گفت‌وگو با فریدون نجفی، کارگردان «اسکی‌باز» درباره وضعیت نامناسب سینمای کودک

دیگر فیلم کودک نمی‌سازم

اگر از هر کدام ما سؤال کنند نام چند شخصیت محبوب فیلم‌های کودکی‌ خود را نام ببرید، احتمالا آنها کلاه قرمزی، کپل، نارنجی، مخمل و... هستند. خالق این شخصیت‌ها در آن سال‌ها می‌توانستند ساعت‌ها ما را روی صندلی سینما یا پای تلویزیون بنشانند و لذتی وصف ناشدنی را بر دل ما جاری سازند، اما وضعیت سینمای کودک در این سال‌ها جور دیگری شده. در حال حاضر باتوجه به وضعیت اکران فیلم‌های کودک، فیلمسازان به ساخت آثار در این ژانر تمایل ندارند و این ژانر سینمایی می‌رود که فراموش شود. سال‌هاست نام فریدون نجفی با سینمای کودک عجین شده است و او حتی در این دوران که سینمای کودک مورد بی‌مهری قرار گرفته، همچنان مشتاقانه در این ژانر فعالیت می‌کند. نجفی سال گذشته فیلم «اسکی‌باز» را در جشنواره کودک و نوجوان اصفهان داشت که با دریافت هفت پروانه زرین در دو بخش بین‌الملل و سینمای ایران، رکورددار جوایز اصلی جشنواره و پرافتخارترین و بهترین فیلم سینمایی سی‌امین دوره از این جشنواره شد. فیلم سینمایی اسکی‌باز همچنین نامزد جایزه بزرگ آکادمی آسیاپاسیفیک (اسکار آسیا) شد و در جشنواره‌های بین‌المللی از جمله جشنواره جهانی کمبریج انگلستان، جشنواره بین‌المللی فیلم ایرلند، جشنواره فیلم المپیا یونان، جشنواره فیلم بیروت، جشنواره کودکان جهانی ترکیه و جشنواره فیلم‌های ایرانی لندن حضور داشت و پخش بین‌المللی این فیلم هنوز ادامه دارد. این فیلم که نگاهی انسانی و عاطفی به زندگی کودکان و نوجوانان دارد و به نقد چالش‌های اجتماعی و تربیتی در این زمینه می‌پردازد، درباره پسر بچه اسکی‌بازی است که فقط چند ساعت تا مسابقات اسکی زمان دارد و اسکی‌اش شکسته و ماجراهایی که در ادامه برای او پیش می‌آید. با نجفی درباره ساختار فیلمش گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که متن کامل آن را در ادامه می‌خوانید.
کد خبر: ۱۱۸۱۱۲۳

آیـــــا در مـــوقع ســــــاخت ایـــــــن اثـر به جشنوارهپسند بودن آنهم فکر میکردید؟

من از وقتی این فیلمنامه را مینوشتم به این فکر میکردم که فیلم خوبی بسازم که دیده شود و این البته ویژگی مشترکی بین تمام فیلمسازان است که دوست دارند فیلمشان دیده شود. وقتی فیلمی با استانداردهای مشخص ساخته شود، خواهناخواه در داخل و خارج از ایران دیده میشود. بنابراین اگر فیلمسازی از همان نقطه شروع به جشنوارههای مختلف و حواشی آنها فکر کند، یعنی سفارشی کار کرده و صرفا فیلمی مطابق با پسند جشنوارههای گوناگون ساخته است. من قبل از فیلم بلند اسکیباز فیلمهای کوتاه و مستند زیادی ساخته بودم که اتفاقات خوبی برای آنها افتاده و خوشبختانه دیده شدند. اسکیباز هم در ژانر کودک و نوجوان است و البته مخاطبان آن بزرگسالان هم هستند.

اسکیباز از نظر خودتان چه قابلیتهایی برای انتخاب در این جشنوارهها را داشت؟

سینمای اسکیباز از جنس کودک است. معضل سینمای کودک ما هم همین است که بعضا کشش جذب مخاطب را به قدر کافی ندارند. فیلم کودک و کلا هر فیلمی باید این پتانسیل را داشته باشد که مخاطب آن را تا انتها با لذت دنبال و راضی سالن سینما را ترک کند. منتها من سعی کردم نگاه ویژه و خاصی در این فیلم داشته باشم و همین خاص بودنش است که شاید باعث بیشتر دیده شدن آن شده!

خاص از چه نظر؟

این روزها سینما مرتبا تکرار میشود. از این جهت که فیلمها جغرافیای خاصی دارند و عموما در آپارتمان یا فضایی بسته میگذرند، اما اسکیباز در ارتفاعات زردکوه و فضایی سراسر برفی ساخته شده و لوکیشن فیلم باعث شده فیلم بسیار جنبه رئال و واقعی داشته باشد. در فیلم شما بسیار و بسیار برف میبینید، اما پس از اتمام فیلم شما گرم از سالن خارج میشوید. این فیلم روشن است و به لحاظ موضوعی بسیار گرم.

باتوجه به اینکه سال گذشته فیلمتان در جشنواره کودک اکران شد. به نظر شما الان زمان مناسبی برای اکران عمومی آن است؟

اول از همه این را بگویم که وقتی اسکیباز را میساختم با شناختی که از وضعیت سینمای کودک دارم اصلا فکر نمیکردم فیلمم اکران عمومی بشود که به هر حال این اتفاق افتاد، اما باز هم فکر نمیکنم دیگر فیلمی در این ژانر بسازم، چون انگیزهای برایم باقی نمانده. متاسفانه سینمای کودک در سالهای اخیر بسیار مهجور واقع شده. وقتی در مبحث اکران ساز‌‌وکار مناسبی وجود ندارد اتفاقات خوبی در این حوزه نمیافتد و فیلمساز بیانگیزه میشود. وقتی فیلمی باوجود تمام افتخارات بینالمللی که کسب کرده در اکران عمومی با اجحاف مواجه نمیشود، یعنی عملا میسوزد. فیلمهای کودک اگر در دنباله فیلمهای عروسکی دهه 60 و 70 باشد به دلیل نوستالژی بودنش گیشه خوبی هم دارد، اما فیلمهای حوزه کودک و نوجوان از جنس فیلمهای رئال سرنوشت خوبی در انتظارشان نیست. ما قطعا کارشناسان متبحر و دلسوزی در حوزه سینمای کودک نداریم و این گونه سینمایی رفته رفته رو به فراموشی میرود. بعد از جشنواره کودک اصفهان خیلی قول و قرارها داشتیم که اکران عمومی فیلم چطور و چگونه و الان بعد از یکسال و نیم این فیلم در بدترین زمان ممکن در حال اکران است.

باوجود موفقیتهای داخلی و خارجی که کسب کردید باز هم انگیزهای برای ادامه فیلمسازی در این ژانر ندارید؟

ببینید در جشنوارهها فیلمها در سطح بینالملل دیده و معرفی میشوند. در واقع جشنوارهها شاید برای من به عنوان کارگردان عاملی برای انگیزه باشد، اما سرمایهگذار وقتی روی فیلمی سرمایهگذاری میکند در پی این است که پولش در گیشه برگردد و اگر این اتفاق نیفتد برای او فایدهای ندارد. من شخصا دوست داشتم قبل از اینکه این فیلم در دنیا دیده شود در کشور خودمان به درستی اکران و در نهایت دیده شود.

یعنی اگر فیلم در زمان بازگشایی مدارس اکران میشد، شرایط اکران بهتری داشت و بچهها به صورت گروهی به دیدن فیلم میآمدند؟

شما اگر همین الان داخل سالن بچهها را ببینید هیچکدام ناراضی سالن را ترک نمیکنند. فیلم ما پروانه حمایتی از آموزش و پرورش دارد، اما مسأله اینجاست که مخاطبان اصلی فیلم ما یعنی کودکان و نوجوانان الان امتحان دارند و قطعا در فصل امتحانات بچهها سرگرم درس خواندن هستند. از آن طرف وقتی امتحانات بچهها به پایان برسد هم در آستانه جشنواره فیلم فجر قرار داریم و مردم در تب و تاب جشنواره هستند. میخواهم بگویم مدیریت اکران ما اشکال دارد. الان همزمان پنج فیلم کودک و نوجوان بر پرده سینماست و در چنین چینشی چطور میتوان انتظار گیشهای پرمخاطب داشت! ضمن اینکه تبلیغات محیطی و شهری هم در اطلاعرسانی به مردم مهم است که فیلم ما متاسفانه از آن برخوردار نیست.

وضعیت کنونی سینمای کودک را چطور ارزیابی میکنید؟

چه سؤال سختی! من سالهاست با سینمای کودک زندگی میکنم و الان به خوبی میدانم که وضعیت فاجعهباری دارد. بچهها نیاز به دیدن فیلمی شاد دارند، اما نه فیلمهای کمدی که مختص به گروه سنی آنها نیست. بعضی از فیلمهای کودک هم با وجود اینکه در این ژانر ساخته میشوند، اما بار آموزشی برای کودکان ندارند. متاسفانه سینمای کودک دست آدمهای اهلش نیست و اگر جشنوارهای به نام جشنواره کودک داریم صرفا برای استفاده ابزاری است که محدود به همان چند روز برگزاریاش میشود و بعد به طور کل تمام دغدغههای مربوط به کودکان و نوجوانان خاموش میشود.

ساناز قنبری
سینما

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها