در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
بعد از روی آنتن رفتن دستم را بگیر که در نوع خود پرداختی ملموس از یک رئالیتهشوی بومی بود، برنامهتان برای ادامه کار چیست؟ آیا همینگونه را ادامه میدهید یا ممکن است به سمت و سوی دیگر روید؟
فصل اول دستم را بگیر که روی آنتن رفت و خدا را شکر اقبال مخاطبان به آن هم مثبت بود. درباره اینکه بخواهم ادامه این مجموعه را بسازم یا نه، همه چیز به پیشنهادات ارائه شده برمیگردد؛ باید پیشنهاد شود تا برای تولید تصمیم بگیرم!
پس ادامه کارتان را براساس پیشنهادات وارده شکل میدهید؟
قاعدتا همینطور است. باید پیشنهادات را بررسی کرد و سپس به بهترین گزینه برای ادامه کار رسید. البته طرحهای خودم را نیز هم برای رئالیتهشو و هم برای مستندسازی دارم، ولی فعلا باید پیشنهادات را سبک سنگین کرد تا به بهترین گزینه رسید.
اخیرا پیشنهادی به شما شده که راغبتان کند برای ادامه گونه رئالیتهشویی که به نوعی در آن صاحب سبک شدهاید؟
طرحی داریم برای یک برنامه تلویزیونی به نام «چهل فریم»؛ یک رئالیته شوی کاملا تازه و کمتر دیده شده که مردم عادی در آن نقش ویژه دارند. خیلیها گمان میکنند رئالیتهشو به واسطه حضور چهرههاست که جذابیت پیدا میکند، اما من فکر میکنم اگر ذات رئالیته که واقعگرایی است، حفظ شود هیجانی خلق میشود که با حضور مردمان عادی اجتماع خیلی بیشتر مخاطب جلب خواهد کرد.
با این حساب در چهل فریم خبری از سلبریتیها نیست؟
نه! اتفاقا در چهل فریم تعدادی بازیگر هم حضور خواهند داشت، اما ذات این رئالیته طوری نیست که قائم به بازیگران باشد، بلکه این حضور مردم عادی کنار بازیگران شناخته شده است که به چهل فریم جذابیتی قابل توجه خواهد داد و هم مردمان عادی و هم بازیگران به موازات یکدیگر ماجراها را شکل میدهند.
با طرحی که برای چهل فریم درنظر گرفتهاید به نظر میرسد حالا حالاها با تولید این رئالیتهشوها درگیر خواهید بود؟
واقعیت این است که من نمیخواهم رئالیتهشو را ادامه دهم، ولی پیشنهادات مختلفی که در این مسیر به من میشود، باعث میشود اینگونه را امتداد دهم. بعد از دیده شدن هفت روز و هفت ساعت پیشنهادات زیادی به من رسید با محوریت تولید رئالیتهشو! گویی همه مشتری رئالیته شدهاند و شبکههای مختلف سیما از شبکههای اول و سوم گرفته تا شبکه نسیم پیشنهاداتی برای ساخت اینگونه برنامه دادهاند. شاید باورتان نشود حتی شبکه چهار که یک شبکه تخصصی است و بهواسطه برنامههای علمی - فلسفیاش شناخته میشود هم به من پیشنهاد ساخت رئالیتهشو داده است!
آیا این عطش برای ساخت رئالیتهشو به گرفتاری در تکرار مکررات منجر نخواهد شد؟ شبیه زمانی که همه به دنبال تولید ملودرامهایی با مضمون ماورایی شده بودند یا زمانی دیگر که همه دنبال طنزهای تیپیکال خانوادگی بودند؟ یا حتی اخیرا که همه به فکر تولید برنامههای گفتوگومحور هستند؟
هر گونهای اگر به طور تخصصی استفاده شود نه تنها به تکرار نمیرسد که با نوآوری همراه خواهد بود؛ اگر فلان گونه به تکرار رسید برای آن است که خلاقیت را از آن گرفتند و بر تکرار کلیشهها بسنده کردند در صورتی که با کمی نوآوری و استفاده از نیروهای فکری مستعد میتوان این گونه را ارتقا داد. رئالیتیشو هم گونهای است با دامنه وسیع که ما در ایران هنوز قدمهای اولش را طی میکنیم. مدیران تلویزیون ابتدا نسبت به این گونه غریبه بودند و برایشان سخت بود از اینگونه حمایت کنند، اما خدا را شکر تجربیاتی که صورت گرفت اغلب آبرومندانه بود و باعث شد حالا مدیران به این گونه هم به عنوان گونهای که میشود با آن جذب مخاطب گسترده داشت، نگاه کنند.
با این حساب نباید در این گونه به تکرار بیفتید چون بدجوری مورد انتقاد قرار خواهید گرفت؟
نه! به تکرار نمیافتم چون رئالیته قالبهای مختلفی دارد و من سعی میکنم هر بار یکی از این قالبها را بپرورانم و براساس آن برنامهسازی کنم و بشدت مراقبت کنم از اینکه دو کارم شبیه به هم نشود.
آنچه تاکنون به عنوان رئالیتهشو دیدهایم بیشتر مستند - مسابقه بوده است. آیا در برنامهتان هست که گونههایی دیگر از این قالب را در تلویزیون راه بیندازید؟
مستند - مسابقه فقط یک قالب از رئالیتهشو است. رئالیتهشو میتواند ده قالب مختلف داشته باشد؛ هر کدام کاملا متفاوت و مجزا از مستند - مسابقه! قطعا دلم میخواهد در طول زمان گونههای دیگری از این ژانر را در تلویزیون پیاده کنیم، اما این امر منوط است به آن که قدم به قدم پیش برویم و کاری نکنیم که کیفیت، افت کند. در تولید رئالیتهشو به خاطر مرز باریکی که میان واقعیت و واقعیتنمایی وجود دارد کارگردانی بشدت حساس است و کوچکترین اشتباهی ممکن است مخاطب را دلزده کند. این وسواس اگر رعایت شود قطعا میتوان به کار در گونههای متنوعی از رئالیتهشو امیدوار بود.
بر این اساس باید زمان قابل توجهی را هم برای تولید رئالیتهشو بگذارید؟
بله، نباید نگاهمان به این قالب نگاه به یک کار روتین باشد؛ بلکه نوآوری و مدام طرح ایده و خلق موقعیت کردن است که رئالیتههای جذاب میسازد و اینها به نیروی فکری قدرتمند هم در پیشتولید و هم حین تولید نیاز دارد! اندیشه هم به کار نمیافتد مگر با زمان گذاشتن!
زمانی که رالی ایرانی را برای شبکه خانگی تولید کردید کمتر کسی فکر میکرد کاری در آنگونه بتواند در تلویزیون هم مورد توجه قرار گیرد، اما حالا این طور که به نظر میرسد باید تولیدات متنوعی را در این حوزه شاهد باشیم.
همیشه اولینها هستند که مورد قضاوت سریع قرار میگیرند و توجه بیش از حد به این قضاوتها ممکن است دردسرساز شود. رالی ایرانی در زمان خود کار نویی بود و مخاطبان هم از آن استقبال کردند و با اینکه به دلایل مختلف فصل دوم آن به تولید نرسید، ولی دورنمایی مثبت برای اینگونه را هم برای خودم و هم برای دیگر علاقهمندان کار در قالب رئالیتهشو ایجاد کرد.
اینکه تلویزیون هم سراغ این گونه آمده خیلی خوب است، چون دامنه مخاطبان تلویزیون آنقدر بالاست که میتوان براساس بازخورد آنها به اصلاح ایرادات و رسیدن به یک ساختار مناسب دست یافت.
آرشام خدادوست
رسانه
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: