در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
آنچه مسلم است میتوان به آثار هنری هم به عنوان یک کالا نگاه کرد، البته کالای هنری و فرهیخته که در دنیا و تاریخ هم نشان داده شده که این سرمایهگذاری بسیار مطمئن و دلنشین است. خوشبختانه علاوه بر کشورهای مختلف که مدت هاست در این فضا فعال هستند، ایران هم چند سالی است به این موضوع پیدا کرده و تا این لحظه هم کسی از خرید اثر هنری به منظور سرمایهگذاری نادم نشده است. این شیوه سرمایهگذاری علاوه بر اضافه کردن به صندوق پس انداز هر کسی باعث ارتقا و کمک به سواد بصری هم میشود. البته این روند جدید نیست و بحث هنر کاربردی از گذشتهها وجود داشته، همانطور که پدران ما فرش را به عنوان یک کالای هنری و سرمایه میخریدند.
درباره نگاه کالایی محض به هنر هم من بارها گفته ام جامعه باید آگاه باشد که اثر هنری و کاری را بخرد که عصاره هنر در آن وجود داشته باشد، چون در این صورت است که هنر به معنای واقعی توسعه پیدا میکند اما وقتی تنها اثر بازاری و کاری که بدون ارزشهای هنری است، خریداری شود، طبیعی است که به این حوزه آسیب وارد میشود. در سوی دیگر اگر هنرمند هم تنها به دنبال این بخش از بازار برود، بازهم به ماهیت و مادیت هنر لطمه میزند، چون او در این شرایط تنها کاری را انجام میدهد که بازاری باشد، در صورتی که هنر به معنای خلق اثر است و خالقش نباید تنها به بازار آن چشم داشته باشد، بلکه او آنچه حس میکند و از درونش نشات گرفته را باید اجرا کند. در غیر این صورت وقتی آثار غیر هنری در این فضا عرضه و خریداری میشود، بازار بی هنران رونق بیشتری پیدا میکند.
در دنیا معمولا کلکتورها در برنامهای که برای کارشان دارند، به هنر آگاهند و آن را میشناسند اما در ایران اغلب خریداران بدون این شناخت هستند و سلیقهای خرید میکنند، درست همانطور که مبل و یخچال خانه شان را میخرند با هنر هم همین برخورد را دارند. بنابر این به اعتقاد من، چنین افرادی باید با کارشناس دست به خرید اثر بزنند تا هم کار هنری را بخرند و هم از نظر قیمت مورد هجمه قرار نگیرند. با تمام اینها در اصل لازم است این جریان فرهنگ سازی شود، یعنی از دبستان شناخت و تعلیم هنر در برنامه قرار بگیرد. در این شرایط من نوعی که دوست دارم یک اثر هنری داشته باشم با آگاهی دست به انتخاب میزنم.
در کنار اینها گاهی برخیها از انحصاری شدن هنر به واسطه نگاه کالایی به آن میگویند، موضوعی که نمیتواند اینطور باشد، چون هر کسی میتواند چنین فعالیتهایی را با رسالتی که دارند برگزار یا در آن شرکت کنند. در تمام دنیا هم برای فروش آثار اغلب جنبه هنری کارها را مطرح نمیکنند، یعنی بیشتر آن چیزی را که بازار میپسندد و تقاضای مشتری است عرضه میکنند، مثل سوپرمارکتی که اگر فلان رب فروش بیشتری داشته باشد، آن را میآورد. در همه دنیا هم به این شکل است اما اگر همین جریان با آگاهی خریدار و کارشناس مطلع اتفاق بیفتد، میتوان از هجمهای که این روزها نسبت به کالایی شدن هنر وجود دارد، جلوگیری کرد.
امروز من به شما حق میدهم تعدادی از کارهایی که در فضاهای مختلف با قیمتهای گزاف خریداری میشود، ارزش هنری چندانی ندارد یا ارزشش در حد آن قیمتی که خریداری میکنند، نیست. اما همانطور که گفتم این جریان به همان بحث تقاضای جامعه برمی گردد و حراجها و برنامههای فروش آثار هم آنچه را خریدار دارد، میآورد و همین جاست که میگویم لازم است ریشهای فرهنگسازی شود.
به عنوان نمونه آقای وزیری مقدم از هنرمندان خوب کشوراست ولی سالها کسی او را نمیشناخت، اما اولین بار که کارش در حراج ارائه شد با قیمتی حدود 35 میلیون تومان فروش رفت که تازه خیلی هم خوب بود اما کار فلان آقا و خیابان منوچهری را 150 میلیون و گاهی بیشتر هم میخرند. اینها همه از ناآگاهی است، ولی به هر حال حراج هم به دنبال سود خودش است و آنچه را میخرند عرضه میکند.
در این مسیر بیشترین مسؤولیت با ارشاد است.
در این باره باید برنامهریزی مدونی وجود داشته باشد، سمینارهای مفید برگزار شود و جایی مثل صدا وسیما برنامه و بخشی ویژه هنر داشته باشد، اقدامی که باید فراگیر آگاه سازی شود و هیچ چیزی برایش بهتر از رسانه تصویری مثل صدا وسیما نیست. در این فضا همانطور که مثلا میگویند آسپرین چیست، بخورید یا نه، باید برای سلامت روح هم بخشی وجود داشته باشد و در آن بگویند اثر هنری چیست و چه مشخصهای دارد؟!
فاطمه شهدوست
گروه هنر
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر