تلنگری به ذهن خاموش زوج‌های متارکه کرده

بچه‌ها را از زندگی پاک نکنید

در بحران‌های طلاق، کودکان معمولا قربانیان بی‌دفاعی هستند که همیشه نادیده گرفته می‌شوند، آنها معمولا فقط در گروکشی‌ها به یاد می‌آیند یا گاهی به‌عنوان عاملان مزاحمی شناخته می‌شوند که اگر نبودند، همه چیز بخوبی پیش می‌رفت و ....
کد خبر: ۱۱۷۴۳۰۹

معمولا زوجین هنگام طلاق، به فکر گذر از این بحران هستند و توجهی به کودکان این زندگی شکست خورده ندارند؛ از دعوای حضانت بچهها گرفته تا بهانههای حضور در زندگی آشفته آن هم فقط بهخاطر حضور بچهها، میتوان بهعنوان بیشترین توجه و اهمیتی یاد کرد که کودکان به یاد آورده میشوند، غافل از این که در همین کشمکشهای دفاعی است که تربیت و شخصیت درون کودکان ساخته میشود.

این یادداشت اندک تلنگری به ذهن خاموش والدینی است که شتابان فقط در اندیشه رهایی از زندگی نافرجامی هستند که زمان خاتمه آن رسیده است. معمولا آنان بی آن که بدانند این زندگی هنوز بهواسطه حضور ثمره سالهای زندگی گذشتهشان ادامه دارد و پیش میروند، در خواب غفلتند و نمیدانند ناخواسته با روح و روان و سلامت آینده زندگی آن چشمان نظارهگری که آنها را هر لحظه به تماشا نشسته اند چه میکنند.

کودکان بسیار دانا و هوشیارند

برخلاف این باور اشتباه والدین که تصور میکنند کودکان بخصوص نوباوگان چیزی متوجه نمیشوند و برای فهمیدن بسیاری از موضوعات دنیای بزرگسالانه بسیار کوچک هستند؛ باید بگوییم کودکان از همان دوران نوزادی در حال الگوپذیری و تاثیر پذیرفتن از رفتارها، کلام و ابراز احساسات والدین خود هستند و معمولا نسبت به رفتارها و عکسالعملهای آنها نیز حساسیت نشان میدهند.

کودکان گرچه بخوبی میتوانند متوجه احساسات مختلفی چون خشم، ناراحتی، شادی، نفرت و... شوند، اما در مقابل قادر به تشخیص این موضوع نیستند که مخاطب یا مسؤول اصلی این احساسات چه کسی یا چه چیزی است. اغلب آنها بهدلیل خودمحوری (بخشی از تحول بهنجار کودک)، خود را مسؤول این ناراحتیها میدانند و به همین دلیل نیز احساس ترس، اضطراب و پریشانی میکنند.

کودکانی که در خانوادههای پرتنش یا پرآشوب طلاق زندگی میکنند، بیشتر در معرض تلاطمات و خطرات این حس طبیعی هستند. آنها تمامی احساسات منفی والدینشان را از آن خود دانسته و تصور میکنند مسبب اصلی این مشکلات هستند یا این که والدینشان چون آنها را دوست ندارند یا آنها را نمیخواهند یا شاید از دست آنها عصبی و ناراحت هستند، خشمگین و دلگیرند و... . این وضعیت باعث بروز احساسات منفی چون ترس، احساس گناه، طردشدگی، از دست دادن مهر و محبت، کج خلقی، بیقراری، اضطراب، افسردگی، کابوسهای شبانه، رفتارهایی مثل قهر و گاز گرفتن یا حتی مشکلات جسمانی متعددی چون حالت تهوع، استفراغ، سردرد و... در کودک میشود.

برای اجتناب از این وضعیت توصیه میکنیم هنگام حضور کودک در کنارتان، حتی اگر بسیار عصبی و دلگیر هستید، سعی کنید آرام و مهربان باشید و در صورت لزوم برای پرهیز از القای حس منفی به کودک از او فاصله بگیرید. بهعنوان پدر و مادر کودک، هر دو او را بسیار در آغوش بگیرید، نوازشش کنید و با زبانی کودکانه با او صحبت کنید. برای برقراری ارتباط بهتر میتوانید لالایی برای او بخوانید یا شعر یا داستانی را زیر گوش او به آرامی زمزمه کنید.

همیشه تلاش کنید به کودک اطمینان بدهید که در طلاق یا مشاجرات، او مقصر نیست و به روشنی برایش توضیح دهید که فکر، رفتار، خواستهها یا احساسات متضاد والدینش، علت اصلی مشاجرات و طلاق آنهاست.

امنیت کودک را تضمین کنید

دوران کودکی، بخصوص تا دو سالگی، حساسترین دوره شکلگیری احساس امنیت و اعتماد کودک در ارتباط با اشخاص، محیط و دنیای پیرامون است. نداشتن احساس امنیت و اعتماد و عدم دریافت مهر و محبت از اولین دلبستگیهای زندگی، یعنی پدر و مادر، باعث پرخاشگری، اضطراب، افسردگی و بیشفعالی در کودک میشود.

برای ایجاد احساس امنیت و اعتماد در کودک توصیه میکنیم در همه حال حتی هنگام مشاجره یا در حالت قهر، مواظب رفتار و کلام خود باشید. حرفی نزنید یا کاری نکنید که باعث تشویش و نگرانی کودک شوید. یادتان باشد کودک شما توان مراقبت و دفاع از خود را ندارد و قادر به تجزیه و تحلیل موضوع بحث و دعوای شما نیست. اگر کودک نزد پدر یا مادر است و بهطور هفتگی به ملاقات والد دیگر میرود، سعی کنید هماهنگ با یکدیگر باشید و تا جای ممکن قوانین و قواعد زندگی هر دو خانه را یکسان کنید. همیشه بیش از هر چیزی حواستان به تنظیم منظم برنامه زندگی کودکتان باشد، بر سر مسائل مهمی چون خواب و تغذیه، سلامتی، تهیه مایحتاج کودک، مسائل تربیتی و ... متفق القول باشید، مراعات احوالش را کنید و فقط سود کودک را در نظر بگیرید.

برای ایجاد احساس اعتماد و امنیت بیشتر به کودک اطمینان بدهید که والدینش همیشه او را دوست خواهند داشت، همراهش خواهند بود و از او حمایت خواهند کرد. شرایطی را فراهم سازید که کودک احساس امنیت کامل داشته باشد و بابت این که چه کسی مراقب و مواظب او خواهد بود، نگران نباشد یا احساس زیادی بودن نکند. اجازه دهید کودک با هردو والد ارتباط داشته باشد؛ هرگز هنگام حضور در کنار والد دیگر، با او نامهربانی نکنید، بگذارید از لذت داشتن پدر و مادر بهره ببرد و احساس خوب رضایتمندی داشته باشد.

از سوی دیگر توصیه میکنیم هرگز از والد غایب بدگویی نکرده و چهره او را نزد کودک مخدوش نکنید. یادتان باشد وقتی کودک سعی میکند با خیالپردازیها یا راهحلهای متفاوت، واقعیت را تغییر دهد یا آن را انکار کند یا شما را مجاب به برگشت به زندگی سابقتان کند و... هرگز با او مقابله نکنید، فقط احساسش را درک کنید و بدون جبههگیری به او توضیح دهید که خیلی خوب او را درک میکنید و متوجه تمایلات و خواستههایش هستید، اما واقعیت این است که شما طلاق گرفتهاید و نمیتوانید به انتظارات او آنگونه که در ذهنش رقم میخورد، پاسخ دهید. مثلا وقتی کودکتان خیالبافی میکند که امشب پدر هنگام برگشت به خانه، بستهای پر از میوه همراه خواهد داشت و آنها را به شما خواهد داد و ... در کمال صمیمیت و آرامش به او بگویید: «میدانم دوست داری امشب کنار پدرت باشی، اما چنین اتفاقی ممکن نیست، ولی چون دلتنگ پدرت هستی، میتوانی فردا صبح او را ببینی

نسرین صفری

روانشناس بالینی و مشاور خانواده

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها