گزارش جام جم از افزایش جرایم فضای مجازی و جنایت های اینترنتی

جنایت دات کام

قبل از فراگیر شدن فضای مجازی کوچه و خیابان و حتی چاردیواری خانه برای آنهایی که سروگوش‌شان مدام برای خلاف‌کردن می‌جنبید، ناامن بود و پر از دلهره. اینترنت که آمد، کلاهبرداران، قاتلان ، متجاوزان ، هتاکان و عِرض و آبِروبَران، بی‌سروصدا خزیدند به تاریکخانه پنهان دنیای مجازی و بی‌هراس و دل‌آسوده از تعقیب و زندان، خوردند و بردند وکشتند و بی‌آبرو کردند تا کار به جایی برسد که همه بگویند دنیای سایبری، افسار پاره کرده و باید آن را کشید.
کد خبر: ۱۱۷۷۵۷۰

فضای مجازی، نه مثل کشورها مرز و سَرحد دارد که با پاسبانی 24 ساعته و تیر و تفنگ و سیم خاردار بشود جلوی ورود هر جنبنده غریبهای را گرفت، نه مثل شهرهای قدیمی، دروازه دارد که هر موقع احساس خطر کردیم، درهایش را ببندیم. ولنگار است و بیدر وپیکر. بیحد و مرز. نامرئی و پنهان از چشمها.

راحت تر میشود در این فضا خلاف کرد و آب هم از آب تکان نمیخورَد. اصلا لازم نیست لباسهای شیک و خوش دوخت ایتالیایی بپوشی، عطر و ادکلن فرانسوی بزنی، ماشین چند صد هزار دلاری بیندازی زیر پایت تا با دیدنش دود از سر همه بلند شود، دماغت را سربالا و عروسکی عملکنی، ژل به لبهایت تزریق کنی یا
لفظ قلم حرف بزنی، طرح لبخندت را هالیوودیکنی، چشمهایت را گربهای جراحیکنی و هیکلت را ساعت شنی درستکنی تا شاید دل کسی را ببری. اصلا نامرتب و حمام نرفته هم بودی، یا موهایت را شانه نزده بودی، حتی لباسهایت اتو نداشت و کهنه بود
باز هم مهم نیست.

دستت در دنیای مجازی آنقدر باز وآزاد است که حتی میتوانی جنسیت ات را عوضکنی. میتوانی مرد باشی، اما زنانه و ظریف حرف بزنی. یا زن باشی، ولی رفتار و وجناتت مثل مردها باشد.

میشود دزد باشی، اما نقش آدم منصفها را بازی کنی. یا اصلا کلاهبردار باشی و خودت را جای فروشندهای حلال و حرامدان جا بزنی. هوسران باشی، اما خودت را عاشق زار و دلخسته نشان بدهی تا هزاران هزار، دل ببری. مصرفکننده قهار مواد مخدر باشی، اما بگویی بدنسازی و شکم سفت و شش تکهات هوش از سر میپراند. سارق باشی، اما خودت را دکتر و مهندس و خلبان و استاد دانشگاه جا بزنی تا لقمههای چرب و نرمتری گیرت بیاید. میشود قیافهای معمولی داشته باشی، اما بگویی ته چهرهات شبیه الیزابت تیلور و آلن دلون است. اصلا میتوانی هیچکدام از اینهاییکه گفتیم نباشی. میشود هکر باشی و بدون نقاب و سلاح و درگیری با پلیس و فقط با چند کلیک ساده از رایانه، بزنی به دل حسابهای پر و پیمان بانکی و خالیشان کنی.

یا با هزار حقه وکلک، عکس و فیلم زنها و دخترها را پیدا و بعد تهدیدشان کنی وبگویی اگر پول به حسابت نریزند، عکس و فیلمهایشان را در فضای مجازی پخش میکنی.

بهخاطر همین مخفیکاریها و بالارفتن آمار جرم در فضای سایبری بود که چندی پیش، سردار کمال هادیانفر، رئیس پلیس فتا خیلی بیپرده در نشست خبری اش به خبرنگاران گفت، جرایم سایبری در کشور از سال 90 تا الان 900 درصد بیشتر شده است.

به تعبیر او، یعنی به ازای هر1400 نفر، یک جرم در فضای سایبری در حال رخ دادن است.

با اینکه افزایش 900 درصدی جرایم اینترنتی، اصلا خبر خوبی نیست و حتی نگران کننده هم هست، اما قسمت خوبش این است که بیش از 86 درصد پروندهها در حوزه جرایم سایبری توسط پلیس فتاکشف شده، به 120 هزار فقره پرونده رسیدگی شده و بیش از 70 هزار مجرم سایبری دستگیر شدهاند که 77 درصد مجرمان، مرد و 33 درصد زن بودهاند.

دام هوشمندانه برای دختران

آمار کاربران فضای مجازی متفاوت است. سورنا ستاری، معاون علمی و فناوری رئیس جمهور میگوید 47 میلیون کاربر اینترنت در کشور وجود دارد، اما بر اساس آمار سردار کمال هادیانفر، رئیس پلیس تولید و تبادل اطلاعات ناجا، 56 میلیون نفر در فضای سایبری فعالیت دارند.

هر دو عدد، خیلی بزرگ است و قابل تامل. اگر جمعیت 81 میلیون نفری کشور را در مقابل آمار 56 میلیون نفری قرار دهیم، نتیجه متحیرکننده است. این یعنی اینکه بیش از نیمی از جمعیت کشور که شامل همه جور طیف سنی میشود، از فضای مجازی استفاده میکنند. بخاطر همین وسعت است که افسر افشار نادری، جامعهشناس و استاد دانشگاه تاکید میکند برای این حجم از جمعیتیکه از فضای اینترنت استفاده میکنند، دیگر نباید از واژه مجازی استفاده کرد، زیرا حالا به یک دنیای رسانهای بزرگ و واقعی تبدیل شده است که همه جور کاری میتوان در آن انجام داد. بنابراین باید بگوییم فضای واقعی با 56 میلیون نفر جمعیت مجزا. برای این استدلالش هم دلیل دارد. او اعتقاد دارد، همانکلاهبرداری، همان سرقت، همان خیانت، همان نشر اکاذیب و پخش فیلم و عکسیکه در جامعه و دنیای واقعی انجام میشود، عین همینها هم در فضای مجازی اتفاق میافتد و تقریبا دیگر هیچ مرزی میان فضای بیرون و دنیای مجازی وجود ندارد.

نادری بعد از این تذکر، از زمینههای اصلی گسترش جرایم اینترنتی برایمان میگوید. او تشریح میکند، قبلا اگر قرار بود کسی در جامعه و فضای بیرون مرتکب جرمی شود، ترس از دستگیری توسط پلیس باعث میشد تا جرم دیرتر اتفاق بیفتد، اما حالا براحتی و با یک کلیک در رایانه میتوان به دنیای مجازی وصل و مرتکب هرگونه جرمی شد، بدون اینکه تهدید جدی در همان لحظه وجود داشته باشد.

او میگوید، گستره فضای سایبری فرصتی فراهم کرده که با یک کلیک ساده و هویتی ناشناس، براحتی میتوان با هزاران نفر در آنِ واحد ارتباط برقرار کرد، معامله کرد، خرید و فروشکرد، آدم اجیر کرد، آدم کشت، کلاه گذاشت، کلاه برداشت، نشر اکاذیب کرد و به همسر خیانت کرد.

تا چند سال پیش، اغلب زنان و دختران از پخش عکس یا فیلمشان در فضای مجازی بشدت وحشت داشتند. برای خیلی از آنها، انتشار اینها مساوی بود با بیآبرویی و سرشکستگی پدر  و  برادر و همسر. شرایط طوری میشد که یا مجبور میشدند خودکشیکنند یا بهدست خانواده خود یا همسرشان کشته میشدند تا به قول خانوادههایشان، این لکه ننگ را از دامنشان پاک کنند. خبرهایش راکم در روزنامهها و سایتهای خبری نخواندهایم.

اما حالا بعضی زنان و دختران که وضعیتشان چندان هم مناسب نیست، هیچ ابایی از بارگذاری عکسها و فیلمهایشان در فضای مجازی ندارند. نادری به همین موضوع انتقاد دارد. او معتقد است ولنگاری فضای مجازی باعث شده چنین عکسها و فیلمهایی در دسترس مردم قرار گیرد و بعضی مردان با دیدن این عکسها به همسرانشان خیانت کنند و برخی پسران مجرد نیز چون امکانات ازدواج آسان برایشان فراهم نیست، وارد رابطه با بعضی زنان متاهل یا دختران مجرد شوند و اتفاقاتی بینشان میافتد که حتی ممکن است منجر به قتل زنان و دختران یا خود آنان شود.

ما از این جامعه شناس میپرسیم چرا در فضای سایبری، برخی زنان و دختران، فریب مردان و پسران را میخورند که او علت را در ناکامی میداند و نیازهایی که جامعه نمیتواند آن را برطرف کند.
به گفته او، کلاهبرداران هوشمندانه از نیاز طبیعی دختران و زنان به مهر و محبت مردانه خبر دارند و برای همین، انگشت میگذارند روی همان نقطه و با رفع نیاز آنان به محبت، نیات پلید و پنهانشان را اجرا میکنند.

تاکید مهم نادری روی دخترهاست و وضعیتی که امروز دارند. او میگوید برخی دختران جامعه ما عصبی و پرخاشگر هستند، چون آینده درخشان و امیدوارکنندهای برای خود متصور نیستند. آنها نگران هستند و با لحنی معترض میگویند سالها در دانشگاه درس نخواندهاند که بعد از فارغالتحصیلی خانهنشین شوند.

نشانههای وضعیت نابسامان اشتغال در بخش زنان و دختران را میتوان در حرفهای معصومه ابتکار، معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده بخوبی حس کرد. او همین چند ماه پیش آمار داد وگفت بیکاری در بین دختران تحصیلکرده دانشگاهی دو تا سه برابر مردان و رو به افزایش بوده و یک چالش جدی است و دولت باید کاری کند.

نادری به عملکرد دولت در حوزه بیکاری انتقاد دارد و میگوید با اینکه دولت مدعی است اقداماتی برای کاهش بیکاری انجام داده است، اما برای مردم ملموس نیست. این جامعهشناس لابهلای انتقادهایش این را هم اضافه میکند که علاوه بر بیکاری، کمبود تفریحات سالم و اقتصاد بیمار جامعه، روز به روز بیشتر از قبل، گلوی مردم را فشار میدهد. همین مساله هم باعث شده عدهای برای فرار از این مشکلات و پیدا کردن یک راهحل درست به فضای مجازی پناه ببرند تا شاید کسی گره از کارشان باز کند. این موضوع به اعتقاد او، آمار جرایم اینترنتی را بالاتر برده است. نادری تاکید میکند این راه حل نیست و دولت باید برای بهبود این شرایط تلاش کند.

موضوع دیگری که نادری در مورد آن صحبت میکند، نقش صدا و سیما در کاهش جرایم فضای سایبری است. بیانصافی است اگر بگوییم صدا و سیما، در مورد بد و خوب دنیای مجازی و جرایمیکه در آن میتواند اتفاق بیفتد، برنامه تولید نکرده، اما نادری معتقد است، همین تعداد هم که تولید شده، برای آگاه سازی مردم کافی نبوده است. او تاکید میکند، پلیس برای برنامههای آموزشی خود در مورد فضای مجازی نباید فقط به صدا و سیما تکیه کند و خیلی موثرتر میتواند عمل کند. راهکارش هم این است که علاوه بر پخش برنامهها و کلیپهای آموزشی، میتواند سراغ شبکههای اجتماعی پرطرفدار برود یا حتی طرحهای سفارشیاش را روی بیلبوردهاییکه در اتوبانها نصب میشود، اجرا کند تا چشم و گوش مردم در مورد مشکلات و مزایای فضای سایبری بازتر شود.

دعوت به مرگ!

در یکی از عجیبترین جرائم سایبری در استان گیلان، جوان 25 سالهای به عنوان متهم به دام افتاد که با فعالیت در فضای مجازی و در پوشش یک خانم روانشناس قلابی سعی میکرد افراد را وادار به خودکشی کند. ماجرا از این قرار بود که زن جوانی به پلیس مراجعه کرد و گفت با فردی که ادعا میکند روانشناس است، در یکی از شبکههای اجتماعی آشنا شده و پس از اینکه متوجه شده او دچار چه مشکلات روحی و روانی است، تلاش میکند تا وی را وادار به خودکشی کند. بررسی این موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس فتای استان گیلان قرار گرفت و پس از بررسیهای فنی و تخصصی پلیسی، موفق شدند روانشناس قلابی را که اهل و ساکن یکی از استانهای مرکزی بود شناسایی و دستگیر کنند. متهم پس از دستگیری به جرم خود که تحریک و ترغیب افراد به مرگ بود، اعتراف کرد.

در حادثهای دیگر، اینبار خبر خودکشی دو دختر نوجوان 13 و 14 ساله، باعث بهت و حیرت اهالی محله جنتآباد تهران شد. اما ماجرا چه بود؟ هر دو دختر، عضو کانالی از تلگرام بودند که محتوایش نه در مورد ورزش و تغذیه بود، نه در مورد زیبایی و روشهای مراقبت از مو و جلوگیری از چاقی.

محتوای این کانال، فقط القای یاس و ناامیدی بود و روشهایی به کاربران یاد میداد تا با استفاده از آن، خودشان را بکشند. روز حادثه، ساعت 5 بعد از ظهر یک روز گرم تابستانی، دو دختر نوجوان از طبقه پنجم ساختمان به پایین پریدند و درجا کشته شدند.

جاده جنایت

آشنایی در فضای مجازی و کشف جسد یک دختر جوان، این بار، پای ماموران کلانتری 174 قیامدشت تهران را به محل وقوع قتل باز کرد. بعد از تحقیقات ماموران تشخیص هویت و پزشکی قانونی مشخص شد، دختر جوان را با ضربه به سر و خفه کردن به قتل رساندهاند.کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران، ابتدا سراغ بانک گمشدهها رفتند که مشخص شد مقتول یکی از گمشدههاست. پدر مقتول به ماموران گفت دخترش به نام آزاده، برای دیدن یکی از دوستانش از خانه خارج شد ولی پس از چند ساعت هر چه با او تماس گرفتند، جواب نداد. پدر به تمام دوستان دخترش زنگ زد و هرجایی که احتمال میدادند او رفته باشد رفتند، اما انگار آب شده و به زمین فرو رفته بود.

در مدتی که پدر و مادر نگران، دنبال دختر گمشده خود بودند، کارآگاهان متوجه شدند که آزاده در شبکههای مجازی حضور فعالی داشت و برای همین تجسسهای تخصصی را شروع کرده و به پسری به اسم ناصر رسیدند که در شبکههای مجازی با آزاده رابطه برقرار کرده بود.

ناصر 30 ساله دستگیر شد، اما زیر بار آشنایی با آزاده نرفت، ولی وقتی پلیس مدارک و شواهد را پیش رویش گذاشت، اعتراف کرد و گفت: به دروغ به آزاده گفته بودم که مجردم. یک روز که سوار ماشینم بود، همسرم زنگ زد و آزاده فهمید با همسرم صحبت میکنم. دختر جوان بشدت عصبانی شد و تهدیدم کرد که موضوع را به زنم میگوید. سر همین مساله با هم درگیر شدیم و چند بار سرش را به شیشه کوبیدم و بعد گلویش را فشار دادم. بعد از اینکه آزاده را به قتل رساندم، جسدش را به داخل کارگاهم بردم و به خانه برگشتم.

زیر فشار روحی بودم و برای همین با برادرم در مورد قتل صحبت کردم. او هم به کارگاه رفت و جسد آزاده را در ابتدای جاده شهرک صنعتی عباسآباد رها کرد و به خانه برگشت. با اعتراف ناصر، ماموران سراغ برادر ناصر هم رفتند و او را به اتهام انتقال جسد و پنهان کردن راز جنایت دستگیر کردند.

فرصت فریب

به گفته دکتر پرویز رزاقی، روانشناس و استاد دانشگاه،مجرمان به خاطر مشکلاتشان، از خود واقعیشان فرار کرده و به دنیای مجازی پناه بردهاند، آنقدر با خودشان غریبهاند که چیزی را که هستند قبول ندارند و حالا فضای مجازی، فرصت طلایی برایشان فراهم کرده تا هرطور که میتوانند آتش بسوزانند و آتش به زندگی دیگران بیندازند.

به گفته او، بعضی از این آدمها، با ظاهری که دارند، نمیتوانند با دیگران رابطه برقرار کنند. مصرفکنندگان مواد مخدر یا آنهایی که
سر و صورت و بدنشان را با چاقو خط میاندازند تا ابهت پوشالیشان، زَهره همه را بترکاند، از همین دسته هستند، اما سعی میکنند با زبان بازی و
خوب حرف زدن به چیزی که میخواهند، برسند.

دسته دومی که این روانشناس در مورد آنها با ما صحبت میکند، کسانی هستند که به هر علتی نتوانستهاند، درس بخوانند تا دکتر و مهندس یا صاحب مشاغل اسم و رسم دار شوند.

به همین دلیل برای اینکه حس حقارتشان را پنهان کنند، با عنوانهای دروغ در فضای مجازی دیگران را فریب میدهند.

گروه دیگر از مجرمان مجازی به گفته رزاقی، روی سادگی و زودباوری بعضی آدمها حساب باز کردهاند و با این فکر که میتوانند آنها را فریب بدهند، در دنیای سایبری دنبال طعمههایشان میگردند.

دسته بعدی، افراد کمرو و خجالتی هستند که اعتماد به نفس پایینی دارند، آنقدر پایینکه
به گفته این روانشناس، حتی نمیتوانند آزادانه عقاید و احساساتشان را به زبان بیاورند و تنها راه فریب دیگران از نظر آنان، نوشتن در فضای مجازی و بازی با کلمات است تا روی مخاطبشان تاثیر بگذارند.

رزاقی هشدار میدهد اتفاقا نباید گول خجالتی بودن آنها را خورد، چون با اینکه نمیتوانند احساساتشان را به زبان بیاورند، اما در عوض سعی میکنند با دادن وعدههای رنگارنگ مثل پیشنهاد دوستی، ازدواج یا فرستادن عکسهای مستهجن و غیراخلاقی، فرد را به سمت خود و بعد انحرافات اخلاقی بکشانند.

جز بعضی مردان و پسران، برخی زنان و دختران جوان هم از مشتریهای پرو پا قرص فضای مجازی هستند؛بویژه آنهاییکه به گفته رزاقی، بهخاطر محرومیتهایی که در زندگی داشتهاند یا طعم مهر و محبت را از همسر یا خانوادهشان نچشیدهاند
به فضای مجازی پناه آوردهاند تا شاید با فرد مناسبی آشنا شوند و نیازهای عاطفی و احساسی آنان را برطرف کند که در اغلب موارد، پرونده اینگونه آشناییها با تجاوز و لکهدار شدن عفت زنان و دختران بسته میشود. برای همین است که هشدار میدهند فضای مجازی، قابل اطمینان نیست و نباید به وعدههای پوشالی، حرفها و احساساتی که دیگران به زبان میآورند یا وعده ازدوج میدهند، اعتماد کرد.

لیلا حسین زاده

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها