به گزارش جام جم آنلاین- اولین قرار داد دادرسی کنسولی را می توان در عصر شاه عباس صفوی و نیز در دوران سلطنت شاه سلطان حسین، نسبت به اتباع انگلستان و فرانسه در ضمن قراردادها و معاهداتی فیمابین جستو جو کرد.
به دنبال قرارداد هند شرقی با شاه عباس برای تأسیس نمایندگی آن شرکت در ایران در سال 1302ق نیروهای آن شرکت از امتیازاتی برخوردار می شدند که حکم کاپیتولاسیون را داشت اما این توافق یک معاهده غیر رسمی بود اما بطور رسمی طی جنگهای ایران و روس و قرار داد ذلت بار ترکمنچای برای اولین بار کاپیتولاسیون از سوی دولت تزاری روسیه بر ایران تحمیل شد.
به دنبال این قرارداد ننگین دیگر دولتهای فزونخواه و استعمارگر مانند انگلیس و آمریکا نیز این امتیاز غیرقانونی را برای اتباع خود از زمامداران نالایق و وابستۀ آن روز گرفتند. اتباع برخی دیگر از دولتهای مقتدر مانند فرانسه، آلمان، اسپانیا، اتریش، ایتالیا، آرژانتین، دانمارک، بلژیک، برزیل، مکزیک، سوئد، سوئیس، هلند و… نیز با استفاده از معاهدۀ ترکمانچای، به خیل خداوندگاران کاپیتولاسیون پیوستند. معاهده ترکمانچای، الگوی شیطانی برای دولتهای اروپایی و امریکایی در راه تجاوز به استقلال ملی و قضایی ایران به شمار میآمد. رژیم کاپیتولاسیون در فصل هفتم و هشتم معاهدۀ ترکمانچای ذیل سواد عهدنامه تجارت گنجانیده شده بود. در فصل هفتم چنین آمده بود:
فصل هفتم:«... تمام امور متنازعٌفیه و مرافعاتی که بین اتباع روس به وقوع میرسد موافق قوانین و رسوم دولت روسیه، فقط به رسیدگی و حکم سفیر یا قنسولهای اعلیحضرت امپراتور روس حلّ و فصل میشود...»
فصل هشتم:«... هرگاه شخصی از اتباع روس یا اتباع مملکت دیگری [در ایران ]متهم به جرمی گردد، مورد هیچ تعرّض و مزاحمت واقع نخواهد گردید، مگر در صورتی که شرکت او در جرم مدلّل و ثابت شود. در این صورت و نیز در صورتی که تبعه روس بهشخصه به جرمی متهم شود، محاکم مملکتی نباید بدون حضور مأموری از طرف سفارت یا قنسولگری به جرم مزبور رسیدگی و حکم دهند و هرگاه در محل وقوع جرم، سفارت یا قنسولگری وجود ندارد، کارگزاران آنجا مجرم را به محلی اعزام خواهند داشت که در آنجا قنسولی یا مأموری از طرف دولت روسیه برقرار شده باشد...»
نهایتا در پی بیداری ملت در جریان مشروطه و فروپاشی دولت تزاری روسیه قانون ننگین کاپیتولاسیون در سال 1297 ه ش یعنی دو سال قبل از کودتای رضاخان در دولت صمصام السلطنه لایحه ای به تصویب رسید که به موجب آن حق کاپیتولاسیون روسها در ایران لغو شد. رژیم شاه به منظور عوامفریبی، لغو کاپیتولاسیون را از به اصطلاح شاهکارهای پدر خود (رضاخان) بر شمرد! و بارها در سخنرانیها و نوشتههای خویش آن را از افتخارات دودمان پهلوی وانمود کرد! لیکن کیست نداند که یک عنصر بیاراده و دستنشانده که عمری در خدمت بیگانگان بوده و با سرانگشت آنان به تاج و تخت دست یافته است، هیچگاه نمیتواند برخلاف سیاست آنان گامی بردارد و اقدامی کند و اصولاً سیر نزولی رژیم کاپیتولاسیون در ایران از سال ۱۲۹۷ (پیش از کودتای انگلیسی سید ضیاء و به قدرت رسیدن رضاخان) آغاز شد.
احیای کاپیتولاسیون در پهلوی دوم
لیکن دیری نپایید که رژیم شاه ـ جهت خوش خدمتی به اربابان خود یعنی امریکا ـ به احیای رژیم کاپیتولاسیون دست زد و مصونیت سیاسی و قضایی اتباع امریکا در ایران را در ۲۱ مهرماه ۱۳۴۳ در مجلس شورای ملی آن روز، به دست مشتی عناصر خودباخته و مهرههای مزدوری که به نام نمایندگان، بر کرسی پارلمان تکیه زده بودند، رسمیت بخشید.
طبق اسناد و مدارک موجود و اظهارات مقامات آن روز ایران، امریکا از سال ۱۳۴۰ در دوران ریاست جان. اف. کندی (از حزب دموکرات) از رژیم شاه خواست به اتباع آن کشور در ایران، حق قضاوت کنسولی ببخشد و رژیم کاپیتولاسیون را در مورد اتباع امریکا در ایران برقرار کند.
لایحۀ مصونیت اتباع امریکا در ایران، نخست از سوی دولت امیر اسداللّه علم در ۱۳ مهر ماه ۴۲ به تصویب رسید و در ۲۵ دیماه آن سال به مجلس سنا برده شد و در سوم مرداد ماه ۴۳ مورد تصویب مجلس سنا قرار گرفت و در ۲۱ مهر ماه ۴۳ مجلس شورای ملی نیز آن را به تصویب رسانید.
انگیزه آمریکایی ها از لایحه کاپیتولاسیون
امریکایی ها انگیزهای متعددی را از تصویب این لایحه دنبال می کردند که در اینجا به چند مورد از آن اشاره می کنیم:
1.تحقیر ملت ایران
قطعا یک ملت شجاع که به آرمانها و ارزشهای دینی و ملی پایبند است هر گز زیر بار استعمار نمی رود، اما اگر ملتی خود را عقب مانده و ضعیف در مقابل دشمن دید به راحتی می توان بر آنها سلطه پیدا کرد.
از این رو، امریکا پیوسته بر آن بود که غیرت دینی، هویت انسانی و شخصیت ذاتی را از ملت ایران سلب کند، آنان را بیتفاوت، بیبند و بار، خودباخته، بیگانهزده و شیفته و شیدای فرهنگ غرب سازد، تا بتواند سرنوشت آنان را دستخوش امیال شیطانی و آز و نیاز استعماری خود سازد. و این قانون با ذلیل کردن ملت ایران می توانست امریکا را به اهداف خود برساند.
2.برانگیختن مستشاران، کارشناسان، کارمندان فنی و اداری امریکایی، برای سکونت در ایران
در آن روز که ایران از امکانات رفاهی چندانی برخوردار نبود برای آمریکاییهایی که در رفاه کامل بسر می بردند برای سکونت جذابیتی نداشت از این روی ایجاد مصونیت سیاسی برای اتباع آمریکایی می توانست انگیزه سکونت در ایران را برای آنها ایجاد کند . اولا به اصطلاح معروف «از هفت دولت آزاد بودند»! ثانیاً، کالاهایی را که وارد ایران میکردند، از معافیت گمرکی برخوردار بود و از این راه نیز، سود کلانی عایدشان میشد.
3.برقراری امنیت اتباع و اماکن و اموال امریکا در ایران
آمریکایی ها به خوبی می دانستند که وجهه خوبی میان مردم ایران ندارند و در صورت بروز حرکات مسلحانه در ایران از امنیت برخوردار نخواهند بود لذا امریکا بر آن بود با به دست آوردن مصونیت سیاسی برای اتباع خود در ایران، رژیم شاه را ناگزیر سازد که از جان و مال هر شهروند امریکایی در ایران، مانند یک دیپلمات سیاسی، محافظت و مراقبت کند و بدین شیوه آنان را از خطر خیزشهای چریکی ـ که پیشبینی میشد در ایران روی دهد ـ دور نگهدارد.
مخالفت امام با کاپیتولاسیون
هنوز بیش از چند روزی از احیا و تصویب رژیم کاپیتولاسیون نگذشته بود، که مجلۀ داخلی مجلس شورا ـ متن کامل سخنرانیها و گفتگوهای نمایندگان و رئیس دولت درباره لایحه یادشده ـ به دست امام رسید و او با مطالعۀ آن، دریافت که رژیم شاه، بار دیگر چه ضربۀ ویرانگری بر بنای استقلال ایران زده و چه خیانت بزرگی به ملت شریف و آزادۀ این کشور کرده است. این امر به شدت امام را برآشفت و موجب خشم امام خمینی (ره) شد.
امام به منظور برملا کردن این خیانت زیر پردۀ شاه، بر آن شد که با ایراد نطقی تند و افشاکننده و اعلامیه ای سازنده، خیانتهای پشتپردۀ شاه را برای تودههای مسلمان افشاکند و تا فرصت از دست نرفته، همگان را برای مقابله و مبارزه با این توطئه فراخواند.
نهایتاً ایشان در تاریخ 4 آبان 1343 مصادف با ولادت حضرت زهرا (ع) نطق تاریخی را علیه شاه و آمریکا ایراد کردند.
سخنرانی و اعلامیه افشاگرانه امام خمینی موجی از اعتراضات را در سراسر کشور به راه انداخت رژیم شاه که با بالا گرفتن موج نارضایتی تودهها و تحریک افکار عمومی، سخت وحشت کرده بود و سلطنت خویش را در شرف فروپاشی می دید به خوبی فهمیده بود که در صورت ادامه حضور امام خمینی در ایران نه تنها توان خدمتگزاری به آمریکایی ها را ندارد بلکه تاج و تخت او نیز در معرض زوال قرار خواله گرفت از این رو، بر آن شد که با دستگیری و تبعید امام، تاج شاهی و انقلاب امریکایی را از سقوط حتمی نجات بخشد و زنجیر اسارت را بر گردن مردم ایران محکمتر سازد و هرگونه صدای مخالفی را در سینه خفه کند.
شب ۱۳ آبان ماه ۱۳۴۳ صدها کماندو و چترباز مسلح، خانۀ امام را در قم محاصره کردند و از بام و دیوار وارد منزل شدند و برای دستگیری او به جستجو و ضرب و شتم خدام منزل پرداختند. و پس از دستگیری امام را به تهران و سپس به ترکیه تبعید کردند.
اما با تمام تلاشهایی که در مخالفت با کاپیتولاسیون صورت گرفت این قانون ذلت بار تا زمان انقلاب شکوهمند اسلامی پا بر جا بود و سر انجام پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تاریخ 23 اردیبهشت 1358 با پیشنهاد هیئت وزیران و تصویب شورای انقلاب حق کاپیتولاسیون و ملحقات آن بطور کامل لغو شد.
علی رستمی
پژوهشگر تاریخ
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد