در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
از دهه 80 سیاستهای کشور در قبال معتادان متجاهر همین بوده، ولی تجاهر و خیابانی شدن اعتیاد تمام نشده که گواهش شبهای تهران است؛ محلههایی که پاتوقاند و خیابانهایی که حتی درشبهای سرد سال که بیم مرگ میرود، معتادانش بازهم خیابانخوابی میکنند. این موضوع سالهاست صدای مردم محلهها را بلند کرده، مردمی که زمانی گفته میشد تعدادیشان عزم کرده اند با دادن غذای مسموم، به معتادان مرگ دهند و محله را از وجودشان پاک کنند. همین است که طرحهای ضربتی پلیس سالی چند بار تکرار میشود و بازهم قراراست تکرار شود.
این خبر را دیروز اسکندر مومنی، دبیرکل جدید ستادمبارزه با موادمخدر ـ که از مهر امسال ردای دبیرکلی پوشیده ـ اعلام کرد. او گفت تا زمانی که مردم مقابل خانهها و درون پارکهای محلهشان معتادان را میبینند سخت است باور کنند کاری برای مقابله با اعتیاد انجام شده برای همین برنامه این است تا پایان سال معتادان متجاهر بار دیگر از خیابانها جمع شوند.
مومنی گفت بستر دارد آماده میشود و قرار است سازمان زندانها، نیروی مقاومت بسیج و نیروی انتظامی روی هم 5600 ظرفیت جدید نگهداری ایجاد کنند که حداکثر تا پایان سال به بهرهبرداری خواهند رسید.
این ظرفیتسازی، کشوری است و مومنی گفت توافقنامههایی برای ایجاد مراکز جدید در ده استان کشور نیز امضا شده و همه دستگاهها برای همکاری اعلام آمادگی کردهاند.
این مراکز همان ماده 16 ایها هستند، مراکز نگهداری معتادان متجاهری که پلیس از کف خیابانها دستگیرشان میکند و تا به حال آنقدرکم بودهاند و ظرفیتشان کفاف حجم دستگیریها را نمیداده که شنیده میشد گاهی پلیس، معتادان متجاهر دستگیر شده را چون فضایی برای نگهداریشان وجود نداشته رها میکرده به این شرط که اسم و آدرس بدهند تا سر فرصت سراغشان برود.
احیای بهاران
اما دستگیری و نگهداری معتادان فقط یک روی سکه مقابله با اعتیاد خیابانی است، چون آنها هر قدر موشکافانه و دقیق جمعآوری شوند و با وسواس در مراکز ماده 16 رتق و فتق شوند، بالاخره روزی باید از این مراکز خارج شوند و به جامعه برگردند. این تکه از پازل همیشه در کشور ما دچار نقص بوده و همیشه عمده تمرکز سیستم مقابله با اعتیاد بر دستگیری و نگهداری موقت متمرکز بوده به نحوی که پس از سمزدایی و رهایی، معتاد متجاهر چون حمایتی نبود باز همانی میشد که بود.
دو سال پیش با آب و تاب فراوان شهرداری تهران مراکز بهاران را راه انداخت که هدفشان بازتوانی و بازپروری معتادان، حرفه آموزی به آنها و بازگرداندنشان به آغوش جامعه بود، مراکزی که پرتوان راه افتادند، ولی خیلی زود انرژی کم آوردند و کار به جایی رسید که بسیاری از مراکز بهاران اکنون تعطیل شده یا در آستانه تعطیلیاند. این مراکز کم مشکل نداشتند، کارشناسان انتقاد میکردند که چرا بهاران، افراد درحال ترک را که متادون مصرف میکنند پذیرش نمیکند در حالی که افراد تحت درمان با متادون گزینه خوبی برای حمایت، حرفهآموزی و بازگشت به زندگی عادی هستند.
این درحالی بود که گفته میشد سختگیریهای فراوانی دراین مراکز اعمال میشد به طوری که جمعی از ساکنان بهاران از آنجا گریختند و هرگز بازنگشتند. مراکز بهاران البته میتوانست راهی بجز این را طی کند و کارش به جایی نرسد که نقل جلسات شورای شهر تهران شود و مخاطب این سؤال قرار گیرد که 400 میلیارد تومانی که خرج راهاندازی و تجهیز آنها شد چه ثمری داشت.
دیروز سرنوشت مراکز بهاران و دستاوردهایش سؤال خبرنگار جامجم از دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر بود که گرچه اسکندر مومنی توضیحی درباره خروجی این مراکز نداد، ولی گفت که کارگروهی ایجاد شده تا بار دیگر احیای مراکز بهاران و تقویت مراکزی را که هنوز فعالند پیگیری کند.
مسلما بهاران که برخی کاستیها باعث سلب اعتماد از آنها درجمعیت معتاد کشور شده باید بدون نقص احیا شوند وگرنه تکرار یک نسخه آزموده، قدرت شفا نخواهد داشت.
سیاست اردوگاه داری
در زمانی که چندان هم دور نیست عدهای میگفتند باید معتادان را به دریا ریخت، آتش زد، خوراک کوسهشان کرد، چه میدانم از این دست اصطلاحات که میخواست معتادان را نیست و نابود کند و از روی زمین برشان دارد. درآن گذشته نهچندان دور چون نگاهها این بود، ساخت اردوگاههای اجباری در کشور رسم شد که هنوز قدیمیها اسم شورآباد را که مشهورترین اردوگاه بود به یاد میآورند. بماند که درسالهای نزدیک به ما اردوگاه شورآباد به شفق تغییرنام داد و بارها و بارها مدیریتش تغییر کرد و چندین بارمجوزش لغو شد به واسطه تخلفاتی که داشت.
حالا بنامترین اردوگاه نگهداری از معتادان شاید فشافویه تهران باشد با مساحتی نزدیک به 110 هکتار در اراضی حسنآباد فشافویه که دیوارهای بلند و محاصره شده با سیمهای خاردار دارد.
فاز نخست این اردوگاه در سال 94 شروع به پذیرش کرد که به اقامت 2500 معتاد و مجرم مرتبط با مواد مخدر در آن منجر شد. همین چند روز پیش نیز آمار رسید که از ابتدای امسال نزدیک به 3500 نفر درآن پذیرش شدند.
اردوگاههای اجباری معتادان براساس ماده 42 قانون مبارزه با مواد مخدر ایجاد میشوند، مادهای که به قوه قضاییه اجازه داده بخشی از محکومان موادمخدر را به جای زندان در اردوگاههای شرایط سخت جای دهد. طبق این قانون، دولت موظف است اعتبارات و تسهیلات لازم را برای راهاندازی و اداره این اردوگاهها تامین و اداره کار را به قوه قضاییه واگذار کند.
اما ساخت اردوگاهها که برمبنای این قانون باید ظرف یک سال محقق میشد و منظور تکمیل آنها در دهه 80 بوده، در سالهای اخیر همواره با چالشهای بودجهای روبهرو بوده به طوری که پیگیریهای تسنیم نشان میدهد پیمانکار ساخت این اردوگاهها به علت نحوه دریافت پول خود، دیگر تمایلی به تکمیل کار ندارد و طرحها را نیمه تمام گذاشته است.
با این حال دیروز دبیرکل ستاد مبارزه با موادمخدر اعلام کرد ساخت ده اردوگاه در کشور همچنان در دستور کار است و اردوگاه محکومان موادمخدر در استانهای کرمان، سیستان و بلوچستان، اصفهان، خراسان رضوی و گلستان ساخته خواهد شد.
مهر امسال، استاندار کرمانشاه نیز گفته بود در اردوگاه متروکه نگهداری از اتباع بیگانه شهر کنگاور یک اردوگاه ویژه معتادان راهاندازی میشود که به این ترتیب باید اردوگاه کنگاور را نیز به فهرست اردوگاهها اضافه کرد.
مهمترین کارکرد اردوگاههای اجباری معتادان که البته گفته میشود باید مجرمان موادمخدری بالای 15 سال محکومیت را پذیرش کند، این است که زندانها را از وجود این محکومان خالی و حال عمومی زندانها را بهتر میکند، بویژه این که طبق آمار اسکندر مومنی، جرم70 درصد زندانیان کشور مواد مخدر است.
اما ورای این بحث، آن چیزی است که کارشناسان درمان اعتیاد به آن میپردازند و آن اثرگذاری اردوگاهها در درمان اعتیاد است، نکتهای که تاکنون بارها افرادی همچون فرید براتی سده معاون پیشگیری از اعتیاد بهزیستی، سعید صفاتیان رئیس کارگروه کاهش تقاضای اعتیاد مجمع تشخیص مصلحت نظام، عباس دیلمیزاده کارشناس باسابقه درمان اعتیاد و حتی حسینعلی شهریاری عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس به آن با نگاه تردید نگریستهاند.
ما با رامین رادفر، پژوهشگر اعتیاد نیز گفتوگو کردیم که از خاطراتش در زمان تصدی پست معاونت پیشگیری لرستان برایمان گفت که در اردوگاه بروجرد با نزدیک به 400 مددجو تقریبا هیچ کاری برای افراد انجام نمیشد و بیماران خطاب به مسؤولان میگفتند به محض خلاصی از اردوگاه حتی قبل از رفتن به خانه میروند سراغ مواد. او گفت در دهه 70 در یکی از همین اردوگاهها آنقدر بیبرنامگی وجود داشت که برای پرکردن وقت معتادان، آجرهایی را به حیاط آورده بودند که یک روز آنها را بریزند این گوشه حیاط و روز بعد بریزند در گوشه دیگر.
رادفر میگوید با وجود این تجربهها احیای اردوگاهها نمیتواند منطقی باشد، چرا که نگهداری و درمان اجباری در همه جای دنیا منسوخ شده، حتی در چین و روسیه که سرآمد این نوع اجبارها در جهان بودهاند.
مریم خباز
جامعه
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: