در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
قبلا هم گفتهایم که حقیقا شور خاطرهبازی را درآوردهایم؛ هر جا سر میچرخانی از جذابیتهای نوستالژیک دارند استفاده میکنند. کلی صفحه در فضای مجازی درست کردهاند که «فلانهای زمان ما» و «بهمانهای خاطرهانگیز» و از این دست. کاربران هم میآیند و شلوغش میکنند که نسل ما این خاطرهها را داشت و این نسل جدید، نسل بیخاطره است. در سطح شهر ها هم پر است از منوهای نوستالژیک و فروشگاه هایی با نام های قدیمی که همگی هم فقط یک استراتژی نخنما را دنبال میکنند؛ توسل بر سیستم تداعی.
بهراستی نان این نوستالژی تا کی در روغن است؟ «کارتونهای زمان ما» را تا کی باید دید و آه و دریغ و دردا و حسرتا سر داد؟ مگر آن کارتونها واقعا همهچیزتمام بودند؟ آن همه بار عظیم غم که بر دلهای معصوم کودکان دهه 60 فرود میآمد چرا باید جذاب باشد؟ طهرانِ قدیم چرا هنوز روی دست تهرانِ جدید بلند میشود؟ آن طهران، غیر از دستهاش که البته کلی خاطره خوشخوراک دارد، چقدر جای بازتولید خواهد داشت؟
باز هم برگردیم به پرسش اولیه؛ سیستمِ مبتنی بر یادآوری و تداعی، جز حسرت ایام رفته چه عایدی برایمان داشته است؟ مگر شده است ما یاد خاطرهای حتی خوش و خرم بیفتیم و آه از نهاد برنیاوریم. نکند اساس این نوستالژی، همچنان بخواهد بر دوگانه خون و جگر استوار باشد؟
گذشته از این، مثلا این بستنی کیمها که مزه شیرخشک میداد یا پشمکهایی که انگار شکر میخوردی یا چیپسهای دستساز روغن سوخته میداد... یادتان هست؟ چرا آنها را هنوز هم از بهترین نسخه های تازهاش با انواع و اقسام و تنوعی که دارند بیشتر دوست میداریم؟ فکر میکنید میخواهم بگویم ما اسیر دام خاطرهبازی شدهایم؟ میخواهم به شما بگویم کاملا درست فکر میکنید، بهراستی همینطور است. این نوستالژی، خیلی مواقع چشم و دلمان را کور کرده.
یکی از این نوستالژیها که دستبردارش هم نیستیم، مربوط به خاطرههای موسیقایی ماست؛ اینکه مرتب جستوجویشان میکنیم و گوش به آنها میسپاریم از سر چیست جز نوستالژی؟
اما حالا وضع تازهای در رویآوردن به این نوستالژیها را شاهد بودهایم. در آیین پایانی جشنواره قصهگویی، وقتی بهرام شاهمحمدلو وارد سالن شد، همه جمعیت که اغلبشان چیزی از دهه 60 و «آقای حکایتی» معروفش به خاطر نداشتند، یکصدا میخواندند «آقای حکایتی اسم قصهگوی ماست...».
میبینید حالا ماجرا از اینکه ما دههشصتیها هیزم به آتشش ریخته باشیم فراتر رفته. اگر ماها فارغ از کیفیات تولیدات فرهنگی دهه 60 ، صرفا از روی خاطرهانگیزبودن آن محصولات دوستشان داریم، حالا نسلهای بعد با رجوع به آنها به دنبال چیستند؟ چه جادویی در آن دهه نهفته است؟ ما گریزی از آقاهایی که حکایتی بودند نداریم؛ باور کنید! ما گریزی از نوستالژیهای آن دهه با تمام چهره عبوس و شادش نداریم. ما نمیتوانیم از قصهگوهای کودکیهایمان رد شویم و برویم پی زندگیمان. راستی چرا دهه 60 دست از سر ما برنمیدارد؟
صابر محمدی
ادبیات و هنر
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم