانم بیماری بود که میگفت هرشب یک نفر میآید با انبردست دندانهایم را میکشد. این هذیان و توهم است، ولی درد واقعی هم دارد. با چنین وضعیتی کمتر کسی این بیماران را در نظر میگیرد و هر کسی میخواهد کار خیری انجام دهد وارد حوزههای دیگر میشود، برای همین تصمیم گرفتم خدمتی به این قبیل افراد بکنم.
مرکزی که ساختهاید درون یک باغ است، ماجرای این باغ چیست؟
این باغ خانوادگی ماست با وسعت سه هکتار که 16 هزارمتر آن را برای ساخت مرکز جدا کردهایم که 6000 متر آن ساختمان است. این مرکز را طوری ساختهایم که کرامت انسانها در آن حفظ شود.
هزینهها چطور تامین میشود؟
بخشی از هزینهها را بهزیستی تامین میکند و تعدادی از بیماران نیز خودشان حقوق دارند، اما بیشتر خانوادهها از پس تامین هزینهها برنمیآیند و ما خودمان برای بیماران هزینه میکنیم. حتی به خانوادههایی که مشکلات مالی اجازه نمیدهد به بیمارشان سر بزنند، هزینه رفت و آمد میدهیم. علاوه بر این از فروردین امسال در گوشهای از باغ یک تالارعروسی مجلل ساختهایم که درآمد آن خرج بیماران میشود. البته اعلام کردهایم که مراسم ازدواج مددجویان بهزیستی برای 200 مهمان از صفر تا صدش رایگان است.
معمولا مراسم چند مددجو را در ماه برگزار میکنید؟
به طور میانگین ماهی دو سه عروسی داریم.
این باعث نمیشود تالار زیانده شود؟
به لطف خدا نه، چون این تالار جزو بهترینهای دزفول است و چون ورودی آن را به اندازه تالارهای معمولی تعیین کردهایم مشتری زیاد است. ما همه این کارها را میکنیم تا بیماران روانیمان بهتر زندگی کنند و خدمات مطلوبتری بگیرند.
میگویند دزفول باغهای زیادی دارد و قیمتشان هم بالاست. خیلیها از طریق باغشان کسب درآمد میکنند، اما شما از این منبع درآمد چشمپوشی کردهاید. چرا؟
من تا مقطع دکتری در این کشور رایگان تحصیل کردهام و در واقع همین مردم هزینه آن را دادهاند، پس نسبت به جامعه احساس دین میکنم و خدا را شاکرم که مرا وسیلهای قرار داده تا به مردم کمک کنم و از این طریق به آرامش و رضایت خاطر برسم.
هر بیمار روانی ماهانه چقدر خرج دارد؟
طبق اعلام بهزیستی حداقل ماهی یک میلیون و 350 هزارتومان.
تا به حال شده بیماری در مرکز شما درمان شود و از آنجا برود پی زندگیاش؟
بله، تعدادی از بیماران بهبود یافتهاند، اما باید توجه داشته باشیم بیماری روانی مادامالعمر است و نیاز به درمان دائمی دارد. البته در مرکز ما چون اصول دقیق علمی پیاده میشود موفق شدهایم تعدادی از بیماران را به جامعه و خانواده برگردانیم.
خدمات حرفه آموزی و توانمندسازی هم برای بیماران دارید؟
ما بخشی به نام حرفه آموزی و کاردرمانی داریم که بیماران را از صبح تا ظهر مشغول فعالیت در کارگاهها میکند. البته سرعت عمل این افراد پایین است و حوصلهشان زود سر میرود، ولی با این حال کارهایی انجام میدهند که قابل ارائه به بازار است.
چه چیزهایی تولید میکنند؟
فرش، تابلو فرش، منبت، نقاشی روی بوم، عروسک، کیفدوزی، مهرهبافی، کار با نمد و معرق و... اگر کسی مایل باشد از این محصولات بخرد، امکانش هست که هم باعث دلگرمی میشود و هم منبع درآمدی برای بیماران.
در مورد تالار عروسی که کنار مرکز نگهداری بیماران روانی ساختهاید بیشتر بگویید. گفتید مراسم ازدواج در آن زیاد برگزار میشود و استقبال ازآن خوب است، اما در تهران بسیاری از تالارها دارند از بیمشتری بودن رنج میبرند.
خوشبختانه اوضاع ما خوب است و تا ماه رمضان سال آینده تالار ما هر روز پر است. به نظرم نوعی برکت به کار ما افتاده و ما به این برکت و رونق واقعا نیاز داریم، چون هزینه نگهداری و درمان بیماران روانی سرسامآور است و فقط هزینه داروی آنها در ماه حدود ده میلیون تومان میشود.
چرا به افراد تحت پوشش بهزیستی رایگان خدمات میدهید؟
این افراد به علت مشکلات مالی معمولا در تالارها مراسم نمیگیرند و سعی میکنند خانههای محقری را با کمترین هزینه اجاره کنند درحالی که شاید همیشه آرزوی یک عروسی خوب در دلشان بماند، بنابراین با بهزیستی هماهنگ کردم برایشان سنگ تمام بگذاریم تا این خاطره همیشه برایشان باقی بماند.
برنامههای دیگری هم برای گسترش کارهای خیر دارید؟
بله. من به ازدواج افراد خیلی اهمیت میدهم. در کشورهای دیگر دیدهام برای افراد توانیاب سوئیتهای کوچک تدارک میبینند تا بتوانند زندگی مستقل داشته باشند بنابراین، این را جزو اهدافم قرار دادهام که در آینده آن را عملی خواهم کرد. از سوی دیگر میخواهم خدماتم برای بیماران روانی را گسترش دهم. این بیماران طیف وسیعی دارند که افراد با هذیانها و توهمهای شدید تا آنها که ارتباطهای اجتماعی خوب دارند را شامل میشود. مدتی است برای آن تعداد از بیماران که بهبود یافتهاند خانهای به نام خانه یک چهارم راهی راهاندازی کردهام که میتوانند در آن با تعدادی از همنوعانشان زندگی کنند. این خانه زیرنظر مرکز است که در گوشه دیگری از باغ ساخته شده و ساختمانی220 متری و حیاطی 400 متری دارد. گسترش این قبیل خانهها جزو اهداف من است ضمن این که به راهاندازی خانههای مستقل برای بیماران روانی بهبود یافته نیز فکر میکنم.
مریم خباز
جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد