در میان حجم کثیری از نمایش‌هایی که در تهران و شهرستان‌ها روی صحنه می‌روند، نمایش‌های معدودی هستند که مخاطبان خاص و پروپاقرص و سالن‌های پری دارند. شاید دو،سه نمایش در سال واجد این ویژگی باشند. حال آن‌که به‌طور میانگین هر شب در تهران بالغ بر صد نمایش روی صحنه می‌رود.
کد خبر: ۱۱۷۰۸۱۶

در واقع با معیار کمی و کیفی مخاطب، ما دو جریان اصلی در هنرهای نمایشی کشور بیشتر نداریم. جریانی که نمایشهای میدانی و مذهبی آن را نمایندگی میکنند و جریانی که با نمایشهای خاص و پرسروصدای و پرمخاطب طی سالهای اخیر توانسته جمعیت زیادی را البته از طبقه خاص و مرفه به سالنها بکشاند. نمایشهای این چنینی با استفاده از چهرههای شناخته شده سینمایی و ستارهها، عملا به یک تفریح شیک برای مخاطبانش تبدیل شده است. مخاطبانی که هر کدام حاضرند برای نشستن در سالن نمایش بلیتهای چندصدهزارتومانی بپردازند و با گرفتن عکسهای مکرر با نمایش آن را به یک کالای فخرآور تبدیل کنند.

فارغ از همه آفات و آثار تبدیل شدن هنر تئاتر، به کالایی لوکس که صرفا به درد فخرفروشیهای طبقه مرفه به یکدیگر میخورد، مذموم کردن این هنر نمایشی با تکیه بر ستارهها به جای تکیه بر متن، عملا به تغییر ماهیت واقعی آن منجر میشود. یکی از منتقدین نمایشهای اینچنینی مینویسد: تئاتر در سالهای دور به عنوان سرچشمه هنرهای نمایشی، همواره سینما، تلویزیون و حتی گاهی سیاست و اجتماع را جهتدهی میکرد و عمده بازیگران مطرح سینما «خاک صحنه» خورده بودند و خانهشان را نه روی پرده که روی صحنه میدانستند، اما از آنجا که سالهاست هنر، کالا شده و کار هنری تجارت، این قاعده برهمریخته است. افراد مشهور سینما به تئاتر میآیند، دغدغههای اجتماعی و اقتصادی نویسندگان، هجوگویی و سرگرمی شده است و در تازهترین اتفاق «بینوایان» و گریستن بر مصیبت آنها، بهانه دورهمی افراد مشهور سینما شده است؛ اتفاقی که حسین پارسایی سال گذشته با نمایش «اولیور توئیست» رقم زد و این بار بنا دارد نمایش پرهزینه بینوایان را به بهای بلیتهای نجومی در بالاترین نقطه شهر روی صحنه ببرد.

فارغ از همه حاشیههایی که در اکران سال گذشته نمایش الیورتوئیست در تالار وحدت، به خاطر فروش بلیتهای 120هزارتومانی ایجاد شد، سوالی درباره نمایشهایی که حسین پارسایی آنها را روی صحنه میبرد در میان کاربران شبکههای اجتماعی موضوعی قابل تامل شده و آن اینکه چگونه میتوان از بینوایان ویکتور هوگو که روایت رنج و دردهای قشر مستضعف است، درآمدهای میلیاردی کسب کرد؟! یکی از کاربران نوشته است: بیشک این اتفاق برای شخص ویکتور هوگو هم تراژدی و هم کمدی توأمان است که برای به صحنه کشاندن بینوایان بلیتهای 250 هزارتومانی در سالن 2500 نفره هتل مجلل اسپیناس پالاس تدارک دیده شود، چرا که سوژههای رمان او و قشر مستضعف، برای رسیدن به هتل محل نمایش - در بالاترین نقطه شهر - هم بیشک دچار مشکل خواهند شد چه رسد به تهیه بلیتهای نجومی 250 هزار تومانی که در بهترین حالت هزینه یک هفته خانواده کمدرآمد را شامل میشود.

حالا و بانگاهی جامع به وضعیت نمایش کشور میشود همان دستهبندی سابق را دوباره خیلی جدیتر مطرح کرد. یک جریان نمایشی که به جهت کمی و کیفی مخاطبانی پرتعداد از طبقه متوسط دارد و جریان دیگری که مخاطبانی خاص و از طبقه مرفه دارد و قابل تاملتر آنکه جریانی که نمایش بینوایان را با بلیتهای نجومی روی صحنه میبرند، عمدتا در فضای مجازی مدعی طبقه مستضعف و متوسط میشوند. طبقهای که سراغشان را نمیگیرند و حتی در تنها فعلی که از دستشان برمیآید، هوای آنها را ندارند. بلیتهای چندصدهزارتومانی برای نمایشهای اینچنینی به تنهایی ثابت میکند که این اشک تمساح موزیکال، بیش از آنکه دغدغه هنر و مساله معیشت مردم را داشته باشد، به تجارت خوش آب و رنگ تبدیل تئاتر و هنرنمایشی به کالایی لوکس فکر میکند. آنچه این روزها با سرتیتر «پولشویی در هنر» مورد مناقشه گروهها و جریانهای مختلف فرهنگی و هنری است.

محمدرضا کردلو

فعال فرهنگی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها