اظهارات 2 مهمان در برنامه‌های شبکه یک و سه در فضای مجازی بازتاب وسیعی داشت

نقد داغ از درون

پنجشنبه شب در دو برنامه یکی در شبکه یک و دیگری شبکه سه مهمانانی حضور یافتند و حرف‌هایی در نقد برخی رویه‌ها و روندهای جاری کشور از زبان جاری کردند که فارغ از محتوای سخنان، از حیث بیان نقادانه و گزنده موضوعات در تلویزیون اتفاق جالبی بود.
کد خبر: ۱۱۸۶۳۶۶

حجت الاسلام زائری با حضور در برنامه فرمول یک انتقادات بی‌محابایی را نسبت به رفتار نماینده سراوان و نوع واکنش مجلس به این موضوع مطرح کرد.
حجت‌الاسلام محمدرضا زائری در برنامه «فرمول یک» با اشاره به ماجرای آتش‌سوزی در مدرسه اسوه زاهدان و فیلم نماینده سراوان در گمرک، مجلس و مسؤولان را مخاطب قرار داد و به نحوه رفتار و برخورد آنها در قبال اتفاقات جاری اعتراض کرد.
پرویز امینی، جامعه‌شناس نیز در شبکه سه سیما در برنامه «رادیکال سه» با محوریت مساله آزادی بیان سخنانی مطرح کرد و به حواشی این مساله پرداخت و آن را نقد کرد.
او این موضوع را یکی از «پاشنه آشیل‌های نظام» خواند و موارد تناقض‌آمیز در مساله آزادی را نقد کرد، اتفاقی که در نوع خود جالب توجه بود و بازتاب‌هایی در فضای مجازی داشت.در این گزارش کوتاه، اشاره‌ای به مطالب مطرح شده در این دو برنامه داریم:

شرم کنید!

محمدرضا زائری: برای مردم این درد است که ببینند در استانی که سه دانش‌آموز آن سوختند و جزغاله شدند، نماینده‌ای از همان استان با خودروی شخصی رفته گمرک، بعد معلوم می‌شود او با یک وارد کننده خودرو می‌خواسته آنجا برود.
من آخوند هم از این موضوع حرف نزنم، واقعیت تغییر نمی‌کند، ولی این تلخ است که مردم ببینند کسی را که به عنوان نماینده انتخاب کرده بودند تا در مجلس درد آنها را بگوید و فریاد بزند و داغ و مصیبت آنها را حل کند، دنبال فلان واردکننده خودرو بوده و تلخ‌تر این که در جلسه غیرعلنی دعوا سر این است که چطور پدر آن کارمند را در بیاوریم. این درد است.
شرم بر این مجلس، شرم بر این مسؤولان، شرم بر این کسانی که به جای درد و داغ مردم مساله‌شان این شده که فیلم را چه کسی تهیه کرده، برویم پدر او را در بیاوریم.
کجا داریم می‌رویم، چه اتفاقی در حال افتادن است؟

4نکته در باب آزادی در نظام ما

پرویز امینی: بخشی از انتقاداتی که به نظام وارد می‌شود حول شعار آزادی است و هرکسی بخواهد به خودش هویت بدهد، حول این موضوع فعالیت می‌کند. مرز آزادی‌های غیرقابل قبول و قابل‌قبول نامشخص مانده و در واقع مرز مطالبه آزادی مشروع و مقبول با آزادی نامقبول و ناهنجار مشخص نشده است.
در این مساله، پدیده پهلوان‌پنبه‌سازی در کشور در حوزه تفکر و سیاست روی می‌دهد. عناصری به بهانه نبود آزادی برای اظهار آرا و عمل سیاسی‌شان تبدیل به قهرمانان سیاسی در کشور می‌شوند.
این موضع منفعل در قبال آزادی در نظام ما به نظرم مساله اول است.
مساله دوم وضعیت پارادوکسیکالی است که در حوزه آزادی داریم؛ یعنی آنجا که آزادی‌ها محدود شده در عمل پاردوکسیکال برخورد شده است. مثلا اینستاگرام آزاد است ولی رسانه دیگری مانند توییتر بسته است.
اگر خلافی بخواهد روی دهد فقط از توییتر صورت نمی‌گیرد و فرد خلافکار هم قسم نخورده فقط از طریق توییتر مرتکب تخلف شود.
حالا پارادوکس مضاعف چیست؟ این است که توییتر را فیلتر کرده‌اید و به لحاظ قانونی محدود شده ولی تقریبا تمام مسؤولان در آن صفحه رسمی دارند به‌هر‌حال این وضعیت پارادوکسیکال است که هم محدود است و هم در آن صفحه دارند.
سومین مساله تعارض ادعا و عمل در آزادی است؛ یعنی آنهایی که؛ شعار و پرچم آزادی را بلند کردند وقتی، به عمل رسیدند دچار تعارض شدند.
چهارمین مورد، نامتوازن و نابرابر بودن نسبت قدرت با آزادی است، به نظرم معقول این است که هرجا قدرت بیشتر می‌شود باید آزادی محدود شود و نهادهای نظارتی نظارت کنند و هرجا قدرت کمتر است باید با دادن آزادی‌های حداکثری این خلأ قدرت جبران شود. مثلا در ماجرای هفت‌تپه، کارگری که چند ماه حقوق نگرفته باید از بالاترین سطح آزادی برخوردار باشد نه این‌که دستگاه قضایی او را بازداشت کند.
مجموع این چهار عنصر این وضعیت را صورت‌بندی کردند به شکلی که وجود آزادی و ادراک از آن وضعیت قابل نقدی به وجود آورده است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها