در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در برنامه تبتاب حرفهای عجیبی زدید که حاشیههای بسیاری داشت، اصل موضوع چه بود؟
موضوع دختر 12 سالهای بود که در برنامه تبتاب مطرح شد بهخاطر کوتاه بودن فرصت در برنامه تلویزیونی و اینکه جای باز کردن آن در رسانه ملی نبود کل ماجرا را در کمتر از یک دقیقه طرح کردم. این دخترخانم وقتی دو گیگ اینترنت رایگان را دریافت میکند با یک پسر مرتبط میشود، بعد از آن هم چند بار توسط آقاپسر اینترنتش شارژ میشود. یک روز هم که خانواده دختر در منزل نبودند او از پسر دعوت میکند و حواشی بعد آن ایجاد میشود.
اگر عجیببودن این ماجرا را کنار بگذاریم، ربط این موضوع به مسؤولان مرتبط در حوزه چنین فضاهایی چیست؟
ربط این به مسؤولان فضای مجازی کشور این است که مسؤولان فضای مجازی کشور مقرراتگذاری نکردند و اینترنت شبانه خانمانسوز است. برخی از این بستهها بهصورت تحمیلی به مشترک فروخته میشود و برای زمان اینترنت شبانه هیچ محدودیتی نیست و در کنار آن ابزار کنترلی برای خانوادهها وجود ندارد. اینترنت مخصوص کودکان نیست. در حالی که در کشورهای دیگر اینترنت کودکان با اینترنت بزرگسالان متفاوت است. در کشور ما همهچیز قربانی پول شده و اگر خوب نگاه کنید اپراتورها برای درآمد بیشتر مسابقه گذاشتهاند و هرکس اینترنت بیشتری بفروشد از سوی وزارت ارتباطات تقدیر میشود.
میخواستید تلنگری بزنید به خانوادهها تا هوشمندانه با این محیط مواجه شوند، الان این هشدار اتفاق نیفتاده و بخشی از افکار عمومی در فضای مجازی نسبت به سخنان شما واکنشهای منفی نشان داده، این واکنش یک پیام صریح ندارد؟ اینکه شما نمیتوانید منظورتان را درست به مخاطب منتقل کنید؟
در یک برنامه زنده تلویزیونی بیش از این نمیشد یک قضیه را توضیح داد. مثلا آن بخشی را که اینترنت رایگان ندهید میشد توضیح داد که به چه کسی باید اینترنت داد و چه کسی نباید اینترنت داد. اگر شبکه ملی اطلاعات راه افتاده و اینترنت طبقهبندی شده بود به قاعده متوجه میشدیم کاربر ما چه سن و جنسیتی دارد. متاسفانه شبکه ملی اطلاعات راهاندازی نشده، شبکهای که باید طی سه ماه راهاندازی میشد اکنون حدود هفت سال از پایان آن سه ماه گذشته است. درباره مطرح کردن موضوعات در رسانه هم بر این باورم که با گفته نشدن مساله حل نمیشود.
از این جنس ماجراها گویا یکبار دیگر هم گفته بود. درباره وایبر و ...
فکر میکنم یک برنامه حدود دو سال پیش در تلویزیون داشتم که به خاطر حرفهایی که در آن برنامه زده شد، وزارت ارتباطات فشار آورد و تعطیل شد. در برنامه تبتاب هم همین مساله اتفاق افتاده و مخاطبان نسبت به برنامه واکنش مثبت نشان دادند که تهیهکننده میگفت یک رکورد است. این نشان میدهد که مردم حرف را گرفتهاند، ولی حاشیهای که درست شد توسط رسانههای زرد به آن دامن زده شد، رسانههای زرد هم کارکردشان این است که از مصائب مردم، جوک درست کنند، این تکه فیلم هم ازطریق کانالهایی منتشر شد، جوک درست میکنند تا مخاطب جذب کنند.
همین شلوغکاری سبب شد امروز با هم گفتوگو کنیم و این ضربالمثل «عدو شود سبب خیر...» اتفاق افتاد.
متاسفانه در مسائلی که پیش میآید رسانهها سکوت میکنند یا نهایتا در حد یک خبر یا گزارش میپردازند، ولی به این مسائل عمیق نگاه نمیشود. آسیبی که اینستاگرام به خانوادهها میزند دیده نمیشود. بچهای که جنازه دخترکی را با اسید از بین برد و حواشی بعد از آن را همه در جریان هستند، چرا به صورت جدی به آن پرداخته نشد و کسی به علل این اتفاق اشارهای نکرد، این که به صورت رسانهای مطرح شد و همه از آن حرف زدند.
من از اینکه افکار عمومی و رسانهها نسبت به این موضوعات حساس شوند استقبال میکنم. برخی با روشهای غیرکارشناسی و هوچیگری و به طنز کشیدن یک واقعیت اجتماعی، اثرگذاری نقد آن را از بین میبرند تا کار به حوزه کارشناسی کشیده نشود.
من از همه فعالان و کارشناسان در حوزه اجتماعی دعوت میکنم در یک میزگرد شرکت کنند و درباره یک پدیده اجتماعی حرف بزنیم و به ارزیابی دست بزنیم و نتیجهگیری کنیم. بحث من فقط فیلترینگ نیست و در آن برنامه هم گفتم، بلکه حرف من ضابطهمند شدن فضای مجازی است. در این برنامه من راهکار دادم و در مجلس در طرحی 21 مادهای در دست بررسی است و نمایندهها با آن سیاسی برخورد کردند و به همین خاطر به آن هنوز رای داده نشده است. مادههایی که در این طرح برای صیانت از کودکان در برابر آسیبهای فضای مجازی پیشبینی شده را کسی نمیبیند.
سخنان شما ناظر بر این است که ساز و کار استفاده از فضای مجازی در کشور نظاممند شود و پس از آن قانون درست اجرا شود؛ اما شما در جایی گفتید که دختر خانمی پس از گذشت دو هفته از نصب کردن وایبر و واتساپ هشت مرد دور او را گرفتهاند و حواشی قابل حدسی برایش ایجاد شده، اما سوال این است که این اتفاق با پیامرسانهای داخلی یا شبکههای اجتماعی تولید داخل رخ نمیدهد؟
موضوع آن دختر 12 ساله و همین دخترخانمی که به آن در این سوال اشاره کردید، اگر در پیامرسانهای داخلی بود این مشکل به این شکل روی نمیداد. فردی که برای دخترخانمی مشکلی ایجاد کرده، بعد از جدا شدن از دختر، «دیلیت اکانت» میکند و حساب کاربری خود را پاک میکند. چون سرور تلگرام در داخل کشور نیست هیچ نیروی انتظامی و امنیتی نمیتواند رد او را بگیرد و پیدایش کند. حتی در ماجرای اهواز هم همین موضوع صادق است، یعنی آن کسی که سه جوان را فریب داد و مسلح کرد به خاطر پاککردن حساب کاربری فرد مورد نظر، دسترسی به او امکانپذیر نبود.
اتفاقا در نرمافزارهای ایرانی بسیاری از اتفاقات روی نمیدهد، مانند عملیات سازماندهی شده، امروز در صفحاتی مانند اینستاگرام، آموزش عملیات تروریستی یا آموزههای عقیدتی انحرافی ارائه میشود.
نقض حریم خصوصی هم در نرمافزارهای داخلی اتفاق نمیافتد؛ چون رفتار افراد زودتر برملا میشود. البته امکان خلاف به صفر نمیرسد، ولی امنیت ارتقا پیدا میکند و امکان خلاف کاهش پیدا میکند. در کشور ما اینها نه مجوز گرفتند، نه سرور را وارد کشور کردهاند و نه قوانین را رعایت میکنند و خب دود این اتفاق به چشم خانوادهها میرود. امروز در مدارس همه یک تلفن همراه یا تبلت دارند و حتی مدارس تکالیف بچهها را در گروههی تلگرامی بارگذاری میکند.
کسی به خانوادهها هم نحوه استفاده از این محیطها را آموزش نداده، در حالی که آموزش کودکان و خانوادهها از ارکان آموزش و پرورش است. بچهها امروز در فضای مجازی زندگی میکنند در حالی که پدر و مادرها توان تشخیص فرد آن سوی خط را ندارند و خب این کودکان رها شدهاند. خودرو وسیله خوبی است، ولی اگر کسی بدون گواهینامه پشت آن بنشیند جریمه میشود، چون ممکن است خطرآفرین باشد. ما نه تنها آموزش ندادیم و قانون وضع نکردیم، بلکه مسابقه مصرف هم گذاشتیم که هرکه بیشتر بفروشد و مصرف کند برنده است. کجای دنیا بر اساس مصرف رتبه میدهند؟
البته خب در دنیا اینطور است که هر کسی بیشتر مصرف کند محبوبتر است و مصرف بیشتر یک ارزش است.
سایت تلکام (آلمان) را باز کنید. برای یک گیگ 13 یورو برای یک ماه دریافت میکند تا بدانند چه چیزی را دانلود میکنند، آنجا مسابقه بر سر مصرف نیست، بلکه مسابقه بر نحوه مصرف است.
گل به خودی روی آنتن زنده
روحا... مومننسب پیش از آن که به «تبتاب» بیاید و حاشیههای «دو گیگ» از او در میان مردم دست به دست شود، بین فعالان فضای مجازی، شناخته شده بود. کارشناس جوانی که انتقادهای تندی به گوگل، پیامرسانها، شبکههای اجتماعی و حتی سختافزارهای خارجی دارد و برخی صحبتهای شاذش هم مورد انتقادهای تندی قرار میگیرد.
مومننسب هر چند در دسته مخالفان اینترنت بیضابطه یا به بیان دیگر موافقین ضابطهمند کردن اینترنت قرار میگیرد اما حتی در میان همفکران خودش هم منتقدان جدی دارد و برخی از آنان معتقدند صحبتهای او باعث میشود انتقادات به¬جایشان در خصوص ضابطه نداشتن اینترنت در ایران به حاشیه کشیده شده و شنیده نشود.
البته برنامه هفته گذشته مومننسب یک ایراد هم داشت، آن هم این که باربد بابایی، مجری تبتاب به خوبی نتوانست با مهمانش چالش کند و شاید اگر در همان برنامه ماجرای جنجالی «دو گیگ اینترنت هدیه» را بیشتر از مومننسب میپرسید کار به حاشیههای امروز نمیرسید.
به هرحال کارشناس جنجالی فضای مجازی در گفت و گویش با ما ادعا کرده در صورت حضور آذری جهرمی و فیروزآبادی، مسئولان فضای مجازی کشور در یک برنامه تلویزیونی او حاضر است پدر دختر ادعاییاش را به برنامه بیاورد؛ این اتفاق چه بیفتد و چه نیفتد تا اینجای کار مثال هفته گذشته مومننسب به همراه بازنشر صحبتهای قبلیاش در مورد تجاوز گروهی هشت نفر به یک دختر دانشآموز بعد از ورود او به وایبر و واتساپ باعث شده منتقدان سیاستهای دولت در فضای مجازی به گوشه رینگ بروند و کار برایشان سختتر از قبل شود.
واقعی یا غیر واقعی؟
در مواردی که به آنها اشاره کردید، به این که افراد حساب کاربری خود را پاک کرده بودند، اشاره کردید. اما ممکن است در ذهن مخاطب این انگاره شکل بگیرد که این روایتها جعلی و ساختگی است تا روند فیلترینگ را تسریع کند. نتیجه این پروندهها به کجا انجامیده و سرنوشت آن افراد چه شده است؟
ببینید! ما اگر جای پدر این افراد باشیم سعی میکنیم این مسائل را کش ندهیم چون حیثیت خانواده را تهدید میکند و حتی برخی حاضر نیستند به پلیس مراجعه کنند که باید به این فکر شود. من در مدارس رفت و آمد دارم و با این قبیل موارد بسیار روبهرو میشوم. یک بازیگری میگفت اینستاگرامش هک شده بود و افراد سودجو از وی طلب ماهانه مبلغی میکردند تا عکسهایش را منتشر نکنند. وقتی به او گفتم چرا به پلیس رجوع نمیکنی، گفت که پلیس آنها را پیدا کرده، ولی آیپیهای آنها مربوط به یک کشور آفریقایی است و کاری نمیتوانست انجام دهد.از این نمونهها بسیار زیاد است.
خانواده آن دختر هنوز درگیر هستند، در برنامه «تبتاب» هم گفتم اگر آقای فیروزآبادی، دبیر شورایعالی فضای مجازی و آقای آذریجهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، حاضر شوند در این برنامه شرکت کنند، من هم پدر این دختر را راضی میکنم که در برنامه شرکت کند.
برخی از پروندهها به نتیجه میرسد. معاون دادستان کشور میگفت 27هزار پرونده در مورد اینستاگرام و تلگرام در دادسرای جرایم رایانهای در جریان است. برخی به نتیجه میرسد، ولی آیا زندگی آن خانواده باز میگردد و از سوی دیگر این انتظار زیادی است که این خانواده بوق دست بگیرد و در رسانهها شرکت کند و اتفاقا به صورت طبیعی خود را از رسانهها مخفی میکنند.
به دادسرای جرایم رایانهای مراجعه کنید، آنقدر پروندههای وحشتناکتر از آن چیزی که من گفتم، وجود دارد که باورپذیر نیست. دخترخانمی در دادسرا بود که فریب خورده بود. او از جنوب کشور با یک نفر ارتباط گرفته بود و به تهران آمده بود، آن فرد به او گفته بود که پدربزرگم میآید تو را میبیند و دخترخانم وقتی به یکی از پارکهای تهران میآید با پیرمردی روبهرو میشود که ظاهرا این همان فردی بوده که او را فریب داده بود. دخترخانم هم اعتماد میکند و با او به خانهاش میرود.
کافی است به دادگاه خانواده بروید تا ببینید چقدر از پروندهها به فضای مجازی و حواشی آن ارتباط دارد.
موسسهای در آمریکا در گزارشی اعلام کرده بود که 68 درصد طلاقهای ثبت شده در سراسر دنیا به خاطر ارتباطات در دنیای مجازی بوده است.
وقتی به عمق این موضوع میرویم، میبینیم یک مورد نیست و خب برخی میترسند باب اینها باز شود و آن وقت «در شهر هر آنکه هست گیرند».
حسام آبنوس
رسانه
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد