در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
همه چیز دقیقأ جوری چیده شده که کاملا شما را یاد کریسمسهای رویایی میاندازد که در فیلمها، عکسها یا سفرهایتان دیدهاید. توصیفهای بالا هم نتیجه سرزدن به یکی از این مراکز یعنی پالادیوم بود، فضایی که وقتی در آن غرق شده اید یکدفعه به واسطه طرحهای تبریک دو منظورهای که یک طرفشان از کریسمس میگویند و روی دیگر آن با جمله کاملا خودمانی«شادیاتون یلدا» پر و همهجا نصب شدهاند، تازه میفهمید که چه خبر است.
جشن پرزرق و برق
کریسمس خیلی وقت است باعث شده نهتنها در کشورهایی که این روز جزو آیینشان است، بلکه در کیلومترها آن طرفتر در جایی مثل ایران هم آن را جشن بگیرند. این ماجرا هر سال خیلیها را به تبوتاب میاندازد تا برای این جشن کاری کنند، درحدی که گاهی حتی مفصل تر از نوروز خودمان برایش هزینه میشود. در این میان علاوه بر مردم و کسانی که برای خودشان اقلام کریسمسی میخرند، خیلی از همان مراکز فروش و تجاری که به یکی از آنها اشاره شد هم با دکورها و فضاسازیهای عظیم و پرزرق و برق سراغ این مناسبت میروند. در زمانی که با این منظرهها روبه رو میشوید، شادیای که از آنها میگیرید غیرقابل انکار است، اما خودی نبودن یا به قول معروف ایرانی نبودن این مراسم به یک طرف و هزینه و هدفی که باعث صرف چنین ارقامی میشود هم در یکسوی دیگر قرار دارد. مواردی که این سوال را ایجاد میکند که مثلا فلان مجتمع چه سودی از این همه تجمل میبرد که به سمت چنین فضاسازی رفته است؟
بازهم پول
در این مجتمعها همزمان با نزدیک شدن به کریسمس همه چیز دست به دست هم میدهند تا افراد بیشتری به سمت آنها جلب شوند. نکتهای که میتوان گفت عامل اصلی تمام این کارهاست؛ یعنی جلب مشتری و سودآوری. در این روزها خیلیها حتی برای عکس گرفتن هم که شده به این مراکز سری میزنند و این دغدغه باعث شده مدیران و موسسان آنها هم دست به کار شوند و به هر طریقی به این بازار رونق بدهند.
تبلیغات عجیب و غریب، فرهنگسازی از نوعی که نتیجهای جز تجملگرایی ندارد و تشویق مردم برای خرید بیشتر از مواردی است که همیشه وجود دارد و وقت و بی وقت میزان آن شدیدتر میشود. اتفاقی مثل همین روزهایی که فلسفه و مناسبت اصلی آن فراموش شده و برای ما یعنی خیلی از ایرانیها تنها شکل یکجشن پرزرق و برق را به خودش گرفته است. در این جشن حتما باید درختهای چند میلیونی که به گفته بعضی از آمارها 90درصد از خریداران آن مسیحی هم نیستند، وجود داشته باشد و در کنار آن هم دیگر متعلقاتی که برای تزئین و ... لازم است، تهیه میشود.
در چنین وضعی این اتفاق میافتد که هر سال سیلی از لوازم و بهانههای کریسمس از کشورهای مختلف که پای ثابت آنها چین است وارد میشود و به این ماجرا بهشدت رنگ و بوی تجاری میدهد. اصلا میتوان گفت بخش زیادی از این فضا مرهون نگاه و برنامهریزی کسانی است که از بزرگتر و تجملی شدن هر چه بیشتر این اتفاق استقبال میکنند؛ نگاهی که حتی جنبه فرهنگی هم ندارد و در آن تنها پول حرف اول را میزند.
پول درآوردن از بابانوئل و یلدا
در این بین یکی از مسؤولان همان مرکز پالادیوم که در بخش اجرایی داستان نقش دارد، بعد از تماسهایی که خیلیها به آن پاسخ نمیدادند، در گپ کوتاهی درباره انتخاب کریسمس و این شکل پرداختن به آن گفت: موضوعی که وجود دارد این است که به هر حال میتوان گفت مردم همیشه تقاضاهایی را در مناسبتهای مختلف دارند و بهدنبال آن هستند، مثل شب یلدا که برای آن هم دکور ویژهای طراحی شد و مورد استقبال هم قرار گرفت. در این شرایط ما هم بهدنبال آن خواستهها چنین مواردی را انتخاب کرده و برای آن طرحهایی را در نظرمی گیریم.
او میگوید: مناسبتها و مراسمهایی که در هر زمانی در مجموعه برگزار میشود برای این است که مردم و مخاطب را راضی نگه دارد و او را خوشحال کند. همانطور که گفتم مردم همیشه بهدنبال فرصتهایی هستند که فضاهای متفاوتی را ببینند، چون به هر حال همه اینها مواردی است که آنها به دنبالشان هستند تا حال و هوایشان تازهتر شود. اما این را که چه سیاست و نگاهی پشت آن است باید از بخش هیات مدیره بپرسید.
در ادامه صحبت با هیات مدیره هم پروژه زمانبری داشت که بهتر است از آن بگذریم. با این حال طبق همین صحبت ها، در بخشی این مردم هستند که باعث میشوند چنین امکان و بهرهوری با هر شیوهای توسط برخیها صورت بگیرد، از همینرو نباید فراموش شود کنترل این قصه هم تا حدی که به انتخاب و نگاه برای شکل گیری چنین تصمیماتی برمیگردد، دست من و شماست، همین و بس.
مسیحی نبودن مسیحی زیستن
اینکه جشن سال نوی مسیحیان در ایران مورد استقبال قرار گرفته است لزوما امر نامیمونی نیست. اینکه حتی عصبانی بشویم و گلایه کنیم از اینکه ما خودمان جشن فلانمذگان و بهمانمذگان داریم و چرا باید کریسمس را علم کنیم هم همینطور، اما در پس این استقبال و ذوقزدگی شاید چیزی نهفته باشد که برخی از جامعهشناسان حوزه فرهنگ به آن اشارههایی داشتهاند. در خود جامعه غربی هم عرفی وجود دارد به این مفهوم: مسیحی نبودن، اما مسیحی زیستن. این مفهوم برای بسیاری از خانوادههای غربی مسیحی زندگی کردن به نوعی به یک سبک زندگی تغییر یافته است. ممکن است بسیاری از آنها هر یکشنبه به کلیسا نروند، اما برای عید سال نو کاج میخرند و افسانه دارند. آنها هم از سطح عمقی سنتی این اعیاد بیرون آمدهاند و بیشتر به همان سبک زندگی مسیحی پایبندند. اما نکتهای که در این میان وجود دارد این که آنها با عقبهای به نام مسیحیت به این شکل سبک زندگی روی آوردهاند در حالی که در ایران تنها پوستهای از همان نوع سبک زندگی دیده میشود. یعنی نه از عمق هویتی مذهبی این ماجرا خبری هست و نه حتی از نوع سبک زندگی مورد نظر خانوادههای غربی. مظاهر اولیه برای رغبت به این نوع زندگی تنها چیزی است که از علاقه و ذوقزدگی برخی از ایرانیان میتوان متوجه شد. البته که پر واضح است حضور جمعیت ارامنه در ایران همواره شور و حالی به همراه داشته است، اما برای آنها که هیچ نسبت مذهبی با کریسمس ندارند به نظر میرسد این هم یک مد تازه برای شوآف به دیگران است، شوآفی که البته خیلی سطحیتر از آن است که بخواهد حتی تقلیدی از سبک زندگی غرب باشد.
واردات اقلام کریسمس به ایران
شاید تا چند سال پیش ردی از کریسمس را میشد تنها در محله ارامنه تهران دید، اما حالا آنها تنها کسانی نیستند که کریسمس را جشن میگیرند؛ کافی است سری به بازار تهران و البته بیشمار پاساژهای این کلانشهر بزنید تا متوجه شوید پر است از درخت کاج و عروسکهای رنگ و وارنگ بابانوئل. کریسمس حالا مد روز شبکههای اجتماعی هم هست، حتی آنها که تصویری از سفره شبیلدایشان ثبت نشده، ترجیح دادهاند کنار درخت تزئین شده کریسمس عکسی به رخ دیگران بکشند تا آنها هم از این همه سرخوشی سال نو حظ کافی را ببرند. همین علاقه به نمایش شاید بازار را هم تکانی داده است. چند سال پیش که هنوز این حجم از علاقه به کریسمس نزد ایرانیان دیده نمیشد به گواه آمارها سالانه 4000اصله درخت کاج کریسمس به ایران وارد میشد و حالا اما با توجه به استقبال فراوان، این رقم افزایش چشمگیری داشته است؛ البته نه براساس آماری ثبت شده که به روایت شواهدی که به چشم میآید.
در روزهای ابتدایی زمستان تردد در خیابانهایی که لوازم کریسمس میفروشند زیاد شده و ویترینهای این مغازهها از گویهای رنگی، عروسکهای بابانوئل، سرویس چینی، ابزارآلات موزیکال، کارتپستال و درخت کریسمس پر شده است؛ درختهایی که بالاترین قیمت را در میان انواع لوازم کریسمس دارند. به طور معمول فروش وسایل تزئینی سال نو میلادی از اواسط آذر آغاز میشود و تا اواسط دی ماه ادامه دارد. بیشتر فروشندگان از میزان فروششان ابراز رضایت میکنند و برخی از آنها میگویند چون فروش این وسایل مقطعی و محدود است، تخفیف چندانی برای کالاها در نظر گرفته نمیشود.
قیمت درخت کریسمس در اندازه کوچک در پاساژهای ایران حدود 200 هزار تومان است. در اندازههای بزرگتر و بسته به شکل، نوع طراحی، قیمتی بین 300 تا 700 هزار تومان دارد و قیمت برخی از مدلهای خاصتر درخت کاج به بیش از یکمیلیون تومان هم میرسد. با چرخی در این پاساژها میشود به قیمتهای دیگری هم رسید. گویهای تزئینی بنابر نوعشان از جمله شیشهای، پلاستیکی، طرحدار، رنگی یا تک رنگ در بستههای مختلف هشت تا ۱۶ تایی عرضه میشود که حدود قیمتی از 60 هزار تا صد هزار تومان دارند. چراغهای رنگی از دیگر وسایل تزئینات اصلی یک درخت کریسمس به حساب میآیند. چراغهای رنگی قیمتی بین ۲۰ تا ۶۰ هزار تومان دارند و ریسه نخ زری نیز ۷۰۰۰ تومان فروخته میشود. عروسکهای بابانوئل نیز که تنوع قیمتی زیادی دارد، در اندازههای کوچک ده تا ۵۰ هزار تومان قیمت دارد و در اندازههای بزرگتر بیش از ۲۰۰ هزار تومان عرضه میشود.
نگاهی به این بازار نشان میدهد تقریبا از همه اقشار برای خرید به مراکز فروش و عرضه لوازم کریسمس مراجعه میکنند و صرفا خریداران این لوازم محدود به مسیحیان و ارامنه نمیشود و بخش قابل توجهی از خریداران از غیرمسیحیان هستند که در این بازار حضور دارند.
امید رحمانی
فرهنگ و هنر
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم