در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
غروب در افق
برنامه تلویزیونی دست به دست که پخش هر روزه خود را مدتی است در شبکه سه سیما آغاز کرده، بعد از مرور و بررسی سالهای اولیه انقلاب، حالا به مرور سالهای آغازین دهه 80 رسیده است و قرار است با رسیدن به مقطع کنونی سال 97، این برنامه هم به پایان برسد. این برنامه مناسبتی در مرکز بسیج رسانه ملی تولید شده و شبکه سه سیما تنها پخشش را عهدهدار است.
دست به دست روال پخش زنده دارد و گرچه اینطور در نظر گرفته شده بود که در قالب 40قسمت، هر روز یکی از سالهای بعد از انقلاب اسلامی را مرور کند و در مسیر این تاریخ معاصر جلو بیاید، با این حال برخی اتفاقات در جدول پخش شبکه سه چون پخش مسابقات فوتبال و جام ملتهای آسیایی این روال را قدری بر هم ریخت و از تعداد قسمتهای برنامه کم کرد. بر این اساس عوامل برنامه مجبور شدند برخی قسمتها را در قالب مرور دو سال در یک برنامه پیش ببرند.
این برنامه به طور زنده از استودیوی پخش شبکه افق سیما روی آنتن میرود.
میزبان یک قهرمان
«دستبهدست» هر روز حدود ساعت 17 و 30دقیقه پخش خود را از شبکه سه آغاز میکند. قرار ما هم برای حضور در پشت صحنه این برنامه، حوالی ساعت 17 است تا بتوانیم قبل از شروع برنامه با عوامل گپی بزنیم و در جریان فضای پشت صحنه بیشتر قرار بگیریم. هوا، هوای غروب است و آسمان عصرگاهی، کمکم نارنجی میشود و بعد رنگ خون میگیرد. تازه به شبکه افق رسیدهایم و میخواهیم از دروازه نگهبانی این شبکه رد شویم که حسین رضازاده را میبینیم؛ قهرمان ملی وزنهبرداری سالهای اخیر کشور و ملیپوشی که تا همین چند سال قبل، مدالهای طلایی دریافت میکرد و رکوردزنیهایی که با رمز «یا ابوالفضل (ع)» از او در مسابقات مختلف میدیدیم، دلمان را به ایرانی بودن گرم میکرد و بیشک در ذهن اکثرمان خاطراتی مشترک میساخت. با دیدن رضازاده و با توجه به اینکه برنامه به مرور سالهای ابتدایی دهه 80 رسیده، میفهمیم که او مهمان این قسمت است و قرار است از خاطراتش بگوید.
بالا میرویم و به طبقه سوم میرسیم. شبکه افق سیما استودیویی نوساز و مجهز دارد و گرچه کمتر از 15 دقیقه تا شروع پخش زنده زمان مانده است، با این حال فضای پشت صحنه و اتاق فرمان آرام و خونسرد است. شهرام شکیبا، مجری برنامه هم از راه میرسد و بعد از حضور کوتاهش در اتاق گریم به اتاق مهمان میآید تا قبل از شروع برنامه با رضازاده گپی بزند.
مثل یک خانه
در فاصله دقایق کوتاهی که تا شروع برنامه مانده است، شهرام شکیبا همراه با زینالعابدین تقیپور، سردبیر جوان این برنامه تلویزیونی سراغ رضازاده میآید تا باهم گپی بزنند و از این طریق فضای خشک و شاید رودربایستیدار میان مهمان و مجری بشکند و بشود برنامه را با لحن صمیمیتری پیش برد. شکیبا خاطرهاش از زمانی که رضازاده رکورد وزنهبرداری جهان را زد و حس و حالش از آن صحنه میگوید و رضازاده هم همراهیاش میکند. سوالات و در واقع محور اصلی برنامه خیلی زود بررسی میشود و با توجه به ورود دستیار کارگردان که اشاره میکند تنها دقایقی تا شروع برنامه مانده است، رضازاده و شکیبا همراه با هم وارد استودیو میشوند و ما هم همراهشان میرویم.
استودیوی برنامه دست به دست، فضایی گرم و صمیمی دارد. در چینش دکور این برنامه از یک کتابخانه بزرگ و چوبی، گلدان پیچک، یک تلویزیون قدیمی با رومیزی دستبافی که به روال دکور دهه 60 اکثر خانههای ایرانی روی آن کشیده شده و نیز یک تلفن قدیمی استفاده شده است و این هماهنگی اشیاء و ترکیب گرم رنگها، فضای اتاق پذیرایی ساده یک خانه را ترسیم میکند. فضایی که میخواهد هم مهمان برنامه و هم مخاطبان را به گفتوگویی بیواسطه و باورپذیر و تعاملی دعوت کند. درحالیکه شمارش معکوس برای شروع برنامه در اتاق فرمان شروع شده است، شهرام شکیبا جلوی دوربین میآید؛ منولوگ ابتداییاش را میگوید و برنامه رسما شروع میشود.
مرور خاطرات خوب
اواسط پخش برنامه با اذان مغرب به افق تهران همزمان شده است و این قضیه فرصتی در اختیارم قرار میدهد تا با عوامل پخش صحنه گپی بزنم. سیدمهدی حسینی، تهیهکننده جوان این برنامه در تعریف هدف و رویکرد دست به دست میگوید: در ذهنمان این بود که برنامهای با نگاهی متفاوت بسازیم و در هر سال انقلاب، وقایع خوب و خاطرات شیرین آن سال را روایت کنیم. البته طبیعتا اتفاقاتی چون جنگ، زلزله بم و آتشسوزی پلاسکو هم بوده که خوب نبودند و به عنوان خاطراتی تلخ در ذهنمان حک شدند.
حسینی اضافه میکند: تصمیممان مرور سال به سال اتفاقات است؛ هرچند طبیعی است در بعضی سالها حجم اتفاقات بیشتر بوده و نمیتوانیم بگوییم همه خاطرات را مرور کردهایم.
این تهیهکننده توضیح میدهد: از ابتدا قرار بود برنامهمان 40 قسمتی باشد، اما به دلیل برخی اتفاقات در آنتن شبکه سه و همزمان شدن زمان پخش ما با مسابقات فوتبال، چند قسمت برنامه لغو شد و فعلا 33 قسمت داریم. لذا برخی قسمتها را در قالب مرور دو سال یکی پیش میبریم.
حسینی با اشاره به ملاک انتخاب اتفاقات مهم هر سال تاکید میکند: نمیتوانیم بگوییم هر سال مثلا ده اتفاق مهم داشتیم؛ اگر مثلا تعداد اتفاقات یک سال زیاد باشند، علاوه بر صحبت با مهمان برنامه، در قالب بخشهای میانبرنامه به آن اتفاقات دیگر میپردازیم و از هیچ واقعهای رد نمیشویم. با این حال سعی میکنیم در انتخاب مهمان، سراغ اتفاقی برویم که جذابتر است. بعضی سالها هم بودهاند اتفاق خاصی به لحاظ سیاسی یا اجتماعی رخ نداده، اما مثلا پخش فیلمها و سریالهایی حال مردم را خوب کرده است؛ برای مثال سریال خانه سبز، همسران، آژانس دوستی و دیگر خاطرات مشترک.
تهیهکننده برنامه دست به دست با اشاره به نوع نگاه و روایت این برنامه در مقاطع حساس تاریخی میگوید: ما فقط روایت میکنیم و میگوییم چه اتفاقی رخ داد و مردم کجا بودند. برای مثال درخصوص سال 78 با آقای صفار هرندی صحبت کردیم و جریان قانون مطبوعات آن سال را مرور کردیم. نگاه ما سیاسی نیست.
اولویت روایتگری
انتخاب شهرام شکیبا به عنوان مجری دست به دست، از جمله اتفاقات جالب توجه این برنامه مناسبتی است. زینالعابدین تقیپور، سردبیر برنامه توضیح میدهد: شهرام شکیبا به علت تسلط در گفتار و نگاه جامعی که به سالهای انقلاب داشت، انتخاب شد. پیدا شدن فردی که بتواند با مهمانان متنوع ما در طیفهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، ورزشی و ... صحبت کند، کار آسانی نبود و دنبال کسی بودیم که راه و رسم گفتوگو کردن را بلد باشد. ضمن اینکه برنامه ما زنده است و آنتن زنده ضوابط خاص خود را دارد.
او تاکید میکند: ما در این برنامه مرور خاطرات میکنیم و داعیه انقلاب اسلامی داریم؛ لذا دنبال فردی بودیم که تسلط بر روایتگری از این سالها داشته باشد. البته دست به دست محور مشخصی ندارد و شاید این پراکندگی در پرداختن به موضوعات مختلف و دعوت از مهمانان گوناگون از طیفهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... باعث مشخص نشدن تکلیف مخاطب با این برنامه شود. سردبیر دست به دست خاطرنشان میکند: ما میخواستیم انقلاب را روایت کنیم و از خاطرات مشترکی که مردم دارند، بگوییم. این خاطرات را نمیشود محدود کرد و طبیعی است که بستر اجتماعی با خاطرات مختلفی همراه است. این خاطرات در یاد مردم ماندهاند و ما هم به خاطراتشان میپردازیم. اولویت ما روایتگری است.
خاطرات خودم زنده میشود
شهرام شکیبا مجری، نویسنده و طنزپردازی است که در سالهای اخیر اجرای شیرین او را عموما در برنامههایی با رویکردهای طنز بیشتر دیدهایم. با این حال او در قالبی جدی و البته کمی رسمی از پس اجرای این برنامه به خوبی برآمده است و در گفتوگو با مهمانان برنامه دست به دست که افرادی از طیفهای مختلف و جناحبندیهای گوناگون هستند، فضا را صمیمانه و گرم پیش میبرد.
شکیبا پس از پایان برنامه درحالیکه گریمش را پاک میکند، در گفتوگو با جامجم میگوید: طبیعی است که ضوابط اجرای یک مجری در هر برنامه با توجه به رویکرد و محتوای آن برنامه متفاوت باشد. من برنامههای مذهبی هم اجرا کردهام و طبیعی است که در هیچکدام از آن برنامهها به عنوان شکیبای طنزپرداز حاضر نبودم، بلکه با توجه به رویکرد برنامه پیش میرفتم و فضای برنامه را با توجه به حضور مهمانان و درونمایهاش هدایت میکردم.
این مجری تاکید میکند: در برنامه تلویزیونی دست به دست هم فضا همینطور است. ما در این برنامه صرفا روایتگری میکنیم و به مرور خاطرات میپردازیم و وقتی مهمانی به برنامه دعوت میشود هم باز میخواهیم خاطرات او را بشنویم. البته ممکن است من هم در لحظاتی بکوشم فضا را شیرینتر کنم، اما به معنای اینکه کاملا طنزپردازی کنم نیست.
شکیبا در پاسخ به اینکه چقدر اجرایش را بداهه پیش میبرد و چقدر بر اساس متنهای نوشته شده پیش میرود هم میافزاید: وقتی برنامهای نویسنده دارد، ترجیح من این است به متنهای نوشته شده توسط نویسندگان احترام بگذارم و بر مبنای همان متنها پیش بروم؛ در واقع همانطور که گفتم، فقط در لحظاتی فضا را شیرینتر میکنم یا با توجه به موضوع آن قسمت برنامه، از خاطرات خودم میگویم. خیلی وقتها خاطراتی که در برنامه میگویم برای خودم هم مرور و یادآوری میشوند و این برایم جذاب است.
زهرا غفاری
رسانه
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر