دلنوشته‌ای در حاشیه تشییع شهدای حادثه تروریستی خاش

بدرقه باشکوه یاران خرازی

زن زانو زده کنار باند. تمام ابهت باند را به حاشیه برده و خودش شده بود سوژه. عکاس خبری هم وقتی داشت آن دور و بر می‌چرخید یکباره محو زن شد.
کد خبر: ۱۱۹۲۴۴۵

چادر مشکی‌اش، تمام او را در خود جای داده و به آغوشش کشیده بود. انگار که حالا زن جز چادرش مامنی ندارد برای پناه بردن. انگار که اصلا افسری بود که در احترام به پرچم در اهتزار در آمده در جریان نسیم، دست به نقاب کلاه برده و احترام گذاشته و پرچم هم تمام او را در خود جای گرفته و افسر و پرچم، یکی شده بودند. اینجا هم زن و چادرش یکی شده بودند. زن بدون آنکه خود بداند، تمام ابهت مردانه نه فقط باند و فرودگاه که حادثه را هم به حاشیه برده بود. زن شده بود تمام اصفهان و بلکه کل ایران. پر بیراه هم نخواهد بود که روز بعد، تصویر خیلی از رسانه‌ها و شبکه‌ها و صفحات شخصی باشد؛ زن اما در انتظار مرد بود...
ایلیوشین سفید، آرام و سنگین در کریدور هوایی اصفهان ارتفاع کم می‌کند و به باند نزدیک می‌شود. او وظیفه سنگینی دارد. بازگرداندن پیکر 27 مرد از جمله مردِ زنی که کنار باند زانو زده و تمام ابهت آن را به حاشیه برده و چادر مشکی‌اش هم تمام او را در خود جای داده و به آغوشش کشیده. پرنده سنگین و سفید ایرانی کانه ققنوس بال می‌زند و نرم روی باند آرام می‌گیرد. آن قدر نرم که آب در دل 27 مردی که آنها را در خود جای داده تکان نمی‌خورد. زن هنوز کنار باند است. تکان می‌خورد. زانو راست می‌کند. باید به استقبال مردش برود. دست کودک را می‌گیرد و تا نزدیکی پرنده پیش می‌رود. پرنده سنگین و سفیدِ ایرانی، شرمناک چشم به آسفالت سیاه روی زمین دوخته. درها باز می‌شوند تا پیکر کردان، یک به یک روی دوش دیگر مردان خارج شود.
زانوان زن دیگر کشش ندارد. همانجا در چند قدمی تابوت‌ها زانو می‌زند. مردش بازگشته. مردش غرق به خون بازگشته. مردش پیچیده در پرچمی سه رنگ بازگشته. پرچمی که حالا تمام مرد را در خود جای داده و به آغوشش کشیده است. انگار که مرد، در آغوش پرچم آرام گرفته باشد. انگار که مرد و پرچم یکی شده باشند. انگار که اصلا مرد از اول هم پرچم بوده. انگار که اصلا این خود پرچم است که گذاشته‌اند توی تابوت و حالا زن می‌خواهد پرچمش را تحویل بگیرد. چادر، تمام زن را در خود گرفته و در آغوشش کشیده کانّه پرچم که تمامِ مرد را در خود گرفته و در آغوشش کشیده. زن شده بود تمام ایران. حالا نوبت پرچم است که بشود تمام ایران. 27 پرچم شده‌اند تمام ایران.
پر بیراه هم نخواهد بود که روز اول هفته، سیل مردم را بکشانند وسط اصفهان و اصفهان مگر کجاست جز قلب و مرکز ایران. قلب ایران که پرچم باشد انگاری که کل ایران پرچم شده‌ باشند که گفته‌اند هر شهیدی پرچمی برای عزت و استقلال این آب و خاک است و چه خوشبخت مردمی هستیم ما که همگی یا پرچمداریم یا اگر به سان نگارنده این سطور، قوت و توان پرچمداری را نداشته باشیم اما قدر پرچمداران‌مان را نیک می‌دانیم. مردم دیروز از خجالت پرچمداران عزت و شرف‌مان در آمدند و نشان دادند. صفحه پیش رو را توان بازنمایی این قدردانی نیست اما آب دریا را اگر نتوان کشید، هم به قدر تشنگی باید چشید.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها