لوریس چکناواریان، محمدرضا خاکی و مرتضی گودرزی انتظارات خود را از بودجه سال آینده تشریح کردند

نگاهی هنری به بودجه 98

اگر همه چیز سر جای خودش بود و اهالی بهارستان، تعطیلات ده‌روزه‌شان را آغاز نکرده بودند، پنجشنبه گذشته لایحه بودجه سال 98 باید به مجلس می‌رفت، اما حالا قرار است با ده روز تاخیر از جزئیات آن رونمایی شود. با این حال، محمدباقر نوبخت، پنجشنبه به سازمان برنامه و بودجه که ریاست آن را به‌عهده دارد، آمد تا از کلیات این لایحه حرف بزند. هنوز هیچ‌چیز مشخص نیست جز این‌که یارانه‌های نقدی تغییری نخواهد کرد و این‌که 20 درصد به حقوق کارمندان دولت افزوده خواهد شد. اما همان‌طور که دیگر حوزه‌ها منتظرند تا بدانند چه ردیفی امسال در لایحه برایشان اختصاص یافته است، اهالی فرهنگ هم گمانه‌زنی‌هایشان را در این رابطه آغاز کرده‌اند. ما هم در جام‌جم از سه هنرمند سراغ گرفته‌ایم و از آنها پرسیده‌ایم در شرایط کنونی اقتصاد که بحرانی بغرنج را سپری می‌کند چه انتظاری از دولت و بودجه‌ای که قرار است به فرهنگ و هنر اختصاص دهد، دارند.
کد خبر: ۱۱۹۰۱۸۰

نسخه هنر برای اقتصاد بحرانی

لوریس چکناواریان
آهنگساز

درباره بودجه فرهنگ و هنر در سال 98 باید بگویم، به طور کلی چه در مواقع بحرانی و چه در مواقع عادی باید بودجه خوب و درخوری برای فرهنگ و هنر در نظر گرفته شود؛ زیرا مهم‌ترین بخش هر جامعه‌ای حوزه فرهنگ و هنر است.
در همه جوامع به این حوزه توجه ویژه می‌شود، زیرا فرهنگ مهم‌ترین بخش یک جامعه است و بخش‌های دیگر را هم تحت تاثیر قرار می‌دهد.
هنر می‌تواند جامعه را در شرایط بحرانی آرام کند، زیرا مردم با هنر همیشه ارتباط برقرار می‌کنند.
اگر در شرایط عادی در ماه یک کنسرت برگزار می‌کردیم باید در شرایط بحرانی چند کنسرت برگزار کنیم. همچنین به دلیل شرایط نامناسب اقتصادی، کنسرت‌ها و تئاترهای خیابانی باید
برگزار شود.
من قبول دارم زمانی‌که اقتصاد دچار مشکل شود، بخش‌های دیگر هم گرفتار مشکل می‌شوند، ولی با مدیریت درست، مشکلات برطرف می‌شود.
هنرمندان می‌خواهند بودجه‌ای که به هنر تعلق می‌گیرد در حدی باشد که هنر در جامعه جریان داشته باشد.

وقتی همه‌چیز فلج می‌شود هنر به کمک اقتصاد می‌آید

مرتضی گودرزی دیباج
نقاش

در شرایط مالی خیلی بهتر از آنچه امروز داریم هم دیده‌ایم که متاسفانه دولتمردان ما هرگاه فکر کردند باید چیزی را به نفع چیز دیگری نادیده بگیرند، همواره این فرهنگ و هنر بوده که به نفع مسائل دیگر کشور نادیده گرفته و از بودجه آن کاسته شده است. این اتفاق تازه‌ای نیست که مربوط به وضع بحرانی امروز باشد. اتفاقا می‌خواهم بگویم در این شرایط است که کشور نیاز به هنر و به تبع آن فرهنگ دارد. تجربه کشورهای دیگر را نگاه کنید. کشورهایی که حتی در شرایط جنگ ناچار به گرفتن وام‌های خارجی بودند، بخش زیادی از آن را خرج فرهنگ و هنر خود کردند. تاکید ما به این خاطر است که همه چیز نان و آب نیست. حتی پیشرفته‌ترین کشورها هم دوره‌های بحرانی دارند و دقیقا در این شرایط است که هنر و فرهنگ می‌تواند کمک کند مردم به آینده و تدبیر و تغییر امیدوار باشند. با هنر است که مردم متقاعد می‌شوند می‌توانند به خودشان اعتماد کنند و اگر از بخشی از قدرت رضایت ندارند می‌توانند تغییرش دهند.
اتفاقا الان که سفره مردم کوچک و مسکن تبدیل به یک بحران شده است نیاز داریم کسانی به میدان بیایند و به مردم بگویند این دوران گذراست. هنر فعال، اجتماعی، متعهد، روشنگر و پرانرژی می‌تواند وارد صحنه شود و هم به توده مردم و هم به رأس قدرت کمک کند که امیدوار شوند و این دوران بحرانی را بگذرانند.
الان وقتش است که به هنر بپردازند. افسران این جنگ، هنرمندان هستند. اگر قانونگذاران این ظرفیت را درک کنند، هنرمندان می‌توانند کمک کنند دوران بحران بگذرد.

بودجه هنر، دورریختنی نیست

محمدرضا خاکی
مدرس و کارگردان تئاتر

بودجه بخش فرهنگ و هنر نه تنها دورریختنی نیست بلکه بودجه کارآمدی است که می‌تواند نتایج خوبی برای کشور به همراه داشته باشد.
مشکلات اقتصادی شامل بخش‌های فرهنگی و هنری هم می‌شود. به عنوان مثال سرانه کتابخوانی به نسبت شاخص‌های جهانی خیلی پایین است. اصولا یکی از اهداف حوزه فرهنگ و دولت‌ها این است شرایطی فراهم کنند که شاخص کتابخوانی بالا برود. ولی نتایج آن در لحظه به وجود نمی‌آید، بنابراین حوزه فرهنگ نیازمند برنامه‌ریزی‌های دراز‌مدت و کوتاه‌مدت است.
امروزه بیش از هر زمان دیگر به دلیل مشکلات اقتصاد کلان کشور، جامعه دچار ناامیدی، تضاد، تناقض و عصبیت شده است. اینجاست که حوزه‌های فرهنگ و هنر همچون تئاتر، سینما و موسیقی می‌توانند کمک‌کننده باشند. تماشای تئاتر، گوش‌کردن به قطعه موسیقی، دیدن یک فیلم خوب و مطالعه کتاب می‌تواند فضای فراغت مناسبی برای افراد ایجاد و کمک کند مقداری از تنش‌های گوناگون آنها کم شود. امیدوارم افرادی که وظیفه خطیر بودجه و اداره کشور را به عهده دارند به این نکته توجه داشته باشند.
در چنین اوضاعی باید نگاه کرد چگونه می‌توان معضل‌های اجتماعی را رفع کرد. با کم‌کردن از بودجه، آسیب‌ها تشدید می‌شود. به طور مثال، آدمی که دچار افسردگی است چه نیازهایی دارد؟ مثلا می‌گوییم برو با یک روانپزشک صحبت کن. روانپزشک چه کار می‌کند؟ به حرف‌های او گوش می‌دهد. جامعه نیازمند تعامل و گفت‌وگوست و کارهای هنری می‌تواند این فرصت را برای مردم ایجاد کند و مانع آسیب‌های اجتماعی شود. هنر تئاتر یا سینما می‌توانند مساله آسیب‌های اجتماعی را موضوع قرار دهند و به آن بپردازند چیزی که در دنیا تجربه و شناخته شده است.
اگر بودجه فرهنگ و هنر حذف شود چه چیزی می‌تواند جایگزین آن شود؟ چگونه باید با جوانان تعامل داشته باشیم و فضای فراغت برای آنها ایجاد کنیم؟ به همین دلیل امیدوارم به مساله جوانان و بخش فرهنگ وهنر توجه شود و برای آن بودجه بگذارند. مسوولان مطمئن باشند بودجه دراین بخش دورریختنی نیست. بلکه بودجه کارآمدی است که می‌تواند نتایج خوبی نیز به همراه داشته باشد. پروژه‌هایی در نظر دارم که می‌توان با تیم حرفه‌ای تئاتر کشور پیش برد؛ ولی واقعا متقاعد شده‌ام آن را باید با دانشجویان و جوانان کار کنم، چون فضای کار برای جوانان بسیار کم است. اگر هر فرد به اندازه خودش به این نکته توجه کند اندکی از این مشکلات حل می‌شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها