در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
1. دبیرستان علامه حلی دو روزی است که محل برگزاری دورهای هنری با عنوان «یمن و نقش من» است که فردا روز آخرش را خواهد داشت و ما میان راه آمده بودیم. به نمازخانه میرسیم. به نظر میآید که میان دو نماز یا انتهای آن است و شخصی در میانه محراب در حال صحبت درباره یمن است. همانطور که از میان جمعیت 200 نفریای که به چشم میآمد، صف به صف رد میشدیم تا آن انتها جایی پیدا کنیم، موضوع صحبتهای سخنران مشخص شده است، اهمیت یمن. نکاتی تاریخی درباره نقش یمن و افراد موثرش در تاریخ صدر اسلام مثل «عمار یاسر» «اویس قرنی»، یا تعدادی از شهدای کربلا و کمتر شنیدهشدهای مثل نژاد خاتم الانبیا، حضرت محمد(ص) که از قبیلهای یمنی به نام «حمدان» بودهاند.
توجیه برگزاری دوره با کمی بیداری دل از آمارها فریاد میزند: یک نهاد مستقل و مطالعاتی درباره تلفات جنگها به نام «ACLED» خبر داده که در آن آمده است: «تلفات جنگ در یمن در حد فاصل ژانویه ۲۰۱۶ تا اواخر جولای ۲۰۱۸ نزدیک به
۵۰ هزار نفر است یا 47 هزار کودک به علت سوءتغذیه و 17هزار و 608 کودک نیز به علت ممکن نبودن سفر به خارج برای درمان، جان خود را از دست دادهاند.
البته مسؤولان برگزارکننده نیز در نشست خبری گفتهاند: «قرار است در این سه روز هنرجویان به جز کمک ویژهای که از استادان میگیرند، در جریان انجام کار رسانهای در سطح بینالمللی نیز قرار گیرند. این کارگاه میتواند مقدمهای برای آغاز فعالیتهای هنری و رسانهای هنرجویان در سطح بینالمللی باشد، چرا که برای ما در کنار مخاطب داخلی مخاطب بینالمللی نیز اهمیت دارد.»
برای نماز فُرادا قامت بسته بودیم که صحبتهایش به بنبست رسیدن امروز جنگ یمن بعد از چهار سال برای متجاوزانش رسیده بود. بعد نماز کسی که همراهی میکرد ما را، آمد و گفت که ایشان «فلانی» از مسؤولان سپاه قدس هستند.
2. طیف سنی آنچه به چشم میآید از 30 تجاوز نمیکند و به نظر همه دانشجو باشند؛ ظاهرا تعداد خواهران شرکتکننده کمی بیشتر باشد؛ یا به جهت اقتضای ذاتی و دردمندی بیشتر برای فاجعهای انسانی یا بهدلیل همیشه پیگیرتر بودنشان مثل ایام بسیج دانشجویی که مثلا در یک اردو تعداد اتوبوسشان سه برابر برادران بود یا... اهمیتی دارد؟ صفهای اول دو جوان دشداشهپوشی که شمشیر معروف یمنی زیر کمربندی پهن بستهاند به چشم میآیند، تا آخر مراسم تعداد بیشترشان را میبینیم. نمازخانه کمکم خلوت میشود و همه به سمت سالن غذاخوری دبیرستان میروند. اسبابی که نیاز نداریم را همانجا گوشهای میگذاریم و از نمازخانه رد میشویم. راه پسری به دیگری میگوید «کن یو اسپیک انگلیش؟» ظاهرا عرب باشد اما نه سیهچرده مانند یمنیها. چگونگی حضور غیرایرانیها برایم سوال میشود. شاید به عرف مرسوم مراسم دولتی یا رسمی، رایزنهای فرهنگی با نامهای رسمی، بلیت و جا و سفر را هماهنگ کردهاند که دوره هنری سه روزه، شأنی فراملیتی به خود بگیرد.
سلف مانند همان سلفهای دانشجویی است، به صورت هیاتی خورشت قیمه را روی برنج میریزند، با یک مشت سیبزمینی سرخکرده تازه رویش. متولی برگزاری هیاتی است دانشجویی متشکل از جمعی هنری و به حیث عقیده و منش انقلابی که ظاهرا محور فعالیتهایشان یا حضورشان دانشگاه هنر تهران است.
19 دی 97 / نشست خبری «یمن و نقش من» / تسنیم: علیاکبر، مسؤول خیریه هنر: خیریه هنر طی سالهای گذشته نسبت به راهاندازی بازارچههای خیریه اقدام کرده بود و درآمدهای حاصل از این بازارچههای خیریه بهصورت استقراض برای برگزاری کارگاه تخصصی«یمن و نقش من» مورد استفاده قرار گرفت و بحمدا... تاکنون هیچ مشکل مالی نداشتهایم، چرا که استادان هیچ مطالبه مالی از ما نداشتند و مدرسه علامه حلی نیز هیچ مطالبه مالی از ما نداشت.
3. میز دوستان غیرایرانی را پیدا میکنم. دو عراقی و چند گرافیست لبنانی. با مترجمی که آنجا نشسته بود از «احمد الحاج» جویا میشوم که چگونه به ایران آمده؟ موسسه فرهنگیای در لبنان که دختر شهید عماد مغنیه مسؤولیت آن را عهدهدار است، بعد از اطلاع از فراخوان، چند نفر از گرافیستهایشان را به ایران میفرستند. بعد از تعجب نسبت به آشنایی احمد الحاج با گرافیستهای ایرانی، مترجم میگوید: در لبنان کسانی هستند که افراد شاخص ایران را میشناسانند به بچههای لبنان. مشخص است که یکی از اهداف اصلی چنین فضاهای فشردهای، جدای از انتقال تجربه که بیشتر در بحث ایدهپردازی و دادههای محتوایی که در کلام یمنیها (که غالبا دانشجوهای دانشگاههای ایران هستند) از وضعیت یمن خودش را نشان میدهد، شبکهسازی افراد با یکدیگر است.
در آخر با دوست عراقی همکلام میشوم. وقتی سوالم را متوجه میشود، میگوید: شما اینطور بنویس که به خدمت گرفتن درست فضای مجازی. منظورش چگونگی آشناییاش با دوستان هیات هنر بود از چند سال پیش. یکی از بچههای اجرایی آنجا گفته بود این چند نفر از عراق با هزینه شخصی آمدهاند و 200 دلار هم خودشان کمک کردهاند.
4. اینجا کسانی که با هم غیرفارسی صحبت میکنند بیشتر به چشم میآیند. مسعود نجابتی، استاد بنام گرافیک نیز دو میز جلوتر نشسته است. بعد از ناهار در سالن همایشی که اندازهاش برای فضای دبیرستان طراحی شده، قرار است خانم «فرانسیس» صحبت کند؛ فعال رسانهای لبنانی که قبل از جنگ یمن مستندی از شرایط یمن ساخته است.
کسی که همراهمان بود، برایمان تعریف میکرد خانم فرانسیس فراخوان دوره را در فضای مجازی دیدهاند و با هزینه شخصیشان به ایران آمدهاند و ما هزینهای پرداخت نکردهایم. در شرایط تقریبا سکوت مطلق رسانهای، احتمالا چنین دورهای برای یک فعال رسانهای به چشم میآید و میل شرکت در آن باید قابل توجیه باشد. البته ما نتوانستیم گفتوگویی با ایشان داشته باشیم، اما در سالن بعد از توضیحی از شرایط قبل از جنگ یمن در پاسخ یکی از سوالهای حضار گفت: نفوذ بسیار سعودی در رسانههای مختلف عربی و غربی باعث شده مردم اطلاع کمی از یمن داشته باشد و خود آن رسانهها نیز جرات نکنند درباره یمن حرف بزنند و ایران شاید تنها جایی است که میشود درباره یمن راحت صحبت کرد. این نفوذ بسیار سعودی مجدد مرا یاد صحبتهای تهیهکننده فیلم محمد میاندازد که درباره پخش جهانی این فیلم میگفت: هرجا قرارداد بستیم چند روز بعد یا عربستان با پول یا تهدید آنها را وادار به ابطال قرارداد میکرد یا حتی کمپانی را میخرید و مانع انتشار یک فیلم برای پیامبر میشد. ایده خانم فرانسیس بیشتر حول این حرف میگذشت که ما هم باید مانند غرب یک لابی رسانهای جهانی تشکیل دهیم و مشکل تولید رسانهای نیست، بلکه به مخاطب رساندن آن است. وی گفت: باید نفر به نفر با اصحاب رسانه آزاده غربی که توانا هستند ارتباط بگیریم تا بیایند برای این قضیه کار کنند. خانم فرانسیس در پاسخ به سوالی درباره نگاه مردم لبنان نسبت به شرایط امروز یمن نکتهای جالب گفت: خوب است که در لبنان جریان رسانهای مثل حزبا... داریم. اینجا به مترجم اشاره میکند که بگوید«یک ایران کوچک» بعد ادامه میدهد: اما شاید بتوان گفت نیمی از لبنان نسبت به یمن واکنشی ندارند که به ارتباط دولت یمن با عربستان برمیگردد.
صحبتهای چند یمنی از شبکه «المسیر» برای پاسخ به سوالات حضار که شروع میشود، من سالن را ترک میکنم به سمت کتابخانه که برگهای روی در آن نصب شده و نوشته شده است: گرافیک و تصویرسازی.
به تناسب فضای کارگاهی میزها پر هستند از لپتاپ و برگه اتد، بردهای نوری برای نقاشی دیجیتال و کلی سیم شارژر و مداد، برخی در حال عکاسی از شئ برای مونتاژ در کار خود هستند. دو روحانی نیز به چشم میآیند که از عروسکی ظاهرا عکس میگیرند. در حیاط هم دو نفر در حال عکاسی از چند قرص و دارو بودند که روی زمین چیده بودنشان. اگر دستی در گرافیک داشته باشید متوجه خواهید شد اصالت و اجرای فتومومنتاژهایی که تصویرسازی و عکاسی را خود گرافیست انجام میدهد بسیار بیشتر و تمیزتر خواهد بود، حتی برای ایجاد یک تکسچر کمرنگ. البته نه همیشه.
ساعت از 5 گذشته است، هوا سردتر شده. قبل از پشت موتور نشستن آشرشته داغ دوستان بهعنوان آخرین پذیرایی از ما خالی از لطف نبود.
محمدحسین تیرآور
جام جم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد