مراسم سی‌وششمین سالروز شهادت شهید گمنام ابراهیم هادی امروز در تالار وزارت کشور برگزار می‌شود

پهلوانان نمی‌میرند!

میدان خراسان در جنوب تهران یکی از مناطق مهم تهران بوده و هنوز هم هست. محله لوطی‌پروری که اگر سرکی هم در تاریخ معاصر بکشیم، رد پای خودش یا مناطق دور و اطرافش در خیلی از وقایع نیم قرن اخیر هست و اگر بیش از میدان بهارستان نداشته باشد، کمتر از آن هم نیست. همین الان هم نبض بخش مهمی از تهران در همین میدان می زند. حالا منهای اتفاقات کوچک و بزرگ بسیاری که در این نیم قرن اخیر هم هست و نام‌های زیادی هم که از این محله برخاسته‌اند، یک اسم دیگر هم با این محله پیوند خورده است. اسمی که احتمالا خیلی‌ها هم آن را شنیده باشند و یا تصویرش را دیده باشند: «ابراهیم هادی»! شهیدی که البته کشتی‌گیر و پهلوان هم بود همین الان هم احتمالا خیلی با کتاب خاطراتش آشنا هستند. کتابی که طراحی جلد و رنگ و لعاب خیلی عجیب و غریبی ندارد اما محتوایش آنقدر تکان‌دهنده هست که خیلی‌ها با آن خاطره داشته باشند و تا همین لحظه هم چیزی حدود 137 چاپ را گذرانده و یک میلیون نسخه از آن منتشر شده است بدون این‌که تبلیغات خاص و آنچنانی داشته باشد. حالا همه اینها را گفتیم که این را بگوییم: هر ساله همزمان با سالروز شهادت ابراهیم خان هادی که البته پیکرش هم هیچ وقت پیدا نشد و هنوز هم گمنام است، یک همایش چند هزار نفری در تهران برگزار می‌شود و خیلی‌ها دور هم جمع می شوند تا یاد و نام پهلوان را زنده نگه دارند. همایش امسال هم قرار است امروز ساعت 17 در تالار همایش‌های وزارت کشور برگزار شود. خلاصه که اگر گذرتان به حوالی میدان فاطمی افتاد و دیدید که کوچه و خیابان‌ها قفل و رفت و آمد سخت شده، ذهن‌تان نرود که دوباره اینجا کنسرت برگزار شده! نه!‌ این مرتبه دوستداران پهلوان هادی دور هم جمع شده‌اند. شما هم اگر کار خاصی ندارید حتما سری به این همایش بزنید. از ما می‌شنوید، بد نخواهد گذشت. اگر هم که کتاب «سلام بر ابراهیم» را خوانده‌اید که حتما به این مراسم بیایید.
کد خبر: ۱۱۹۲۰۵۲

اجازه بدهید اول از همه برویم سراغ جزئیات مراسم. برای اطلاع از چند و چون مراسم سری زدیم به پایگاه اطلاع‌رسانی ابراهیم هادی که به نشانی ebrahimhadi.ir در دسترس است. راستش را بخواهید چیز خاصی دستگیرمان نشد جز زمان و مکان برگزاری مراسم. همین هم باعث شد با شماره تلفن همراهی که در سایت درج شده بود تماس بگیریم و خودمان را معرفی کنیم تا بتوانیم از صدای آن طرف خط، بی کنتور اطلاعات بگیریم. البته اگر با کتاب‌هایی که گروه ابراهیم هادی تالیف کرده آشنا باشید، این گمنامی و بی‌رد و نشانی، موضوع عجیبی نیست.
تقریبا همه کتاب‌هایی که توسط گروه شهید ابراهیم هادی منتشر شده، بدون اسم نویسنده است. یعنی وقتی شما روی جلد کتاب را می‌بینید، اسم و اثری از نویسنده نیست و به جای آن عبارت «گروه شهید ابراهیم هادی» ذکر شده است. خب در جهت تنویر افکار شما مخاطبان گرامی باید عرض کنیم که این کار، در اقتدا به خود شهید ابراهیم هادی انجام می‌شود. یعنی کسانی که با این گروه همکاری دارند ترجیح می‌دهند گمنام باشند و اسم و نشانی از آنها نباشد. شبیه خود ابراهیم هادی که 36 سال است گمنام است و هیچ رد و نشانی از او نیست.
بعد از تماس با شماره‌ای که در سایت ذکر شده بود، صدای گرمی از آن سوی خط پاسخگوی ما بود و از حق هم نگذریم خیلی هم با روی باز استقبال کرد. جناب سهراب شهیدی یکی از مسؤولان گروه است که کارهای مختلفی را انجام می‌دهد؛ از روابط عمومی گرفته تا هر کار دیگری که بر بیاید و راه‌انداز باشد. طبق اطلاعاتی که شهیدی به جام‌جم می‌دهد
هر ساله به مناسبت 22 بهمن که سالروز شهادت ابراهیم هادی است، مراسم بزرگداشتی برای ابراهیم خان برگزار می‌شود. منتها همان طور که شما هم احتمالا در جریان هستید به‌دلیل همزمانی این مراسم با راهپیمایی22 بهمن، این مراسم در 25 بهمن برگزار می‌شود که امروز است.
در تالار وزارت کشور چه خبر است؟!
طبق اطلاعاتی که جناب شهیدی به ما داده، سخنران اصلی این مراسم حجت‌الاسلام و المسلمین شهاب مرادی است. غیر از حاج آقا مرادی که از آخوندهای جوان‌پسند پایتخت محسوب می‌شود، تعدادی از همرزمان شهید هم در این مراسم حضور دارند و احتمالا به بیان خاطراتی از شهید هادی خواهند پرداخت. جناب شهیدی این را هم تاکید کرده است که غیر از همه این برنامه‌ها، یک فایل صوتی جدید از شهید ابراهیم هادی هم در این مراسم رونمایی خواهد شد. در کنار اینها اجرای سرود دانش‌آموزی هم از دیگر برنامه‌هایی است که برای حاضران تدارک دیده شده است.
بازار گرم کتاب
گروه شهید ابراهیم هادی غیر از فعالیت‌های مختلف فرهنگی، کتاب‌های متعددی را هم با هدف زنده نگه داشتن یاد و خاطرات شهدا منتشر کرده است؛ شهدایی که هر کدام داستان و سوژه خاص خود را دارند. مثلا یک قلم خاطرات شهید «شاهرخ ضرغام» است که در همین روزنامه هم معرفی‌اش کرده‌ایم و خاطرات از قضا یک ورزشکار کشتی‌گیر است که قبل از انقلاب، بادیگارد کاباره‌های تهران بوده و بعد از انقلاب مسیر زندگی‌اش کاملا عوض شد و به جایی رسید که از خدا درخواست کرده بود در جبهه شهید شود و هیچ اثر، پیکر و نام و نشانی هم از او باقی نماند که اتفاقا همین اتفاق هم افتاد. حالا جناب شهیدی به جام‌جم می‌گوید که در این مراسم هم دوباره از کتاب غافل نشده‌اند و چند اثر جدید رونمایی خواهند کرد. حالا آن طور که آمارش را به ما داده کتاب‌های «من ادواردو نیستم» و «شهید خدا» (شامل خاطراتی از شهید محسن حججی) از مهم‌ترین این آثار هستند. با توجه به این‌که تاکنون یک کتاب با موضوع شهید حججی منتشر شده(سربلند)، این کتاب را می‌توان دومین اثری دانست که محسن حججی را موضوع خودش قرار داده است. غیر از اینها قرار است یک اثر نقاشی هم با موضوع شهدای گردان کمیل در این مراسم رونمایی شود که ما هم مثل شما در انتظار دیدن آن هستیم.
یادی از گردان‌های کمیل و حنظله
البته این مراسم فقط برای بزرگداشت شهید ابراهیم هادی نیست. ابراهیم در 22 بهمن سال 61 در عملیات والفجر مقدماتی بعد از پنج روز به همراه بچه‌های گردان کمیل و حنظله در کانال‌های فکه مقاومت کرد و به شهادت رسید. به همین دلیل این مراسم را می‌توان مراسم بزرگداشت هادی و شهدای گردان‌های کمیل و حنظله دانست. آخرین تصویر از پیکر پهلوان بسیجی شهید «ابراهیم هادی» در کانال قتلگاه فکه گرفته شده توسط تلویزیون عراق که در نشریه پلاک هشت منتشر شده است. حالا شما هم این مراسم را فقط مراسم ابراهیم هادی به حساب نیاورید.

آقا ابراهیم! ما رو نصیحت کن!

کتاب «سلام بر ابراهیم» را حتما خوانده‌اید. الغرض در جریان باشید که جلد دوم آن هم منتشر شده. این یک خاطره را هم داشته باشید از جلد اول کتاب:‌ سال اول جنگ بود. به مرخصی آمده بودیم. با موتور از سمت میدان سرآسیاب به سمت میدان خراسان در حرکت بودیم. ابراهیم (شهید ابراهیم هادی) عقب موتور نشسته بود. ابراهیم گفت اگر وقت داری بریم دیدن یه بنده خدا!‌ من هم گفتم باشه، با ابراهیم داخل یک خانه رفتیم. چند نفری نشسته بودند. پیرمردی با عبای مشکی و کلاهی کوچک بر سر بالای مجلس بود. به همراه ابراهیم سلام کردیم و در گوشه اتاق نشستیم. صحبت حاج آقا با یکی از جوان‌ها تمام شد.او رو کرد به ما و با چهره‌ای خندان گفت: «آقا ابراهیم راه گم کردی، چه عجب این طرف‌ها!» فهمیدم ایشان، ابراهیم را خوب می‌شناسد. حاج آقا کمی با دیگران صحبت کرد. وقتی اتاق خالی شد رو کرد به ابراهیم و با لحنی متواضعانه گفت: «آقا ابراهیم ما رو یه کم نصیحت کن!» ابراهیم از خجالت سرخ شده بود. سرش را بلند کرد و گفت: «حاج آقا تو رو خدا ما رو شرمنده نکنید. این طوری حرف نزنید. ما آمده بودیم شما را زیارت کنیم. ان‌شاءا... در جلسه هفتگی خدمت می‌رسیم.» بعد بلند شدیم، خداحافظی کردیم و به بیرون رفتیم. سال‌ها گذشت تا مردم حاج آقای دولابی را شناختند. تازه آن موقع بود که فهمیدم جمله ایشان به ابراهیم چه حرف بزرگی بوده!

محمد صادق علیزاده

فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها