پیرمرد خیاط قربانی سوء‌ظن مرد شکاک

جلسه محاکمه قتل پیرمرد خیاط که قربانی سوء‌ظن مرد جوانی شده بود، برای تصمیم‌گیری اولیای‌دم درباره قصاص یا بخشش تجدید شد.
کد خبر: ۱۱۸۹۰۶۰


به گزارش جام‌جم، رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل و به‌دنبال فوت مشکوک پیرمردی در بیمارستان در دستور کار پلیس قرار گرفت. ماموران پس از حضور در بیمارستان متوجه شدند، پیرمرد به خاطر اصابت جسم تیز به شکمش و خونریزی شدید جان باخته است.
مردی که پیرمرد را به بیمارستان منتقل کرده بود، بازداشت و تحت بازجویی قرار گرفت. بابک به ماموران گفت: به خاطر سوء‌ظنی که به همسرم داشتم، ناخواسته باعث مرگ پیرمرد شدم. او صاحبکار همسرم بود.
همسر این مرد هم در بازجویی‌ها گفت: به‌خاطر مشکل مالی که داشتیم در یک مغازه خیاطی کار می‌کردم. صاحب آنجا پیرمرد 90 ساله‌ای بود. شوهرم به‌خاطر شکی که داشت، مدام مرا زیر نظر می‌گرفت. به همین خاطر تصمیم گرفتم دیگر کار نکنم.
روز حادثه به مغازه پیرمرد رفتم تا تسویه‌حساب کنم. او از من خواست پشت میزش بنشینم تا از مغازه کناری پول بگیرد و به من بدهد. در همین حین شوهرم سر رسید و شروع به داد و بیداد کرد که چرا پشت میز نشسته‌ام. وقتی پیرمرد وارد مغازه شد، به رفتار شوهرم اعتراض کرد که او قیچی را از روی میز برداشت و به سمت او پرت کرد که به شکمش خورد. بابک خیلی زود از کاری که کرده بود پشیمان شد و پیرمرد را به بیمارستان رساند، اما او جان باخت.
با تکمیل تحقیقات در دادسرا، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد که دیروز به این پرونده رسیدگی شد. ابتدای جلسه تنها اولیای دم حاضر در دادگاه برای بابک درخواست قصاص کرد و گفت: بقیه خواهر و برادرانم خارج از کشور هستند و از من خواسته‌اند از طرف آنها درخواست قصاص کنم.
قاضی پس از درخواست اولیای‌دم گفت: بقیه اولیای‌دم باید به صورت رسمی درخواست خود را مطرح کنند و با توجه به این‌که متهم قیچی را به‌عمد پرت نکرده و برای نجات جان او تلاش کرده بود، دعوت به صلح و سازش و بخشش قاتل می‌کنم.
در ادامه، متهم در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از خود اظهار کرد: من دوست نداشتم همسرم زیاد در میان مردان غریبه باشد. روز حادثه زنم گفت برای تسویه‌حساب می‌رود. وقتی وارد مغازه شدم و او را پشت میز دیدم، به رابطه او شک کردم. زمانی که پیرمرد به مغازه آمد و اعتراض کرد، برای ترساندن او قیچی را به سمتش پرت کردم. قصدی برای کشتن او نداشتم. حالا هم از اولیای دم می‌خواهم مرا ببخشند.
در پایان دادگاه قرار شد، تنها اولیای‌دم مقتول که در جلسه محاکمه حضور داشت با خواهر و برادرانش صحبت کند تا درباره بخشش قاتل یا قصاص او تصمیم بگیرند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها