ظاهر دردسرساز

مرد جوان تصمیم گرفت برای همیشه به زندگی مشترکش پایان دهد. آن هم درست پنج ماه بعد از ازدواجش؛ دلیلش هم تنها یک چیز بود زیبایی همسرش. او که به خاطر این زیبایی ناراحت بود و به همسرش بدبین شده بود تصمیم گرفت به زندگی پر از شک و بدبینی‌اش برای همیشه پایان دهد. او هفته گذشته همراه همسرش به دادگاه خانواده تهران رفت و درخواست طلاق خود را مطرح کرد.
کد خبر: ۱۱۷۸۲۲۹

او درباره علت درخواستش به قاضی دادگاه خانواده گفت: پنج ماه است که ازدواج کردهام. شیوا را از دو سال پیش میشناختم. او دوست یکی از دخترداییهای من بود و همیشه در مهمانیها او را میدیدم. از همان روز اول که شیوا را دیدم عاشقش شدم. بعد از مدتی هم به او پیشنهاد ازدواج دادم، اما از وقتی که زندگی مشترکمان آغاز شد، حس شک و بدبینی تمام وجودم را
فرا گرفت. شیوا زنی زیبارو و همیشه شیکپوش و خوشتیپ است. برای همین احساس میکنم
هر مردی او را ببیند عاشقش میشود. دلم نمیخواهد از خانه بیرون بیاید. هرچه هم به او میگویم کمتر به خودش برسد و آرایش نکند، فایدهای ندارد. او با آرایش زیباییاش را بیشتر میکند و همین باعث آزار من میشود. الان پنجماه است که دارم عذاب میکشم. شک و بدبینی لحظهای رهایم نمیکند. نمیتوانم در کنار این زن براحتی زندگی کنم. من آسایش ندارم. مرتب فکر میکنم که این زن روزی به من خیانت خواهد کرد. به او بیاعتماد نیستم، تصور نمیکنم زنی خیانتکار است، ولی احساس میکنم او که چهره به این زیبایی دارد حتما هر مردی او را ببیند عاشقش میشود. برای همین دیگر نمیتوانم در کنارش زندگی کنم. میخواهم از او جدا شوم تا حداقل آسایش داشته باشم. با اینکه همسرم را دوست دارم ولی زندگی در کنارش عذابم میدهد.

در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: آقای قاضی، مهران بیدلیل زندگیمان را نابود کرد. او مرد بدبینی است. به چهره من هم هیچ ربطی ندارد. مرتب به من گیر میدهد. اجازه نمیدهد از خانه بیرون بروم. وقتی هم بیرون از خانه هستم مرتب تماس میگیرد و به همه چیز شک میکند. این مرد به من اعتماد ندارد. هرجا که میروم از هر طریقی شده مرا کنترل میکند. باید به او جواب پس بدهم. کافی است یک بار تماس بگیرد و صدای یک نفر دیگر را بشنود و متوجه نشود که آن فرد کیست، بیخیال نمیشود. بارها با او صحبت و از هر راهی شده استفاده کردم تا شاید کمی آرامتر شود. ولی بیخیال نمیشود. او دارد مرا عذاب میدهد. خودش هم عذاب میکشد. حاضر هم نیست کوتاه بیاید. من هم از اینکه مرتب کنترل شده و باید بابت تمام کارهایم جواب پس بدهم، خسته شدهام. برای همین من هم دیگر نمیتوانم در کنار این مرد زندگی کنم.

در پایان نیز قاضی دلیل این زوج را برای جدایی کافی ندانست و از این زوج خواست برای حل مشکلشان به مشاور خانواده مراجعه کنند و از یک مشاور راهنمایی بخواهند.

اختلالات روانی را با مشاور درمیان بگذارید

مصطفی تبریزی، روانشناس در این باره میگوید: مشکلات و اختلالات روانی، میتواند یکی از دلایل دامن گرفتن اختلافات زناشویی باشد. این اختلالات زمانی رخ میدهد که یکی از زوجها سعی در متقاعد کردن طرف مقابل براساس باورهای درست یا نادرست خود داشته باشد. در این میان فردی که همیشه تحت تحکم قرار میگیرد، شاهد تغییرات زیادی در زندگی شخصیاش میشود و زندگی مشترک کم کم رو به نابودی میرود. سوءاستفاده روانی براعتماد بهنفس فرد مقابل تأثیر منفی شدیدی میگذارد، بهگونهای که وی به مرور زمان احساس بیپناهی و ناامیدی میکند و افسرده میشود. همین باعث میشود که از زندگی مشترکش هم دلزده و ناامید شود.

از طرفی، همیشه مقصر دانستن طرف مقابل از دیگر مصادیق سوءاستفاده روانی بهشمار میرود.

سوءاستفاده روانی در زندگی مشترک، عاقبتی جز نابودی اعتماد به نفس و انزوا ندارد. در واقع شاید بتوان گفت فرار از چنین شرایطی کار سادهای نیست و هردو طرف به حمایت و پشتیبانی یک مشاور نیاز دارند و گرنه ممکن است زندگی مشترک کم کم از بین برود. به همین دلیل گاهی اوقات زوجها تنها به خاطر اختلالات روانی و مشکلات روحی از هم جدا میشوند در صورتی که میتوانند مشکل خود را با مشورت با یک مشاور خوب و مجرب حل کنند؛ چراکه هرنوعی از اختلالات روانی میتواند رابطه زوجها را بشدت تحت تاثیر قرار دهد. هرکدام از این بیماریهای روحی براحتی میتواند رابطه زن و شوهر را درگیر کند.

سیما فراهانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها