جامجم آنلاین: رهبر انقلاب شب گذشته در جلسه سران قوای سهگانه که با موضوع بررسی مسائل اقتصادی برگزار شد با تقسیم مشکلات اقتصادی به «چالشهای درونی و ساختاری اقتصاد کشور» و «مسائل ناشی از تحریمهای ظالمانه آمریکا» به مسئولین کشور توصیه کردند که در مواجهه با هر یک از این دو بخش، راهحلهای خردمندانهای را به کار ببندید که نتیجه آن، گرهگشایی پایدار از زندگی مردم و ناامید شدن دشمن از اثرگذاریِ حربه تحریم باشد.
به منظور بررسی مشکلات اقتصادی کشور به سراغ به مسعود دانشمند دبیرکل خانه اقتصاد ایران رفتیم و با او در خصوص تاثیر مشکلات ساختاری و تحریمها براقتصاد کشور گفتوگو کردیم که در ادامه متن این گفتوگو ارائه میشود.
چه مقدار از مشکلات اقتصادی کشور مربوط به تحریمهاست؟
همه مشکلات اقتصادی ما ناشی از تحریمها نیست و حداکثر میتوان 20 تا 30 درصد آن را ناشی از تحریم دانست، در واقع بیشتر این مشکلات ناشی از مسائل مدیریت داخلی کشور است.
این 20 تا 30 درصد مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمها چه مواردی است؟
مثلا اینکه موجب میشود کمتر نفت بفروشیم یا نتوانیم با پولی که از فروش نفت بدست میآوریم از هرجایی که دلمان میخواهد، هرکالایی که میخواهیم را بخریم یعنی خیلی از بازارها برروی ما بسته شدهاند اما باید توجه داشته باشد که با وجود همه اینها ما به شکلی پول نفت خود را میگیریم و به هرحال جنسهای مورد نیاز را هم تامین میکنیم و در تمام این دوره 40 ساله هم کشور هیچ کمبودی در تامین نیازهای خود نداشته است، اگر بوده است هم موضوعی خیلی مقطعی است. بنابراین ما همواره توانستهایم نفت را بفروشیم و تجارت خارجی خود را انجام دهیم.
گفته میشود تحریمها فعلی از تحریمها قبلی سختتر است.
تحریم همیشه به همین شکل بوده است حالا ممکن است کمی سفتتر یا کمی شلتر شده باشد، اینکه الان گفته میشود ما نفت را نمیتوانیم بفروشیم یا اگر بفروشیم نمیتوانیم پولش را بگیریم یا کالا بخریم در دوران آقای احمدینژاد وجود داشت بیشتر از الان هم بود در آن دوران نه تنها اتحادیه اروپا کشور را تحریم کرده بود تحریمهای سازمان مللی هم وجود داشت و خیلی از کشورها حتی آفریقاییها هم با ما کار نمیکردند، اما الان اتحادیه اروپا میگوید من دنبال راهی برای کار کردن با ایران میگردم و از چین و روسیه تا آفریقاییها و آمریکای لاتین هم دارند با ما کار میکنند؛ در مجموع تحریمها اکنون نسبت به سابق خیلی سبکتر است و تحریمهای آیندهای که قرار است وضع شود هم نسبت به قبل راحتتر است و این تحریمها هیچ تاثیر خاصی بر کشور نخواهد داشت؛ امکان دارد بخواهند مقداری در حملونقل تاثیر بگذارند که همین الان تاثیر خود را گذاشتهاند اما مشکل خاصی ایجاد نکرده است.
وضعیت دخل و خرج ارزی کشور اکنون چگونه است؟
درآمد کشور 110 میلیارد دلار در سال است که 70 میلیارد دلار آن متعلق به نفت و 40 میلیارد دلار آن هم مربوط به درآمدهای غیرنفتی است و از سوی دیگر مصرف ما با لحاظ کردن خدمات، بازرگانی و حتی پولی که قاچاق میشود حداکثر 90 میلیارد دلار است و این یعنی ما 20 میلیارد دلار هم اضافه بر نیاز ارز داریم اما مشکلی که اینجا وجود دارد مشکل مدیریتی است.
الان سوال این است که چرا زیره، هل، زعفران و لیموعمانی که ارتباطی به دلار و تحریم ندارد قیمتشان افزایش پیدا میکند؟ قیمت هل دیروز در بازار تجریش به 500 هزار تومان رسیده است، این نشان میدهد که مشکل ما سوءمدیریت است؛ زیره و هل و زعفران و لیموعمانی ارتباطی به دلار ندارد و در داخل تولید میشوند، حالا اگر قیمت عدس افزایش پیدا کرده بود میگوفتیم مقداری عدس را از خارج وارد میکنند و آن چیزی که وارد میکنند گران میشود ولی نه تنها اینها وارد کردنی نیست بلکه صادراتی هم هست چرا این قیمتها افزایش پیدا میکند؟ این نشان میدهد که مشکل داخلی است.
در پائیز سال گذشته دلار بین 3 تا 3.5 هزار تومان بود اما آرام آرام به 3800 تومان رسید و 20 فروردین هم آقای جهانگیری دلار را 4200 تومان اعلام کرد؛ این قیمتی است که ما هنوز مبنای آن را نفهمیدهایم، غیر از اینکه رفتار آقای جهانگیری در اعلام اینکه دلار 4200 تومانی است و هر دلاری که غیر از این باشد را به عنوان قاچاق اعلام کردند، هیجان کاذب به بازار وارد کرد و این هیجان موجب شد همه به صرافت بیفتند که برویم دلار بخریم و بفروشیم؛ در این شرایط دولت کالاهای اساسی که با دلار 2200 تومانی وارد میشد را با نرخ دلار 4200 تومانی قیمت گذاری کرد، بعد کالاهای اساسی را 16 قلم برشمرد که بعد به 70 قلم افزایش داد، یعنی خودش قیمت کالاهای اساسی را افزایش داد و بعد کالاهایی که غیر از این 70 قلم بود را با دلار 8000 تومانی معین کرد، خب معلوم است که همه قیمتها در این شرایط افزایش پیدا میکند و وقتی که قیمتها افزایش پیدا میکند کسانی که درآمد ثابت دارند به دنبال درآمد اضافهتر میروند دلار و سکه میخرند، نتیجه این وضعیت این است که دلار امروز در بازار ایران به 16 هزار تومان برسید؛ وقتی بازار اینگونه باشد یک نفر از افغانستان دلار را میآورد ایران 16 هزار تومان نقدش میکند و با این 16 هزار تومان دو کیلو تا دو کیلو نیم برنج میخرد یعنی برنج را کیلویی 50 سنت میخرد، حالا برنج در افغانستان کیلویی 2 دلار است، در این شرایط عراقی و ترکیهای و پاکستانی هم میآید کالای ما را میبرد، این شرایط یعنی ما به همسایگانمان سوبسید میدهیم که بیایند بنزین، برنج، شکر، روغن، پنیر، تخم مرغ و غیره ببرند.
برای مقابله با این وضعیت باید چه کرد؟
ما برای حل این مشکل نیازمند نوشتن یک طرح جدید اقتصادی هستیم، یعنی دولت، مجلس و کارشناسان اقتصادی مستقل دانشگاهی کمیتهای مشترکی برای ایجاد یک جراحی اقتصادی ایجاد کنند؛ راهحل این است که دلار را تک نرخی اعلام کنیم حالا هر عددی که هست مثلا 8 یا 10 یا غیره؛ از طرف دیگر با دلار تک نرخی بازار دلار از کوچه و پس کوچه جمع میشود، از سوی دیگر باید در شرایطی که همین الان مردم دچار معضل هستند با قیمت دلار 2 هزار تومان کوپن روغن، برنج، گوشت، شکر و دیگر کالاهای اساسی بین مردم تقسیم کنیم، یعنی کالاها را برمبنای دلار تک نرخی که اعلام شده در بازار ارائه کنیم، آنهایی که با کوپن میخرند کالای خود را میگیرند و آنهایی که غیرکوپن میخرند هر قیمتی هست آزاد بخرند.
در مورد سوخت هم باید همین کار را کرد، وقتی در زمان آقای احمدینژاد بنزین کوپنی هزار تومان بود با توجه به دلار 1200 تومانی، بنزین ما حدود لیتری 80 سنت میشد، همین بنزین با دلار 14 یا 15 هزار تومانی نزدیک به 10 سنت میشود پس قاچاق بنزین در این شرایط طبیعی است.
وقتی آقای احمدینژاد بنزین را کوپنی کردند مصرف ما حدود 92 میلیون لیتر در روز بود که با کوپنی شدن به 63 میلیون لیتر در روز رسید الان مصرف ما حدود 105 میلیون لیتر در روز است که با اطمینان میتوانم بگویم اگر آن را کوپنی کنیم حدود 80 تا 85 میلیون لیتر در روز میشود یعنی 20 میلیون لیتر را در روز بیرون میریزیم و به این شکل داریم مجوز بنزین را قاچاق میدهیم.
پس باید دولت دوباره کوپنها منتشر کند؟
من پیشنهاد میکنم کوپنها را برای مدت دو تا سه سال برقرار کنیم، در همین شرایط سرمایه کشور را وارد صنایع کوچک و متوسط کنیم و بگذاریم تولید ناخالص ملی افزایش پیدا کند، اشتغال کشور رشد کند، بیکاری کاهش پیدا کند و به جای اینکه دستمزدها را افزایش بدهیم با تولید ارزش دلار را کاهش دهیم و ارزش پول ملی را افزایش دهیم وقتی تولید ملی افزایش پیدا کرد قیمت دلار خود به خود کاهش پیدا میکند کما اینکه در دوره دولت اصلاحات هم با توسعه تولید و توسعه صادرات توانستیم قیمت دلار را کاهش دهیم؛ بعد از اینکه توانستیم با افزایش تولید، صادرات غیرنفتی را افزایش دادیم، یواش یواش کوپنها را حذف میکنیم.
طبیعتا شما و برخی دیگر از اقتصاددانها این روشها را پیش از این هم مطرح کرده بودند پس چرا هنوز اجرای نشده است؟
نوع تفکر دولت موجب شده تا این روشهای معمول که در اقتصاد دنیا هم جواب داده در کشور انجام نشود، یک تفکر وجود دارد به نام اقتصاد آزاد لیبرالیسمی که میگوید باید هیچ نوع سوبسیدی یا یارانهای ندهیم و هیچ نوع حمایتی نباشد، بگذاریم مردم بروند، کار کنند و خودشان ثمره تولید خود را بردارند اما یک طرف دیگر ما هستیم که اقتصاد لیبرالیسمی را به این معنا نمیپذیریم که هرکسی تولید کند و به اندازه تولیدش هم زندگی کند.
ما برای حل مشکلات خود بایستی مسیری را طی کنیم و آن مسیر هم این است که اول اشتغال برای مردم ایجاد کنیم تا مردم بروند سرکار و شرایط اقتصادی تثبیت شود، بعد قیمتها را ثابت میکنیم و وقتی که ثبات قیمتها ایجاد شد و تعادل بین قیمتها و دستمزدها ایجاد کردیم میتوانیم یارانهها را محدود حذف کنیم. همین امروز در آمریکا، کانادا، فرانسه، ژاپن، سنگاپور و غیره یارانه وجود دارد، افرادی هستند که مسکن مجانی از شهرداری میگیرند و حتی پول آب و برقشان را هم شهرداری میدهد، افرادی هستند که کوپن غذای گرم از دولت میگیرند میروند رستورانها کوپن را میدهند و غذای گرم میخورند، افرادی هستند که روزی دو تا سه تا کوپن قهوه دارند میروند مغازهها کوپن را میدهند قهوه میخورند، پس بنابراین اینکه فکر کنید اقتصاد کاملا لیبرالیستی که هیچ یارانهای وجود ندارد با توجه به اینکه بیش از دو سوم دنیا را گشتهام تقریبا در هیچ جای دنیا سراغ وجود ندارد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد