گفت‌وگو با هوشنگ توکلی، بازیگر فیلم سینمایی «درساژ»

سلیقه مخاطب را اشتباه تربیت کرده‌ایم

«درساژ» نخستین تجربه فیلم بلند پویا بادکوبه در مقام کارگردان است؛ فیلمی که سال گذشته در فهرست نهایی هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر قرار نگرفت و در نهایت برای نخستین‌بار در جشنواره جهانی فجر دیده شد. درساژ، داستان دختری به نام گلساست که همراه خانواده‌اش اطراف تهران زندگی می‌کند. گلسا یک شب همراه دوستانش تصمیم می‌گیرند دست به اقدامی هیجان‌انگیز بزنند؛ اقدامی که پیامدهای غیرمنتظره‌ای در پی خواهد داشت و از کاری صرفا سرگرم‌کننده و هیجان‌انگیز به دردسری پیچیده تبدیل می‌شود. اتفاقاتی که باعث می‌شود دیدگاه گلسا نسبت به زندگی تغییر کند. هوشنگ توکلی از جمله بازیگران درساژ است که این‌بار نیز در شمایلی دیگر، بازی متفاوتی را در نقش مهتر اسب از او می‌بینیم. توکلی یکی از بنیانگذاران تله‌فیلم بود که امروز آن را با سینمافیلم می‌شناسیم؛ چرا که بسیاری از فیلمسازان مطرح کشورمان کار خود را از آنجا شروع کردند و آن مکان باب ورودی برای آنها شد تا وارد عرصه فیلمسازی شوند. با هوشنگ توکلی درباره تجربه حضور در درساژ، انتخاب‌هایش به‌عنوان یک بازیگر پیشکسوت در سینما و لزوم توجه به فیلمسازان جوان صحبت کرده‌ایم، او معتقد است باید به کارگردان‌های جوان اعتماد داشت و با نتایج این اعتماد حال‌و هوای سینما را عواض کرد که شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم.
کد خبر: ۱۱۸۴۸۱۸

«درساژ» نخستین تجربه بلند پویا بادکوبه است و فیلم نسبتا متفاوتی در جریان سینمای غالب ما محسوب می‌شود. به نظرم بازی در اثری که نخستین تجربه فیلمساز محسوب می‌شود در کنار جذابیت به نوعی ریسک هم محسوب می‌شود، اما شما به عنوان یک بازیگر پیشکسوت اعتماد کرده و یکی از زیباترین نقش‌های کارنامه‌تان را در این فیلم ایفا کردید. این اعتماد چطور شکل گرفت؟

تیم آقای بادکوبه در این کار بسیار حرفه‌ای و کاربلد بودند و من با توجه به تجربه‌ام متوجه شدم خود آقای بادکوبه هم جوان مستعدی است که ایده‌های خوبی دارد. به نظرم ایشان قدرت ریسک بالایی دارند و باجسارت هدف‌شان را دنبال می‌کنند. به دلیل همین ویژگی‌هایشان بود که تصمیم گرفتم در فیلم اول‌شان ـ درساژ ـ بازی کنم.

وقتی فیلم را بر پرده سینما می‌بینید از نتیجه کارتان راضی هستید؟

بله. فیلمنامه و عوامل سازنده فیلم همگی خوب و حرفه‌ای بودند و طبعا نتیجه چنین کاری هم رضایت بخش می‌شود. البته اغلب نسل جوان سینمای ما از ایده‌ها و نوآوری‌های خوبی برخوردارند که نمونه اش را در درساژ می‌بینیم.

به نکته خوبی اشاره کردید. با وجود تمام شایستگی‌هایی که در نسل جوان فیلمساز مشاهده می‌شود، اما بعضا تهیه‌کنندگان و بازیگران شاخص کمتر ریسک همکاری با آنان را می‌کنند. به نظر شما چرا حمایتی مناسب و ردیف بودجه معینی برای این فیلمسازان صورت نمی‌گیرد؟

این یک دغدغه همیشگی است. جوانان وقتی می‌خواهند وارد عرصه سینمای حرفه‌ای شوند با چنین موانعی روبه‌رو می‌شوند که البته برخی از آنها میدان را خالی نمی‌کنند و با اصرار و پشتکار می‌مانند و کارشان را ادامه می‌دهند، اما اگر نهادهای ذی‌ربط یک ردیف بودجه اختصاصی برای فیلمسازان اول در نظر بگیرند، طبیعتا تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار هم با ریسک کمتری مواجه هستند.

حضورتان در درساژ به هیچ‌یک از نقش‌هایی که تا به‌حال بازی کردید، شبیه نیست. برای بازی در این نقش به دنبال الگوی خاصی گشتید؟

راستش برای ایفای نقشم هیچ الگویی در ذهنم نبود و این نقش را با مشورت خود آقای بادکوبه پیدا کردم. به هر حال وقتی آقای بادکوبه من را برای این نقش انتخاب کردند، حتما حدس زده‌اند که من و این نقش می‌توانیم با هم ترکیبی را خلق کنیم که متقاعدکننده باشد.

شما در آثارتان فقط به شخصیتی که قرار است بازی کنید دقت می‌کنید یا گونه فیلم هم برایتان اهمیت دارد؟

در درجه اول برای من کلیت فیلم مهم است. معمولا منتظر یک فیلمنامه باکیفیت و کارگردانی که بتوانم به او اعتماد کنم، می‌مانم و در غیراین‌صورت اصلا کار نمی‌کنم.

به نظر شما چرا تنوع ژانر در سینمای ایران آن‌قدر محدود است؟

قطعا اگر تولیدات بیشتری در سینما داشته باشیم تنوع ژانرهایمان هم بیشتر خواهد شد. البته این‌که به قدر کافی در سینمایمان فیلم داشته باشیم که بتوانیم در طبقه‌بندی‌های مختلف آن را قرار دهیم، لزوما به معنای داشتن ژانر در سینما نیست. در حال حاضر شرایط به‌گونه‌ای شده که ما سلیقه مخاطب را اشتباه تربیت کرده‌ایم. در این حالت مخاطب دیگر از تنوع ژانر استقبال نمی‌کند و غیر از فیلم‌های متداولی که در سینمای ایران می‌بیند، فیلم دیگری را نمی‌پذیرد که البته به نظرم با نسل جوان و پویایی که در سینمای ایران در حال فعالیت است این اتفاق را در آینده کمتر ببینیم و شاهد شکوفایی هر چه بیشتر سینمای ایران در عرصه‌های جهانی باشیم.

از بین فیلمسازان جوان کنونی کدام‌یک را بیشتر می‌پسندید؟

ترجیح می‌دهم که نامی از کسی نبرم، اما امیدوارم قدر آنها را بیشتر بدانیم. این استعدادها یکشبه به‌وجود نیامده‌اند. آنها چراغ این هنر را روشن نگه می‌دارند، اما الان متاسفانه بعضا جوانان تحصیلکرده در سینما بیکار هستند و فارغ‌التحصیلان این رشته‌ها به انجام هیچ فعالیتی مشغول و دلگرم نیستند. یعنی زمینه‌ای برای ورود و کسب تجربه آنها فراهم نیست که همین اتفاق به خودی خود ناخوشایند است.

و این در حالی است که خیلی از بازیگران پیشکسوت از عدم توجه گله‌مند هستند و معتقدند چنانچه فیلمنامه‌ها و نقش‌هایی درخور شأن نوشته شود با توانایی هر چه تمام‌تر قادر به بازی در آنها هستند!

متاسفانه خیلی از بازیگران باسابقه ما الان از دور خارج شده‌اند و توانایی تامین مخارج روزمره زندگی‌شان را هم ندارند. باید شرایط بهتری را برای اهالی هنر فراهم کرد و متاسفانه مسؤولان ما در این زمینه کم‌کاری کرده‌اند. این شرایط نامناسب حتی برای جوان‌های این حوزه هم وجود دارد و همین شرایط است که آنها را سرخورده می‌کند. اگر مدیران فرهنگی ما نگاه هوشمندانه‌ای داشته باشند، شرایط را طوری فراهم می‌کنند تا همه جوان‌ها در عرصه هنر خود را به خوبی نشان دهند؛ چرا که نسل قدیم و جدید مکمل یکدیگر هستند. مسؤولان ذی‌ربط یا به وظایف‌شان واقف نیست یا اصلا دغدغه رسیدگی به این امور را ندارند.

در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟

من در حال پژوهش روی یک‌سری مسائل در حوزه تئاتر هستم؛ چرا که به نظرم فعالان این حوزه مهجورتر از باقی حوزه‌های نمایشی هستند.

ساناز قنبری

سینما

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها